کد خبر: ۵۳۴۶۸
۱۱:۵۱ -۱۳ خرداد ۱۴۰۳

برنامه محمد شریعتمداری برای رفاه و معیشت مردم

«به رسمیت شناخته شدن سبک زندگی جوانان و دهه هشتادی‌ها» یکی از مهم‌ترین ترجیع‌بند‌هایی است که محمد شریعتمداری از آن استفاده می‌کند تا تصویری از باید‌های آینده را ارایه کند. چهره‌ای که روز و روزگاری به عنوان جوان‌ترین وزیر کابینه اصلاحات مطرح بود، امروز تلاش می‌کند صدای نسل‌های جوان کشور را بازتاب دهد، درد دل‌هایشان را بشنود و تلاش کند فضایی برای مشارکت آنان در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو فراهم کند.

برنامه محمد شریعتمداری برای رفاه و معیشت مردم

نشان تجارت - شریعتمداری در عین حال با واکاوی مهم‌ترین مشکلات کشور در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال آن است برنامه‌ای جامع برای عبور از مشکلات ارایه کند. واژه‌هایی، چون خردورزی، توسعه، تنش‌زدایی، مردمسالاری، تخصص‌گرایی، شایسته‌سالاری و... مدام در بطن اظهارات او تکرار می‌شود. اولویت نخست او معیشت مردم و پس از آن توسعه مناسبات ارتباطی با جهان در عین حفاظت از منافع ملی مردم است. او در عین حال در خصوص رویکرد‌های سلبی در حوزه حجاب هم حرف‌های شنیدنی بسیار دارد. موعد گفت‌وگوی «اعتماد» با محمد شریعتمداری چهره‌ای که دهه‌های مستمر سابقه مدیریت کلان کشور در وزارتخانه‌های مختلف را دارد در یک روز گرم میانه‌های خرداد برنامه‌ریزی شد. او به دقت پرسش‌های ما را شنید و پاسخ‌های لازم را ارایه کرد و نهایتا تصویری از همه باید‌هایی که کشور در دورنمای مقابل باید مد نظر قرار دهد، ساخت.

بعد از ۳ دوره کاهش مشارکت در آوردگاه‌های انتخاباتی، معادله مشارکت در انتخابات پیش‌رو به یک بحث جدی در محافل تحلیلی و رسانه‌ای بدل شده است. از نظر شما برای افزایش مشارکت در انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری چه باید کرد؟

