نشان تجارت - بیژن زنگنه در مجمع عمومی انجمن بهرهوری ایران سخنرانی کرد. او در این جلسه «بهرهوری» را یکی از محصولات تمدن غربی و یکی از مراحل توسعه تکنولوژیک خواند و گفت: «بعد از انقلاب نوعی غربستیزی حتی در بین نخبگان ما وجود دارد و هرچه هم تولید میکنیم، میگوییم از مشابه خارجی آن بهتر است که این در موارد زیادی نادرست است و این روند ما را از فرایند آموزش جهانی عقب نگه میدارد.»
زنگنه اظهار کرد: «در حوزه اقتصادی، اگر یک شرکت در فضای بازار آزاد نتواند رقابت کند، یعنی یا کیفیتش را بالا ببرد و یا قیمتش را پایین بیاورد، نابود میشود. رقابت در بازار طبیعی امر انتخابی نیست، بلکه بحث ماندن یا نماندن و بحث مرگ و زندگی است. در سه دهه اخیر، شرکتهای بزرگی نظیر نوکیا در بخشهایی کاملاً حذف شدند که اصلاً تصور آن را نمیکردیم. این نتیجه موضوع مهم رقابت است که تعیین میکند کدام شرکت بماند و کدام نماند؟ و راه ادامه حیات، افزایش کیفیت یا کاهش قیمت است.»
وزیر پیشین نفت با اشاره به «ناراحتی یکی از وزرای ژاپن از کاهش ورشکستگی در شرکتهای ژاپنی» گفت: «الان در مواردی دولت و قوه قضائیه ما شرکتهای ورشکسته را با زور و دستور به چرخه حیات بر میگردانند و اصلاً قیمت تمامشده مهم نیست و تنها کارگران باید حقوقشان را بگیرند. اما آن وزیر ژاپنی از این ناراحت بود که رقابت (که از نمادها و نتایج آن ورشکستگی شرکتهای ضعیف است)، بین شرکتهای ژاپنی کم شده است.»
زنگنه پاسخ این پرسش که «آیا اقتصاد تعاملی مبتنی بر بازار آزاد را با تمام نقاط ضعفش میپذیریم؟» را مهم ارزیابی کرد و افزود: «اگر نخواهیم تعامل کنیم، چارهای جز اتخاذ سیاست جایگزینی واردات نداریم، ولی این سیاست حتی یک کشور را وارد چرخه توسعه نکرده است. وقتی شرکتهای ما مزیتی نداشته باشند و با هیچ جا رقابت نکنند، در داخل هم به جای رقابت، تبانی میکنند و نتیجه آن فشار شدید بر مردم است.
در مواردی، علت رشد ما در ورزش، پذیرش هنجارهای بینالمللی بوده و اگر قرار باشد در اقتصاد فقط با خودمان مسابقه دهیم، هیچ رشدی نمیکنیم. بیش از دولت، نخبگان ما هم در این ضعف سهیماند، چون بخشی از آنها بیش از تعامل مثبت با جهان، جایگزینی واردات را قبول دارند. درحالیکه کشور خودکفا با کشور دارای تراز بازرگانی مثبت تفاوت دارد. برای صادرات باید چیزی تولید کرد که دیگران بخرند، نه اینکه مثلاً خودروی ۱۵ هزار دلاری را برای صادرات، دستوری ۱۰ هزار دلار بفروشیم. اینکه قابل ادامه نیست.»
او با مقایسه رویکرد دو کشور چین و روسیه اظهار کرد: «چین جز در سیاست و بخشی از امور اجتماعی، هنجارهای بینالمللی را پذیرفته و غولی شده که با آمریکا رقابت میکند، اما روسیه هنجارها را نپذیرفته و ۳۰ سال است اقتصادش فقط در حد کشور اسپانیاست. در ده سال گذشته رشد اقتصادی آن صفر بوده و تنها تلاش بینتیجه دارد تا بهخاطر داشتن بمب اتمی خود از غرب امتیاز بگیرد.»
