نشان تجارت - ایدهای که سنگ بنای آن اتفاقا نه در مجلس اصولگرای یازدهم بلکه در مجلس دهم پایهگذاری شده بود. در سال ۹۸ بود که کمیسیون اجتماعی مجلس دهم، اجرای طرح تعطیلی پنجشنبهها و کاهش ساعت کاری در سراسر کشور را تصویب کرد. با آغاز به کار مجلس یازدهم، اصلاحیهای بر همین طرح زده شد و موضوع در دستور کار قرار گرفت. در این میان دولت هم اعلام کرد برای افزایش اوقات فراغت مردم ایران و افزایش ظرفیتهای گردشگری قصد دارد، مصوبهای را در لایحه قانون مدیریت خدمات کشوری قرار بدهد.
نمایندگان مجلس یازدهم نهایتا در جلسه روز یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ و در جریان رسیدگی به کلیات لایحه اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری با کلیات این لایحه موافقت کردند، اما درباره روز دوم تعطیلی تصمیمی گرفته نشد. از یک طرف، دولت سیزدهم، برای فرار از انتقادات و اعتراضات، تعیین روز دوم تعطیلی را به مجلس سپرده بود و از سوی دیگر مجلس هم به دلیل حجم بالای موافقتها و مخالفتها نمیتوانست از میان دو روز «پنجشنبه» یا «شنبه» یکی را به عنوان روز ثانویه تعطیلی انتخاب کند.
این روند ادامه داشت تا اینکه طرفداران تعطیلی شنبه، در روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه، برگ برندهای را رو کردند. محسن پیرهادی که برای موافقت با اعلام شنبه به عنوان روز دوم تعطیلات پشت تریبون صحن قرار گرفته بود از دریافت استفتای مراجع سخن گفت و از این طریق مناقشات را در مجلس مختومه اعلام کرد. حتی زمزمههایی در خصوص موافقت دفتر رهبر انقلاب با تعطیلی شنبه به گوش رسید که بلافاصله با تکذبیه دفتر ایشان از دستور کار خارج شد. نهایتا با رای موافقت نمایندگان، پرونده راهی شورای نگهبان شد. اما برخلاف تصورات عمومی، پرونده تا زمان رسیدگی شورای نگهبان بسته نشد؛ با دمیدن نخستین شرارههای خورشید سحرگاهی روز جمعه، مخالفان تعطیلی «شنبهها» دست به کار شدند و با انتشار مخالفت آیتالله سبحانی یکی از مراجع تقلید با اعلام این روز به عنوان روز تعطیل، تلاش کردند تک محسن پیرهادی را با پاتکی مشابه پاسخ بدهند. این تلاشها باعث شد تا موضوع انتخاب روش دوم تعطیلات همچنان در فضای عمومی کشور باز بماند. باید دید آیا شورای نگهبان ایستگاه نهایی این مصوبه خواهد بود یا با رد شدن مصوبه در شورای، نمایندگان مجلس جدید رای به انتخاب پنجشنبه به عنوان روز دوم تعطیل میدهند یا با پافشاری نمایندگان بر مصوبه قبلی موضوع به مجمع سپرده میشود؟
**طی روزهای اخیر موضوع انتخاب روز دوم تعطیلی ایرانیان با بحثها و نظرهای گوناگونی همراه شده است. نهایتا مجلس در روز چهارشنبه، روز شنبه را به عنوان روز تعطیل ایرانیان برگزید. درباره چرایی این انتخاب در مجلس توضیح میدهید؟
قبل از پاسخ به پرسش شما به نظرم لازم است مقدمهای درباره اصل تعطیلات در ایران مطرح کنیم. برخلاف تصور عمومی کشور که تصور میشود ایران بالاترین نرخ تعطیلی را در جهان دارد، ایران ذیل کشورهایی قرار دارد که کمترین میزان تعطیلی در آن وجود دارد. در طول یک سال در ایران حداکثر ۷۶ روز تعطیلی وجود دارد که شامل ۵۴ جمعه هفتههای سال به علاوه ۲۲ روز هم تعطیلات مناسبات رسمی کشور است. بسیاری از این تعطیلات رسمی هم، چون مبتنی بر ماههای قمری است، ممکن است در روزهای جمعه اتفاق بیفتد و با سایر تعطیلات ادغام شود. در برابر ۷۶ روز تعطیلات سالانه ایرانیان، چین ۱۲۲ روز، ژاپن ۱۲۷ روز، آلمان ۱۲۱ روز و کشورهای اروپایی به طور میانگین ۱۲۴ روز، ضمن اینکه آمریکا و بسیاری از کشورهای آمریکای شمالی هم ۱۲۴ روز تعطیلی دارند. بنابراین ایران جزو کشورهایی قرار دارد که کمترین میزان تعطیلات را در طول سال دارد. بنابراین اصل ایده اضافه کردن یک روز به تعطیلی روزهای جمعه، منطقی و عقلانی است و اتفاقا معتقدم باید سالها قبل درباره آن تصمیمسازی میشد.