معتقدم بسیاری از فرصت‌های مغتنم در خصوص مشارکت از دست رفته است. وقتی رهبر انقلاب قبل از انتخابات مجلس دوازدهم در ۱۴ خردادماه سال گذشته در حرم امام (ره) درباره ضرورت‌های مشارکت مردم در انتخابات صحبت کرده و فرمودند نه در گفتمان امام (ره) و نه در مفاهیمی که من (رهبری) به آن اعتقاد دارم، مشارکت مردم در روند اداره امور کشور به خصوص انتخابات یک امر تزیینی نیست و امری حقیقی است، انتظار این بود که مجریان به این نظریات توجه جدی کرده و زمینه‌ساز یک توفان مشارکتی و خیزش عمومی برای حضور مردم پای صندوق‌های رای می‌شدند. متاسفانه این فرصت طلایی ابتدا با دو مرحله‌ای شدن انتخابات مجلس و ماجرای پیش ثبت‌نام‌ها و پس از آن به دلیل فرصت محدودی که در اختیار برخی طیف‌ها و گروه‌ها قرار گرفت، از دست رفت. البته برخی از افراد از جمله شخص بنده به این ضرورت توجه کردند و از بیش از هزار نفر از افراد خواستم فارغ از حاشیه‌ها و نتیجه احراز صلاحیت‌ها در انتخابات ثبت‌نام کنند. اما رفتار مجریان و ناظران در روند بررسی صلاحیت‌ها به گونه‌ای نبود که منجر به افزایش مشارکت مردم شود. نهایتا روند بررسی صلاحیت‌ها به گونه‌ای بود که اقبالی که مورد تاکید رهبر انقلاب قرار داشت، ایجاد نشد.از این منظر مسوولان ذیربط باید پاسخگوی اقدامات خود باشند. بنابراین برای ایجاد مشارکت، مجریان و ناظران می‌توانند اثرگذار باشند. مسوولانی که خطوط باید و نباید را معین می‌کنند در میزان مشارکت مردم نیز اثرگذار هستند. هر اندازه نباید‌ها و محدودیت‌ها بیشتر باشد، اقبال نسبت به حضور و مشارکت مردم کمتر می‌شود. عامل دوم اثرگذاری نهادی است که انتخابات برای آن برگزار می‌شود. هر اندازه نهاد مورد اشاره پیشینه اثرگذارتری داشته باشد و در راستای تحقق مطالبات مردم حرکت کرده باشد، توجه مردم به آن بیشتر می‌شود. اما اگر مردم آن نهاد انتخاباتی را خنثی فرض کرده و احساس کنند از درون تهی شده، مشارکت کمتر می‌شود. اگر مردم احساس کنند مجلس دیگر در راس امور نیست و سایر نهاد‌ها و ارگان‌ها در حوزه تقنینی و نظارتی و... در تصمیم‌سازی‌های آن دخالت می‌کنند، از ارزش و اعتبار این نهاد انتخاباتی کاسته می‌شود. هر زمان که مجلس بخواهد قدرت خود را اعمال کند و برخی افراد، گروه‌ها و نهاد‌های فراقانونی اعمال قدرت مجلس را محدود کنند، نهایتا نمایندگان هم به این تقاضا‌ها تن دهند، طبیعی است که دیدگاه مردم نسبت به اثرگذاری این نهاد کاهش پیدا می‌کند. مطابق قانون مجلس باید کنترل‌کننده و نظارت‌کننده بر عملکرد قوه مجریه باشد، اگر مردم ببینند که نمایندگان، مجیزگوی دولت و سایر نهاد‌ها شده‌اند طبیعی است که جایگاه مجلس در افکار عمومی مورد خدشه قرار می‌گیرد. به این دلیل است که رهبر انقلاب در صحبت‌های‌شان بر اینکه مجلس پرصلابت باشد، تاثیرگذار باشد و تصمیماتش در زندگی مردم اثرگذار باشد، تاکید دارند. این باید‌ها در خصوص ساختار اجرایی کشور نیز صادق است. ساختار اجرایی کشور باید به اندازه‌ای در راستای مطالبات مردم گام بردارد که مردم احساس کنند از طریق مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری می‌توانند، تغییرات معنادار و ویژه‌ای در زندگی خود ایجاد کنند.

آیا انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم واجد یک چنین جایگاهی در افکار عمومی است؟

انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری که در اثر یک حادثه غیر مترقبه شکل گرفته واجد فرصت‌ها و تهدید‌های خاصی است. با درود به روان پاک رییس‌جمهور و سرورانی که در بطن این حادثه دردناک و خونین از میان ملت پر کشیدند، باید از این فرصت در راستای تحقق منافع ملی و مصالح عمومی استفاده کرد. فرصت از این جهت که مردم یک بار دیگر از طریق مشارکت و انتخاب یک چهره کارآمد می‌توانند نارسایی‌های اجرایی را ساماندهی کرده و سایه تهدید‌های درونی و بیرونی را از سر ملت کم کنند. تهدید هم از این منظر که عدم مشارکت بالا و اعمال نظر اکثریت می‌تواند کشور را با مشکلات و نارسایی‌های فراوان مواجه کند.اما هر انتخاباتی در برهه‌های مختلف با ویژگی‌های خاصی برگزار شده است. ویژگی این دوره انتخابات چیست؟