به گفته او که دورهای وزیر نیرو هم بوده، در هنجارهای جهانی نباید وزن دولت و حتی بخش خصولتی در اقتصاد زیاد باشد و نباید اقتصاد دستوری و رانتی باشد، چون همه دنبال رانت میگردند و برنده اقتصاد رانتی، اکثراً افراد حقهباز هستند.
زنگنه «نیروی باسواد» را از مزایای کشور توصیف و تاکید کرد: «ما باید روی استراتژیها و پارادایمهای اصلی توسعه و زیستن در دنیای امروز فکر کنیم و این کار نخبگان است. همه چیز را هم نباید گردن دولت انداخت، باید روی این موارد کار کنیم تا دولت هم بپذیرد.»
او با تاکید بر اینکه تحریم، دشمن شماره یک بهرهوری است، ادامه داد: «اقتصادی که بر رانت بنیان نهاده شده، ربطی به بهرهوری ندارد. در این شرایط اینکه خودروسازان ما روی بهبود کیفیت و از جمله ایمنی کار کنند، منطقی نیست، چون هر چیزی تولید کنند، با هر قیمتی مردم میخرند. پس وقتی رقیب ندارند، چرا دنبال بهرهوری و کاهش قیمت و رشد کیفیت بروند؟»
وزیر سابق نفت با اشاره به مباحث موجود در خصوص لزوم افزایش قیمت بنزین برای کاهش مصرف و افزایش بهرهوری گفت: «معتقدم بنزین را وقتی باید گران کرد که خودرو خیلی ارزان شود. ما خودرو را خیلی به مردم گران میفروشیم. بگذاریم خودرو رقابتی شود تا مردم بتوانند بهترین خودرو را بخرند. من همیشه مخالف افزایش قیمت بنزین بودم، چون مردم تحمل ندارند و هدف را هم اصلاح اقتصادی نمیدانستم، بلکه درآوردن پول برای اصلاح یارانه میدانستم. مقادیر افزایش قیمت آنقدر کشش نداشت که مصرف را کم کند.»
او با بیان اینکه ما درگیر ابتداییترین مبانی بهرهوری هستیم، گفت: «هنوز در سیاستگذاریهای اصلی اقتصاد و توسعه گیر داریم، در این ۱۲۰ سال بعد از مشروطیت، تلاش میکنیم به صورت ماندگار در چرخه توسعه جهانی قرار بگیریم و هنوز موفق نشدهایم. هنوز بحث داریم که توسعه خوب است یا بد است؟ از این مفاهیم میخواهیم استفاده کنیم یا نه؟ فقط در پزشکی توسعه را قبول داریم، چون به جانمان ارتباط دارد و عالیترین دستگاهها و داروها و معالجات به سرعت به ایران میآید و پزشکان ما تعامل بدون محدودیت با دنیا دارند، ولی بقیه نمیتوانند. درحالیکه در دنیای بدون تعامل نمیتوان زندگی کرد.»
زنگنه گفت: «من قبول دارم که نظام بازار آزاد هزاران اشکال دارد، اما اگر آن را دنبال و اشکالاتش را رفع نکنیم، درگیر دهها هزار ایراد اقتصاد کمونیستی و اقتصاد ژورنالیستی میشویم. تفکرات بخشی از نخبگان ما ژورنالیستی است و اگر اینها را اصلاح نکنیم، وارد چرخه توسعه نمیشویم. بهرهوری از الزامات ماندگاری در چرخه توسعه است و ما هنوز وارد این چرخه نشدهایم، کماکان مشغول این هستیم که FATF را بپذیریم و با سیستم بانکی جهانی کار کنیم یا نه؟ مگر بدون بانک یا برخی قواعد و کنوانسیونها، الان میشود زندگی کرد؟»
او با اشاره به سخنان برخی که میگویند «ما اقتصاد اول دنیا شدهایم!»، گفت: «بزرگترین اشکال نظامیههای بغداد و نیشابور و اصفهان از نظر من، تئوریزه کردن جهل و جمود فکری به نام علم بود. الان هم بعضی کارها انجام میشود که عقلانیت را نابود میکند و نخبگان باید به جای تایید این کارها، حرفهای کلان خودشان را بزنند.»
