نشان تجارت - علی استرابی آشتیانی: روز جهانی کارگر یک رویداد جهانی است که هر ساله در ۱ مه (۱۱ اردیبهشت) جشن گرفته میشود. این روز به تقویت اتحاد و همبستگی کارگران در سراسر جهان اختصاص دارد و برای تجلیل از تلاشها و حقوق آنها برپا میشود.
حادثه ۱ مه شیکاگو بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ جنبش کارگری به یاد میماند و تأثیر زیادی بر جنبش کارگری در سراسر جهان داشت. این رویداد یکی از عوامل مؤثر در تعیین روز جهانی کارگر مطرح شده است و بهعنوان نمادی از تلاش کارگران برای بهبود شرایط کاری و اجتماعی آنها است.
حادثه ۱ مه شیکاگو، که به نام شورش کارگران در شیکاگو نیز شناخته میشود، یکی از رویدادهای مهم در تاریخ جنبش کارگری است که در تاریخ ۱ مه ۱۸۸۶ رخ داد. این حادثه در ایالت ایلینوی آمریکا و در مرکز شهر شیکاگو اتفاق افتاد. در این رویداد، هزاران کارگر خواستههایی از جمله کار زیادی ساعتی (۸ ساعت کار در روز)، شرایط کاری بهتر و لغو سیاستهایی که به نفع کارفرمایان بودند، مطالبه کردند. کارگران در سراسر شهر به تظاهرات پرشور و حاشیهنشینیهای خشن پرداختند. این تظاهرات به سمت خشونت و فوران انفعالات عمومی رفت و در نهایت به اشغال میدانهای عمومی و برخورد با نیروهای پلیس منجر شد.
در جریان این رویداد، در تاریخ ۴ مه ۱۸۸۶، در جریان تظاهرات در هایدم پارک شیکاگو، انفجار خشم عمومی اتفاق افتاد که منجر به درگیری میان کارگران و نیروهای پلیس شد و به وحشتناکترین شکل به پایان رسید. در این اتفاقات، چندین نفر کشته و زخمی شدند، همچنین تعدادی از نیروهای پلیس نیز زخمی شدند. این رویداد باعث شد تا در ادامه تلاشهای کارگری، اولین ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر تعیین شود. در مورد جزئیات این واقعه، که محاکمه و اعدام چند نفر به اتهام شورش و قتل ماموران پلیس را در پی داشت، ادعاهای متقابل دو طرف و نظرات متفاوتی ابراز شده، اما آنچه که مسلم است اینکه مبارزه برای تصویب قانون هشت ساعت کار در روز برای چند سال با وقفه مواجه شد. با اینهمه، به دعوت تشکلهای کارگری آمریکا در روز اول ماه مه سال ۱۸۹۰، تظاهرات گسترده دیگری صورت گرفت و در سال بعد هم، در همین روز مراسمی را به عنوان بزرگداشت روز کارگر برگزار کردند.
نخستین مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر در ایران، سال ۱۹۲۱ (۱۳۰۰ شمسی) و به ابتکار یک تشکل چپگرا به نام «شورای مرکزی فدراسیون سندیکای کارگری» و در حالی برگزار شد که شمار کارگران شاغل در واحدهای نوین تولیدی، به استثنای صنعت نفت، بسیار محدود بود و عمدتاً به کارگران واحدهای کوچکی مانند چاپخانهها، کارگاههای تولیدی و البته کارکنان بخش دولتی منحصر میشد. با این همه، نفوذ افکار غربی در ایران از زمان انقلاب مشروطه، که به ویژه تحت تاثیر بازگشت کارگران مهاجر ایرانی از شهرهای روسیه، به خصوص باکو و عشق آباد، قرار داشت، باعث آغاز نهضت سندیکایی پس از پیروزی انقلاب مشروطه شده بود که در سالهای بعد هم ادامه یافت. فعالیت آزاد سندیکایی و بزرگداشت روز اول ماه مه، در مواردی با برپایی راهپیماییهایی، تا سال ۱۳۱۰ و تصویب قانون مقابله با مرام اشتراکی (کمونیسم) ادامه داشت، اما پس از آن، با تحت فشار قرار گرفتن گروههای چپگرا، کمابیش به دست فراموشی سپرده شد.
این وضعیت تا زمان استعفای رضاشاه در سال ۱۳۲۰ تغییری نکرد، اما ظهور مجدد چپگرایان و احزاب سوسیالیست، به ویژه با برخورداری از حمایت نیروهای ارتش شوروی در ایران، فعالیتهای سندیکایی و بزرگداشت روز اول ماه مه بار دیگر از سر گرفته شد و تا سقوط دولت محمد مصدق در سال ۱۳۳۲، کمابیش مشهود بود.