خوشبختانه امروز شاهدیم که بسیاری از نخبگان سیاسی برعکس انتخابات مجلس دوازدهم در انتخابات ریاست‌جمهوری، احساس مسوولیت کرده‌اند. حتی افرادی که نگاه سلبی و تحریمی نسبت به مشارکت در انتخابات داشتند، (منظورم فعالان سیاسی و مدنی داخل کشور است) این‌بار وارد میدان کنشگری شده و تلاش می‌کنند مردم را آگاه ساخته و زمینه افزایش مشارکت را فراهم سازند. معتقدم این حس مشارکتی که امروز پیرامون انتخابات در میان گروه سیاسی و طیف‌های نخبگی مشاهده می‌شود (اگر نگوییم معجزه) قطعا یک پدیده جدی است. صرف نظر از مشکلات گذشته و فضایی که در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی کشور وجود دارد، این میزان اقبال نخبگان چه در توییت و توییتریست‌ها، صفحات اینستاگرام، مذاکرات واتساپی به عنوان ۳ رکن اصلی ارتباطی ممنوعه کشور که بیشتر از همه مورد استفاده مردم است، نشان می‌دهد لایه‌های تازه‌ای از حضور در انتخابات پیش رو شکل گرفته است. افراد و گروه‌هایی که همواره نغمه مخالفت می‌سرودند، نسبت به ادامه مسیر بی‌تفاوت بودند و حتی مردم را به عدم مشارکت تشویق می‌کردند، امروز تلاش می‌کنند زمینه‌های افزایش مشارکت در انتخابات را فراهم سازند. آن‌ها وارد میدان شده، با مردم حرف می‌زنند و اطلاع‌رسانی می‌کنند.

دلیل اقبال نخبگان و استادان دانشگاه و کنشگران سیاسی به انتخابات پیش رو را چه می‌دانید؟ فکر می‌کنید عملکرد نامناسب دولت قبلی در این زمینه اثرگذار بوده است؟ آیا مردم و نخبگان متوجه خطرات حضور رادیکال‌ها شده‌اند؟

اساسا دلیل اینکه برای حضور نخبگان به جای واژه معجزه از عنوان پدیده استفاده کردم، همین است. علی‌الاصول بر اساس آنچه طی ۳ سال اخیر اتفاق افتاده، میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ باید پایین می‌آمد، اما چهره‌های سیاسی و نخبگان ایران ظاهرا دردمندانه برای آینده ایران و مطالبات ایرانیان وارد میدان شده‌اند. حتی متفکران سیاسی مسلمان که به اسلام سیاسی اعتقاد دارند، همگی احساس درد کرده‌اند و نه فقط برای دفاع از ایران بلکه برای دفاع از اسلام احساس مسوولیت کرده‌اند. این مهم‌ترین فرصتی است که باید غنیمت شمرده شود. خوشبختانه رسانه‌ها و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها هم رویکرد‌های تحلیلی را آغاز کرده‌اند و امیدوارم نتیجه همه این تلاش‌ها منجر به بهبود وضعیت مشارکت در انتخابات و حصول بهترین نتیجه به نفع ایرانیان شود. پیش‌بینی می‌کنم بر خلاف تصورات ظاهری، مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری بیشتر از انتخابات مجلس شورای اسلامی خواهد بود.

فکر نمی‌کنید، مشارکت نامزد‌های انتخاباتی در ثبت‌نام‌ها و حضور نخبگان و فعالان سیاسی تنها یک روی سکه مشارکت در انتخابات است؟ به هر حال افراد ثبت‌نام شده باید احراز صلاحیت شوند تا مردم بتوانند به افراد مورد نظر خود رای بدهند؟

در ادامه مسیر و پس از مشارکت فعالان سیاسی در ثبت‌نام‌ها و مشارکت نخبگان در آگاهی بخشی به مردم، نوبت به شورای نگهبان است که زمینه افزایش مشارکت در انتخابات را فراهم سازد. از به کار بردن برخی واژه‌ها پرهیز دارم، اما مردم باید احساس کنند هم پوزیسیون و هم اپوزیسیون، نماینده خاص خود را در میان نامزد‌ها دارند. اگر اینگونه شود و افراد و سلایق گوناگون ملت در انتخابات حضور داشته باشند، شک نکنید مشارکت فزاینده خواهد بود. نه فقط با ایجاد دوقطبی بلکه با چند‌قطبی‌های سازنده، این روند مشارکت ایجاد می‌شود. امیدوارم این روند عاقلانه در انتخابات جریان پیدا کند. همان‌طور که قرآن می‌گوید: «فبشر عباد‌الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه...» مردم باید میان دیدگاه‌های مختلف بهترین فرد و بهترین برنامه را انتخاب کنند.