وزیر پیشین نفت در پایان یکی از اشتباهات مداوم را «تفکر ساخت فیزیکی اجناس» حتی در موارد فاقد مزیت دانست و افزود: عشق ما این است که میگوییم چیزی ساختهایم که از مشابه خارجی آن بهتر است و کلی هم ارزآوری دارد. درحالیکه صادرات برخی اقلام فاجعه است. ما تقریباً هیچ محصول کشاورزی را نباید صادر کنیم. محصولات آببر را باید وارد کنیم، جز برخی محصولات که از نظر سیاستهای استراتژیک و امنیت ملی کشور ضروری است. خیلی از صنایع ما اگر صرفه ندارند، باید کنار بروند و این غصهای ندارد. با این حال به اشتباهات ادامه میدهیم، چون انگار خودمان را در جزیرهای جدا از اقتصاد جهانی تصور میکنیم.»
جلال ساداتیان، کارشناس روابط بینالملل و سفیر سابق ایران در انگلستان درباره نقش تعاملات جهانی بر توسعه کشور میگوید: «جهان امروز بهویژه در چهار، پنج دهه گذشته وارد یک فضای ژئو اکونومی شده، یعنی اهمیت مناطق مختلف به پیشرفت اقتصادی آنها منوط است. در واقع پیشرفت اقتصادی به عوامل مختلفی متکی است. یعنی علاوه بر اینکه باید از نیروی انسانی متخصص در کنار ذخایر اقلیمی استفاده کنید، ضروریست تولیدات و صادرات داشته و از بازارهای مختلف جهان استفاده کنید. همچنین باید بتوانید از مزیتهای مطلق و نسبی خودتان بهره ببرید تا آنچه را که لازم است بدهید و آنچه را ضروریست بگیرید، تا از این رهگذر چرخ اقتصاد و توسعه بچرخد.»
او اضافه میکند: «اما وقتی با بخش عمدهای از دنیای اقتصادی که دارای پیشرفتهایی خوب هستند به دلایل مختلف قطع رابطه کرده یا رابطه تان را ضعیف و فکر میکنید تنها باید با بخشی خاص از جهان وارد ارتباط شوید، طبیعتاً توسعهای که باید حاصل شود، اتفاق نمیافتد. نمونههای مختلفی را در این زمینه داریم. امروز وقتی عوامل توسعه کشورهایی مانند ویتنام، سنگاپور و برخی کشورهای دیگر را بررسی میکنیم، مشخص میشود که آنها تعامل با جهان دارند و این تعامل باعث میشود که به بازارهای تولیدات خود دست پیدا کرده و ایجاد اشتغال کنند و این ایجاد اشتغال، تعاملات و بدهبستانها باعث رشد و توسعه کشور میشود. وقتی ما این عوامل را قطع میکنیم به همین وضعیتی میرسیم که امروز دچار آن هستیم و با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنیم که باعث ایجاد عقبافتادگیهای فعلی شده است.»
این نماینده سابق مجلس میافزاید: «در حال حاضر با تکیه به یک مفهومسازی میگوییم که میخواهیم مقاومت کرده و به نیروها و امکانات خودمان بسنده کنیم، اما در عمل شاهد بودیم که هیچکدام از این موارد به نتیجه نرسیده و جواب نداده است.»