بیشتر بخوانید: شنبهها از این تاریخ تعطیل میشود
مشکل منتقدان، اما درباره اصل اضافه کردن یک روز بیشتر به تعطیلات هفتگی ایرانیان نیست؛ مساله مکانیسم انتخاب روز دوم تعطیلات است.
اینکه علاوه بر روز جمعه که تعطیل رسمی ایرانیان مبتنی بر دین مبین اسلام است، نماز جمعه در آن برگزار میشود، صله رحم و دید و بازدیدها در آن اتفاق میافتد و... کدام روز دیگر را باید به عنوان روز تعطیل انتخاب کرد، محل اختلاف نظرها بحثهای بسیار نمایندگان در مجلس شد. بدیهی بود که این یک روز اضافی باید متصل به روز جمعه باشد؛ تنها دو روز پنجشنبه و شنبه را مبتنی بر این منطق میشد انتخاب کرد. بر اساس منطق اقتصادی و ضرورت توسعه مناسبات با جامعه جهانی، همچنین دیدگاههای کارشناسی تشکلهای اقتصادی مانند اتاقهای بازرگانی و... روز شنبه روز مناسبتری محسوب میشد. استدلال کارشناسان و فعالان اقتصادی هم مبتنی بر این واقعیت بود که، چون در اغلب کشورهای جهان شنبه و یکشنبه تعطیل رسمی است، اگر ایران پنجشنبه را به عنوان روز رسمی تعطیل خود انتخاب کند، عملا ۴ روز ارتباطات اقتصادی ایران با جهان معلق و تعطیل میشد. (دو روز تعطیلات ایران و دو روز تعطیلی جهان) انتخاب روز شنبه، این ۴ روز تعطیلی جهانی را برای ایران به ۳ روز کاهش میداد. در نقطه مقابل برخی افراد و گروهها که بیشتر بحثهای مذهبی و ایدئولوژیک را پیگیری میکردند، مخالف انتخاب روز شنبه بوده و معتقد بودند بهتر است پنجشنبه انتخاب شود.
نمایندگان مجلس یازدهم نهایتا در جلسه روز یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ و در جریان رسیدگی به کلیات لایحه اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری با کلیات این لایحه موافقت کردند، اما درباره روز دوم تعطیلی تصمیمی گرفته نشد. از یک طرف، دولت سیزدهم، برای فرار از انتقادات و اعتراضات، تعیین روز دوم تعطیلی را به مجلس سپرده بود و از سوی دیگر مجلس هم به دلیل حجم بالای موافقتها و مخالفتها نمیتوانست از میان دو روز «پنجشنبه» یا «شنبه» یکی را به عنوان روز ثانویه تعطیلی انتخاب کند.