اگر قرار باشد موضوعات اساسی کشور را اولویت‌بندی کنید، چالش‌های اساسی کشور در ۴ سال آینده کدام موارد خواهند بود؟

امروز مشکلات کشور هم در حوزه‌های کلان و هم حوزه‌های خرد جدی هستند. ما به دنبال سیاه‌نمایی نیستیم. ملت ایران قله‌های رشد بسیاری را فتح کرده و حتی در شرایط تحریمی و شرایط بسته سیاسی خلق موقعیت کرده است. اساسا یکی از ضعف‌ها کشور عدم تبیین این دستاوردهاست. برخی تصور می‌کنند جهاد تبیین، یعنی تکرار سخنان رهبری! اینکه جهاد تبیین نیست. باید ببینیم چه موضوعاتی در ذهن جوانان ایرانی به عنوان سوال مطرح است و به آن‌ها پاسخ داد. شنیدن این مطالبات و ایجاد ارتباط با نسل جوان ذیل جهاد تبیین قرار می‌گیرد. دامنه وسیعی از موضوعات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و راهبردی در کشور وجود دارند که می‌توان از آن‌ها به عنوان اولویت اشاره کرد. برخی از این اولویت‌ها مبتلابه امروز بخشی از مردم است و با روح و روان مردم سر و کار دارد. مردم ایران حتی از تهدید‌ها هم فرصت می‌آفرینند؛ مثلا در یزد از محدودیت گرما و بی‌آبی، قنات‌ها را ساخته و به تمدن جهانی تقدیم کرده‌اند. بنابراین زمانی که مشکلی برای مردم ایران جدی می‌شود و صدای ناله آن‌ها را بلند می‌کند، یعنی مشکل اساسی است. مردم از مشکلات معیشتی رنج می‌برند. این صحبت‌ها ممکن است کلیشه‌ای شده باشد. یک معلم، یک کارگر، یک راننده، یک حقوق‌بگیر، هر اندازه به روز‌های پایانی ماه و موعد اجاره مسکن خود نزدیک‌تر می‌شود، التهاب و استرس و نگرانی‌اش بیشتر می‌شود.

بعد حکومت هرچه تلاش کند و در حوزه ارزش‌ها و مسائل اساسی انقلاب تبلیغ کند، برای مردم فایده‌ای ندارد، کسی که معا‌شش تامین نباشد، به معادش فکر نمی‌کند! لذا معیشت مردم حتی اگر هزار هزار بار هم به عنوان یک اولویت تکرار شود باز هم کافی نیست، چون معیشت مردم بهبودی پیدا نکرده است. به خصوص معیشت طبقه‌ای دارای درآمد ثبات است. حل این مشکل هم به سادگی امکان‌پذیر نیست. افزایش حقوق‌ها بدون اتخاذ تدابیر مکمل، مشکلات عدیده‌ای را در بودجه، قیمت تمام‌شده تولید و شاخص‌های اقتصادی ایجاد می‌کند. در شرایط اقتصادی فعلی می‌توان به گونه‌ای عمل کرد که میزان هزینه‌های جاری و زندگی مردم با میزان درآمد‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت آن‌ها تطابق داشته باشد. این‌ها به راهبرد‌های فنی و تخصصی نیاز دارد که وظیفه دولت است. وظیفه دولت تامین کوپن و یارانه به تنهایی نیست، بلکه باید معادلات ناگشوده را حل و فصل کنند. در واقع با کسب درآمد از محل‌های دیگر به گونه‌ای که افزایش سهم دستمزد در قیمت تمام شده خدمات ارائه شده توسط دولت موجب افزایش کسری بودجه نشود و از این طریق کسری بودجه موجب ایجاد تورم نشود. همچنین افزایش دستمزد حداقل بگیران به گونه‌ای ایجاد شود که با بهره‌وری بیشتر، سهم دستمزد از قیمت تمام شده واقعی‌تر شود. این‌گونه افزایش دستمزد‌ها منجر به افزایش تورم نمی‌شود. هر سال در قانون برنامه ۵ ساله نوشته می‌شود سهم بهره‌وری از تولید ناخالص داخلی باید ۲۵ درصد رشد باشد، اما نه تنها این رشد محقق نشده بلکه رشد در این حوزه منفی هم بوده است. بنابراین معیشت مردم یکی از اولویت‌های جدی کشور در افق پیش رو است.