به گفته این کارشناس روابط بینالملل، با دولت سیزدهم هم بر سر تعامل با جهان مخالفتهایی انجام شد، اما نه به آن شدتی که با دولت روحانی صورت گرفت: «بعد از فوت رئیسی کلیپی منتشر شد مبنی بر اینکه او در هیئت دولت تاکید میکند که مخالفتهایی که در این زمینه وجود دارد را علنی نمیکنیم، اما استناد میکنم به اظهارات شهید بهشتی که در آن مقطع زمانی تاکید بر سکوت میکرد و میگفت ما به آنچه که امام را ناراضی کند، رضایت نداریم. این مسئله نشان میداد که رئیسی هم در واقع سکوت کرده بود و از اختلافات خود صحبت نمیکرد. اما حقیقت این است که رئیسی هم در این حوزه با مشکلاتی مواجه بود.»
او این موضوع را هم مورد تاکید قرار میدهد که مدتی پیش اخباری مبنی بر انجام مذاکره غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در عمان منتشر شد، اما به دلایلی ادامه نیافت و در مقطع فعلی هم که به دلیل فوت رئیسی این مذاکرات متوقف شد. این اخبار البته هرگز نفی نشد.
زنگنه در بخشی از سخنان خود درباره مخالفت خود با افزایش قیمت نفت در موقعیتی که خودرو با قیمت گران در اختیار مردم قرار میگیرد اعلام کرده و در اظهارات دیگری هم از احیای دستوری بنگاههای اقتصادی ورشکسته انتقاد کرده است.
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه در اینباره میگوید: «در یک فضای تئوریک قیمتها مناسب با شرایط تورمی افزایش مییابند، اما مسئله بنزین اندکی حاد است. مدتهاست که مسئله بنزین سیاسی شده و سخن زنگنه درباره قیمت خودروها هم کاملاً درست است. اینکه برخی میگویند، چون قیمت بنزین ارزان است، مصرف آن بالاست، تنها یک دلیل این موضوع است. اما دلیل دیگر این میزان مصرف آن است که خودروهایی را به مردم تحمیل کردهاند که مصرف بنزین آنها بسیار بالاتر از حد استاندارد است. در واقع به دلیل بیکفایتی تولیدکنندگان، مصرف بنزین خودروها بالاست و ما در واقع هزینه بیکفایتی تولیدکنندگان را به مردم تحمیل میکنیم.»
او اضافه میکند: «افزون بر این ساختارهای شهرسازی و سیاسی-اداری در کنار کمبود وسائل حمل و نقل عمومی بهنحوی است که مردم ناچار میشوند از خودرو استفاده کنند؛ بنابراین بخش دیگری از مصرف مربوط به خود مردم نیست که بهانهای برای افزایش قیمت بنزین باشد. از طرف دیگر دولت فعلی به دلیل کسری بودجه مالیاتها و هزینه تمامی خدمات خود را طی دو، سه سال اخیر افزایش داده است. این درحالیست که شعار دولت آن بود که نمیخواهد تحریمها را به سفره مردم وصل کند. اما در عمل این موضوع از طریق همین افزایش قیمتها مستقیماً به سفره مردم وصل شد.»
این استاد دانشگاه تاکید میکند که عدم افزایش قیمت بنزین در این دوسهسال به خاطر مردم نبوده است بلکه نگرانی بابت سوابق سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ بود وگرنه دولت مانند سایر خدمات، قیمت بنزین را هم افزایش میداد: «بنابراین دولت قیمت خدمات را به دلیل کسری بودجه مداوماً افزایش میدهد. اما درباره قیمت بنزین باید به این مسئله توجه کرد که چندباری که قیمت بنزین را افزایش دادیم به کاهش مصرف آن منجر نشد، زیرا بخشی از علل مصرف بالای این کالا که به واردات بنزین منجر شده، وجود ساختارهای نامناسب است. دولتها همیشه به دلیل کمبود بودجه، مصرف بالای بنزین را بهانه میکنند تا قیمت آن را افزایش دهند.»