این روند ادامه داشت تا اینکه طرفداران تعطیلی شنبه، در روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه، برگ برندهای را رو کردند. محسن پیرهادی که برای موافقت با اعلام شنبه به عنوان روز دوم تعطیلات پشت تریبون صحن قرار گرفته بود از دریافت استفتای مراجع سخن گفت و از این طریق مناقشات را در مجلس مختومه اعلام کرد. حتی زمزمههایی در خصوص موافقت دفتر رهبر انقلاب با تعطیلی شنبه به گوش رسید که بلافاصله با تکذبیه دفتر ایشان از دستور کار خارج شد. نهایتا با رای موافقت نمایندگان، پرونده راهی شورای نگهبان شد. اما برخلاف تصورات عمومی، پرونده تا زمان رسیدگی شورای نگهبان بسته نشد؛ با دمیدن نخستین شرارههای خورشید سحرگاهی روز جمعه، مخالفان تعطیلی «شنبهها» دست به کار شدند و با انتشار مخالفت آیتالله سبحانی یکی از مراجع تقلید با اعلام این روز به عنوان روز تعطیل، تلاش کردند تک محسن پیرهادی را با پاتکی مشابه پاسخ بدهند. این تلاشها باعث شد تا موضوع انتخاب روش دوم تعطیلات همچنان در فضای عمومی کشور باز بماند. باید دید آیا شورای نگهبان ایستگاه نهایی این مصوبه خواهد بود یا با رد شدن مصوبه در شورای، نمایندگان مجلس جدید رای به انتخاب پنجشنبه به عنوان روز دوم تعطیل میدهند یا با پافشاری نمایندگان بر مصوبه قبلی موضوع به مجمع سپرده میشود؟
**طی روزهای اخیر موضوع انتخاب روز دوم تعطیلی ایرانیان با بحثها و نظرهای گوناگونی همراه شده است. نهایتا مجلس در روز چهارشنبه، روز شنبه را به عنوان روز تعطیل ایرانیان برگزید. درباره چرایی این انتخاب در مجلس توضیح میدهید؟
قبل از پاسخ به پرسش شما به نظرم لازم است مقدمهای درباره اصل تعطیلات در ایران مطرح کنیم. برخلاف تصور عمومی کشور که تصور میشود ایران بالاترین نرخ تعطیلی را در جهان دارد، ایران ذیل کشورهایی قرار دارد که کمترین میزان تعطیلی در آن وجود دارد. در طول یک سال در ایران حداکثر ۷۶ روز تعطیلی وجود دارد که شامل ۵۴ جمعه هفتههای سال به علاوه ۲۲ روز هم تعطیلات مناسبات رسمی کشور است. بسیاری از این تعطیلات رسمی هم، چون مبتنی بر ماههای قمری است، ممکن است در روزهای جمعه اتفاق بیفتد و با سایر تعطیلات ادغام شود. در برابر ۷۶ روز تعطیلات سالانه ایرانیان، چین ۱۲۲ روز، ژاپن ۱۲۷ روز، آلمان ۱۲۱ روز و کشورهای اروپایی به طور میانگین ۱۲۴ روز، ضمن اینکه آمریکا و بسیاری از کشورهای آمریکای شمالی هم ۱۲۴ روز تعطیلی دارند. بنابراین ایران جزو کشورهایی قرار دارد که کمترین میزان تعطیلات را در طول سال دارد. بنابراین اصل ایده اضافه کردن یک روز به تعطیلی روزهای جمعه، منطقی و عقلانی است و اتفاقا معتقدم باید سالها قبل درباره آن تصمیمسازی میشد.
بیشتر بخوانید: روزهای تعطیلی آخر هفته چه تغییری میکند؟
مشکل منتقدان، اما درباره اصل اضافه کردن یک روز بیشتر به تعطیلات هفتگی ایرانیان نیست؛ مساله مکانیسم انتخاب روز دوم تعطیلات است.
اینکه علاوه بر روز جمعه که تعطیل رسمی ایرانیان مبتنی بر دین مبین اسلام است، نماز جمعه در آن برگزار میشود، صله رحم و دید و بازدیدها در آن اتفاق میافتد و... کدام روز دیگر را باید به عنوان روز تعطیل انتخاب کرد، محل اختلاف نظرها بحثهای بسیار نمایندگان در مجلس شد. بدیهی بود که این یک روز اضافی باید متصل به روز جمعه باشد؛ تنها دو روز پنجشنبه و شنبه را مبتنی بر این منطق میشد انتخاب کرد. بر اساس منطق اقتصادی و ضرورت توسعه مناسبات با جامعه جهانی، همچنین دیدگاههای کارشناسی تشکلهای اقتصادی مانند اتاقهای بازرگانی و... روز شنبه روز مناسبتری محسوب میشد. استدلال کارشناسان و فعالان اقتصادی هم مبتنی بر این واقعیت بود که، چون در اغلب کشورهای جهان شنبه و یکشنبه تعطیل رسمی است، اگر ایران پنجشنبه را به عنوان روز رسمی تعطیل خود انتخاب کند، عملا ۴ روز ارتباطات اقتصادی ایران با جهان معلق و تعطیل میشد. (دو روز تعطیلات ایران و دو روز تعطیلی جهان) انتخاب روز شنبه، این ۴ روز تعطیلی جهانی را برای ایران به ۳ روز کاهش میداد. در نقطه مقابل برخی افراد و گروهها که بیشتر بحثهای مذهبی و ایدئولوژیک را پیگیری میکردند، مخالف انتخاب روز شنبه بوده و معتقد بودند بهتر است پنجشنبه انتخاب شود.