حکمرانی در ایران با نارسایی‌هایی همراه است. اگر میزان تصمیمات اشتباه مسوولان در حوزه سیاست‌های داخلی و خارجی را فاکتور کنیم و روبه روی آن‌ها بگذاریم متوجه می‌شوند تا چه اندازه ایران را گران اداره می‌کنند. گفته می‌شود سر شیر فلکه فروش فیلتر شکن در جیب فیلتر کنند‌ه‌ها قرار دارد. این حرف من نیست حرف نمایندگان مجلس است. چرا باید کاری کرد این اتهام به جمهوری اسلامی وارد شود؟ چه کسی این مشکلات را پاسخ می‌دهد؟ همه مسوولان ایرانی جلوی صفحه‌های ممنوعه خود تیک آبی دارند، اما شبکه‌های اجتماعی را فیلتر می‌کنند. مردمی که می‌خواهند از این فضا استفاده کنند ناچارند از فیلترشکن‌ها استفاده کنند. وقتی دسترسی ندارند، به زمین و زمان نفرین می‌کنند. مردم ایران و جوانان مگر چه می‌خواهند، یک اینترنت پرسرعت، به رسمیت شناخته شدن سبک زندگی‌شان، یک رفاه مبتنی بر ظرفیت‌های کشور و صداقت و سلامت مسوولان‌شان. برای این خواسته‌ها در بزنگاه‌ها حاضر به مشارکتند و جان و مال و استعدادهایشان را هزینه کشورشان می‌کنند. باور نمی‌کنم معاونت علمی و فناوری رییس‌جمهور این‌ها را نداند و به رییس‌جمهور منتقل نکرده باشد. امروز مردم اسم وزارت ارتباطات را وزارت قطع ارتباطات گذاشته‌اند. باید این وضعیت اصلاح شود. بنابراین بهبود ساختار‌های ارتباطی و اینترنتی اولویت مهم بعدی کشور است. موضوع اینترنت و تغییرات مستمر در تصمیمات مرتبط با آن یکی دیگر از مشکلات مردم. است. یک روز می‌گویند، مشکلات عدیده‌ای در حوزه کلاس‌های تست‌زنی ایجاد شده و باید قانون تغییر کند. بعد ۳ سال دبیرستان لحاظ می‌شود و استرس خانواده‌ها بیشتر می‌شود. موضوع اصلی می‌شود، افزایش میانگین معدل بچه‌ها در دوران دبیرستان. با یک کار کارشناسی می‌شود این معضل را برای خانواده‌ها حل و فصل کرد.

طی سال‌های اخیر موضوع تندروی در نظام تصمیم‌سازی‌ها هم بسیاری از ایرانیان را آزار می‌دهد. در این زمینه چه می‌توان کرد؟

مشکل مهم بعدی عدم توجه به مطالبه اکثریت است. هر اندازه از سال‌های ابتدایی انقلاب فاصله گرفتیم، مردم کنار گذاشته شدند و کار‌ها در اختیار یک اقلیت تندرو قرار گرفت. اکثریت مردم ایران هم به یک اکثریت خاموش و معترض بدل شدند. من که طرفدار اغتشاش نیستم، اما مساله این است که اکثریت جامعه ایران هم طرفدار اغتشاش نیستند، آن‌ها می‌خواهند قانون حکمرانی کند و به زندگی آن‌ها مورد احترام باشد. دوستی می‌گفت این ۶۰ درصد اکثریت ایران، ولی‌نعمتان فکری ما هستند. ما باید از اعتدال و عقلانیت و خردورزی استفاده کنیم و اجازه ندهیم سکان هدایت کشور در اختیار رادیکال‌ها قرار گیرد. توجه به رای اکثریت نه فقط در انتخابات بلکه در همه روند توسعه باید به کار گرفته شود.