پس از سقوط دولت دکتر مصدق، تشکیل و فعالیت اتحادیههای مستقل کارگری با محدودیتهایی مواجه شد و همراه با آن، مراسم روز اول ماه مه، که به نظر بسیاری، با گروهها و کشورهای کمونیست ارتباط نزدیک داشت، کمابیش نادیده گرفته شد. اگرچه در دهه ۱۹۶۰، نهادی با عنوان «سازمان کارگران ایران» پایه گذاری شد، اما منتقدان دولت وقت آن را یک تشکل دولتی توصیف کردند که از استقلال برخوردار نبود و نمیتوانست نماینده واقعی کارگران محسوب شود.
پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ و با توجه به نقش اعتصابهای کارگری در جریان انقلاب، تلاشهایی برای احیای جنبشهای کارگری و تشکیل اتحادیههای مستقل آغاز شد، اما این اقدامات، بدون حمایت قانونی دولت، نتیجه چندانی به دنبال نیاورد. در واقع، تا سال۱۹۹۰ و تصویب قانون کار جمهوری اسلامی در مجمع تشخیص مصلحت، هیچ چارچوب قانونی برای تشکیل اتحادیههای کارگری وجود نداشت و با تصویب این قانون نیز، زمینه مساعدی برای فعالیتهای سندیکایی، به شکل رایج در سایر کشورها، فراهم نیامد.
قانون کار جمهوری اسلامی ایران، اتحادیههای آزاد کارگری را به رسمیت نمیشناسد و به جای آن، تشکیل نهادهایی تحت عنوان شوراهای اسلامی کار را تجویز میکند که براساس قانون شورای اسلامی کار مصوب سال ۱۹۸۴ تشکیل میشود و وظیفه آنها حل و فصل اختلافات کارگر و کارفرماست. برخلاف اتحادیههای مستقل کارگری، اعضای شورای اسلامی کار، که میتواند در کارگاههایی با بیش از سی و شش کارگر تشکیل شود، منحصر به نمایندگان منتخب کارگران نیست بلکه علاوه بر آنان، نمایندگان مدیریت نیز در آن عضویت دارند و، براساس قانون، نقش مشورتی برای مدیریت را ایفا میکند.
قانون کار ایران همچنین ابزار اصلی فعالیتهای سندیکایی، شامل حق اعتصاب را به رسمیت نمیشناسد، در حالی که به گفته مدافعان تشکلهای مستقل کارگری، تنها وسیله موثر کارگران در برابر کارفرما، حق خودداری از فروش نیروی کار خویش و به تعطیل کشاندن تولید است. سازمان بین المللی کار نیز در برخی از گزارشهای خود ساختار و ماهیت شورای اسلامی کار و نهاد خانه کارگر را که به عنوان تشکل سرتاسری کارگران در ایران مورد تایید حکومت قرار دارد، منطبق با خصوصیات اتحادیههای آزاد و مستقل کارگری ندانسته است.
روز جهانی کارگر یک رویداد مهم است که به تأکید بر اهمیت کارگران و حقوق آنها، اتحاد و همبستگی در جهان کاری و توجه به مسائل و چالشهای کارگری است و میتوان اهمیت روز جهانی کارگر را در موارد ذیل خلاصه کرد:
• تجلیل از کارگران: این روز به عنوان یک فرصت برای تجلیل از کارگران و تلاشهایشان تعیین شده است. کارگران به عنوان مهمترین بخش از اقتصاد هر کشور، با کوشش و تلاشهایشان به تولید و پیشرفت کمک میکنند.
• حقوق کارگری: یکی از اهداف اصلی این روز، تأکید بر اهمیت حقوق کارگران است. این شامل مسائلی مانند شرایط کاری مناسب، کاهش ساعات کاری بیش از حد، پرداخت حقوق عادلانه و ایجاد محیط کاری ایمن است.
• اتحاد و همبستگی: روز جهانی کارگر یک فرصت برای کارگران در سراسر جهان است تا با یکدیگر اتحاد و همبستگی نشان دهند و به دنبال تحقق حقوق کاری منصفانه باشند. این رویداد به جامعه جهانی یادآوری میکند که مبارزه برای حقوق کارگری مسئولیت مشترک همه افراد است.
• توجه به مسائل کارگری: در روز جهانی کارگر، بحثها و مباحث درباره مسائل کارگری و راهکارهای بهبود شرایط زندگی و کاری آنها مطرح میشود. این روز به عنوان یک فرصت برای بررسی چالشها و مسائل مرتبط با حقوق کارگران استفاده میشود.
• راهاندازی اقدامات و برنامهها: در این روز، بسیاری از سازمانها، انجمنها و دولتها برنامهها و اقدامات مختلفی را به مناسبت روز جهانی کارگر راهاندازی میکنند، از جمله کنفرانسها، سخنرانیها، نمایشگاهها و فعالیتهای آموزشی.
تاریخچه قانون کار به عنوان یکی از پایههای اصلی حقوق کارگران و تعیین شرایط کاری در جوامع مختلف، به دوران قدیمی بازمیگردد. اما در اینجا به بررسی تاریخچه قانون کار در دوران مدرن، به ویژه از قرن نوزدهم به بعد، میپردازیم:
• قرن نوزدهم و جنبش کارگری: با ظهور صنعتپذیری و رشد شهرنشینی در اروپا و آمریکا، شرایط کاری برای کارگران بسیار سخت شد. جنبشهای کارگری و اعتراضات این دوره، ایجاد فشار بر دولتها برای تدوین قوانینی برای حمایت از حقوق کارگران داشت.
• منشور مشترک: در اوایل قرن بیستم، منشور مشترک بود که در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا و آمریکا تدوین شد. این منشورها شامل حقوق مبتنی بر اصولی مانند حداقل دستمزد، ساعت کاری معمول، و شرایط ایمنی و بهداشت در محل کار بودند.
• تشکیل سازمانهای کارگری: تشکیل اتحادیهها و سندیکاهای کارگری در این دوران نقش مهمی در ایجاد فشار بر دولتها برای تدوین قوانین کار داشت. این سازمانها به عنوان نمایندگان کارگران در مذاکرات با صاحبان کار و دولتها عمل کردند.
• قوانین کار مدرن: در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، بسیاری از کشورها قوانین کار مدرن را تدوین کردند که حقوق کارگران را تضمین میکردند. این قوانین شامل مسائلی مانند کار زیادی ساعتی، شرایط ایمنی و بهداشت در محل کار، حداقل دستمزد، مرخصی و سایر حقوق و مزایا بودند.
• توسعه بینالمللی: با گسترش تأثیر قانون کار در سطح بینالمللی، سازمانهای بینالمللی مانند سازمان کار جهانی (ILO) تأسیس شدند تا استانداردهای کاری را ترویج کنند و هماهنگی بین کشورها در این زمینه را تسهیل کنند.
به طور کلی، تاریخچه قانون کار نشان میدهد که تلاشهای بسیاری برای تضمین حقوق کارگران در طول تاریخ صورت گرفته است، و این حقوق و مزایا به عنوان یکی از پایههای اصلی اجتماعات مدرن تلقی میشوند.
خدمات شرکت دارند. این افراد برای دریافت حقوق و دستمزد از صاحبان کسب و کار یا کارفرمایان کار میکنند. کارگران در انواع مختلفی از صنایع و حوزهها فعالیت میکنند، از جمله صنایع تولیدی، خدماتی، کشاورزی و...
مهمترین ویژگی کارگران این است که آنها برای دریافت درآمد معیشتی به کار مشغول هستند و معمولاً در اجرایی کردن وظایفی که توسط کارفرماها یا صاحبان کسب و کار مشخص میشود، درگیرند. این وظایف میتواند از کارهای فیزیکی، چون ساخت و تولید کالا یا خدمات، تا کارهای مرتبط با مدیریت، فروش یا خدمات مشتریان متنوع باشد.
در بعضی موارد، کارگر به عنوان افرادی که نیروی کاری برای انجام کارهای مشخصی از طرف یک شخص حقوقی یا سازمانی اجیر میشوند نیز تعریف میشود. اما در جنبه عمومیتر، هر فردی که به صورت اجرایی در فرایند تولید و ارائه خدمات شرکت دارد و برای آن مستمراً حقوق دریافت میکند، میتواند به عنوان کارگر شناخته شود.
کارفرما یا صاحب کار، شخص یا سازمانی است که افراد را برای انجام کارهای خاصی استخدام میکند و آنها را به عنوان کارگران مشغول به کار میکند. کارفرما معمولاً مسئولیت ارائه شرایط کاری، پرداخت دستمزد و حقوق، ایجاد محیط کاری امن و سالم، و تامین ابزار و تجهیزات لازم برای انجام کارها را بر عهده دارد.
کارفرما میتواند یک فرد، کسب و کار، سازمان، یا شرکت باشد. به عنوان مثال، یک صاحب کسب و کار کوچک میتواند کارفرمای کارگران خود باشد، همچنین شرکتها و سازمانهای بزرگ نیز کارفرمای بسیاری از افراد هستند.