**مخالفان موضوع تعطیلی شنبهها میان یهودیان را به عنوان یکی از دلایل اصلی مخالفت خود مطرح میکنند. این استدلال به نظر شما منطقی است؟
بحث اصلی ما در این زمینه مرتبط با روز شنبه نیست، سنت اسلام روز جمعه را روز تعطیل میداند که ما همواره به آن پایبند بودهایم. بحث انتخاب یک روز ثانویه برای کاهش ساعات کاری و افزایش روز فراغت ایرانیان است. تعطیلی دوم، روز تعطیل اصلی ما نیست ما به عنوان یک کشور اسلامی، روز جمعه تعطیل هستیم. برای انتخاب روز دوم نباید حساسیتهای اینچنینی مطرح شود. این استدلال که انتخاب روز شنبه ایران را از ریل پایبندی و تکیه بر مبانی اسلامی خارج میکند، چندان منطقی نیست. اما نهایتا این شورای نگهبان است که باید مصوبه را از منظر شرعی بودن بررسی کند و همه تابع نظر شورای نگهبان خواهیم بود.
**به عنوان یک نماینده آیا میتوانید پیشبینی از برخورد شورای نگهبان با این مصوبه داشته باشید؟
حقیقتا قابل پیشبینی نیست. فرآیند، اما مشخص است، اگر شورای نگهبان تایید کند، مصوبه رسمی شده و برای اجرا ابلاغ میشود. اگر تایید نشود، تعیین تکلیف به عهده مجلس بعدی است که یا مصوبه را تغییر داده و روز پنجشنبه را به عنوان روز دوم تعطیل انتخاب کند یا با پافشاری بر مصوبه فعلی، موضوع به مجمع تشخیص ارسال شود، در پایان مجمع نظر نهایی را اعلام میکند.
**یک بخش مهم در مجادلات مرتبط با انتخاب روز دوم تعطیل، موضوعاتی است که در خصوص نیروی کار کشور مطرح میشود، برخی اعلام میکنند این مصوبه ممکن است باعث تنبلی نیروی کار در ایران شود! این نقدها را چطور ارزیابی میکنید؟
این اظهارنظرها بی انصافی و کم لطفی نسبت به نیروی کار کشور است. اینکه ادعا شود هرگونه کاهش ساعات کاری منجر به تنبلی بیشتر نیروی کار کشور میشود، ظلم به منابع و سرمایههای انسانی ما است. امروز در جهان به این اصل منطقی رسیدهاند که نیروی کار همان طور که باید راندمان مناسبی داشته باشد و ارزش افزوده در کار خود خلق کند، باید زمان کافی و مناسب برای تجدید قوا، استراحت و در کنار خانواده بودن داشته باشد تا در ساعات کاری بتواند با انگیزه و انرژی مضاعف کار کند. مبتنی بر این واقعیت است که در جهان به افزایش روزهای تعطیل، ایجاد تناسب میان افزایش دستمزدها و شرایط اقتصادی و تقویت قدرت خرید نیروی کار رسیدهاند. برخی افراد در ایران، اما چون از منظر بهرهکشی به نیروی کار مینگرند که فقط باید بدود و تلاش کند و حرف بشنود، بدشان نمیآید نیروی کار ایرانی حتی روزهای جمعه هم سرکار باشد و از نیروی کار بهرهکشی کنند. اما این نگاه با رویکردهای انسانی، دیدگاههای مذهبی و نگاههای کارشناسی در خصوص توزیع مناسب ساعات کار و استراحت تناسبی ندارد.