بسیاری از ایرانیان معتقدند هر دولتی که قرار باشد در آینده سکان هدایت کشور را به دست بگیرد باید به ابهاماتی، چون طرح صیانت، مشکلات معیشتی، احیای برجام و بحث رویکرد‌های سلبی در بحث حجاب و عفاف پاسخ دهد. شما به بحث فضای مجازی و مسائل معیشتی اشاره کردید، درباره استفاده از رویکرد‌های سلبی در بحث حجاب توضیح می‌دهید؟

موضوع اصلی برجام توسعه مناسبات ارتباطی با جهان است. در واقع در بطن این پرونده، سیاست تنش‌زدایی قرار دارد. پرونده هسته‌ای ایران از زمان دولت خاتمی استارت خورد و در دولت روحانی منجر به امضای برجام شد و اتفاقا در دولت رییسی هم ایران از برجام خارج نشد. طبیعی است رهبری ایران باید در موضع طلبکاری از نظام سلطه قرار بگیرد. رهبر انقلاب هم تیم هسته‌ای ایران را شجاع و مدبر دانستند. حق هم همین است، ایشان در جایگاه راهبری و فرماندهی قرار دارند. به صورت کلی ۱ سال از موعد قرارداد برجام باقی مانده است و باید طرح نویی در انداخت. برجام محصول نظام تدبیر جمهوری اسلامی است و به یک دولت خاص تعلق ندارد. رهبری چند شرط برای برجام تعیین کردند و موضوع نهایی شد. اما مساله اساسی برای ایران توسعه مناسبات ارتباطی با جهان و تلاش در راستای تنش‌زدایی است. هر زمان که در داخل انسجام وجود داشت، منافع حداکثری کشور تامین شد. ایرانیان در خصوص مساله غزه به اتحاد و انسجام رسیده و علی‌رغم برخی نقد‌ها جنایات صهیونیست‌ها را محکوم می‌کند ما باید تنش‌ها را در داخل به حداقل برسانیم و در خارج بهترین دستاورد‌ها را خلق کنیم.

موضوع پایانی هم رویکردی است که به نظر شما در خصوص حجاب باید در پیش گرفته شود؟

قبل از هر چیز باید توجه داشت که حجاب امری فرهنگی و اجتماعی و نه سیاسی است. باید دید چرا برخی حرف‌های رهبران کشور شنیده می‌شود و برخی دیگر از اظهارات آن‌ها تبلیغ نمی‌شود. سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع علما در یکی از استان‌های کشور از تلویزیون پخش نشد. زمانی که از یکی از مسوولان صدا و سیما پرسیدم چرا این اظهارات روشنگرانه را بازتاب ندادید، مسوول صدا و سیما که اگر نامش را ببرم برایش بد می‌شود، گفت مردم پر رو می‌شوند! رهبری در خصوص حجاب حرف‌هایشان را زدند. گفتند در خصوص اصل حجاب هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد و همه باید از این ضرورت تمکین کنند، اما در عین حال ایشان از رویکرد‌های سلبی و تند و اعمال خشونت در این زمینه پرهیز می‌دهند. توجه مردم به حجاب هم به کارآمدی دولت ارتباط دارد. ساختاری که کارآمد است، مردم را همراه خود می‌بیند و ساختاری که ناکارآمد باشد در امور مختلف فاصله می‌آفریند. بنابراین در بحث حجاب باید به دنبال فرهنگ‌سازی، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی باشیم. در عین حال باید صدای نسل‌های جدید و دهه هشتادی‌ها هم به درستی شنیده شود و سبک زندگی آن‌ها به رسمیت شناخته شود. این‌ها فرزندان همین کشور و سرمایه‌های ما هستند.

ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون