نشان تجارت - تابستان سال ۱۹۱۹ میلادی بود که یک مهاجر ایتالیایی، پس از سالها آزمون و خطا و شکستهای مالی پیدرپی، تصمیم گرفت تا دیگر برای رسیدن به اهداف بلندپروازانه اش، در خدمت دیگران نباشد و برای خودش کار کند. راهاندازی دفتر کوچکی در خیابان بوستون و ایجاد یک فرصت معرفی برای افرادی که میخواستند ایدههای خود را در اروپا به فروش برسانند، اولین گامهای او بود که موفقیتآمیز برداشته شد. هنوز یک ماه از راهاندازی دفتر بوستون نگذشته بود که این بارزگان، یک نامه از شرکتی در اسپانیا دریافت کرد. داخل پاکت، یک کوپن پاسخ بینالمللی بود. چیزی که او قبلاً هرگز ندیده بود. کوپنهای تخفیفی که او با پیدا کردن چند ضعف سیستماتیک در آن، توانست نامِ خود را بر یکی از بزرگترین کلاهبرداریهای تاریخ برای همیشه سنجاق کند.
آن روزها که چارلز پانزی با خرید کوپنهای تخفیفی اداره پست و تعهد دادن آنها در آمریکا و کشورهای دیگر، به سرمایهگذاران وعده ۵۰ درصد سود را در ۴۵ روز یا ۱۰۰ درصد سود در ۹۰ روز میداد، هرگز نمیدانست که تا یک قرن بعد، قرار است همین ترفند با نام پانزی، گردشمالیهای نجومی خلق کند و در سراسر جهان مورد استفاده کلاهبرداران قرار بگیرد. پانزی در عرض یک سال توانست حدود ۲۰ میلیون دلار از ترفند خود درآمد کسب کند و حال پس از یک قرن، در جغرافیایی دیگر، قصه پانزی دوباره تکرار شده است. ۲ هزار میلیارد تومان در کمتر از ده ماه، آورده شرکت «کوروشپردازان آیسا» است که با کد کلاهبرداری کوروش کمپانی، یکی از داغترین رویدادهای این روزهای ایران را خلق کرده است.
به گزارش اقتصاد ۲۴ ، ماجرای کوروش کمپانی آنقدر تکرار شده که تقریبا همه آن را از بر هستند. قصه دلباختگان گوشیهای آیفون، که تصور میکردند یک شرکت بازرگانی تلفن همراه، از طریق حذف واسطهها میتواند گوشیهای آیفون را به قیمت ۲۰ میلیون تومان به دست آنها برساند؛ یعنی نصف قیمت جهانی! با توجه به مقدمه این گزارش و همین توضیح دو خطی درباره ادعای کوروش کمپانی، میتوان دریافت که پس از یک قرن، روح پانزی هنوز هم در کالبد کلاهبرداران نفس میکشد. شعار اصلی ترفند یا فریب پانزی، سود بالا در زمان کوتاه است. به این ترتیب که به سرمایهگذاران سودهایی برگردانده میشود که از بهرههای متعارف به شیوهای غیرعادی بالاترند. این سود در واقع از پول سرمایهگذاران بعدی تأمین میشود و شرکت یا فرد دریافتکنندهٔ سرمایه نیازی به انجام کار اقتصادی با پول دریافتی ندارد. این همان مسیری است که کوروش کمپانی پیمود و البته پیش از او نیز بسیاری این راه را طی کردند؛ راهی که سر از فیلم «برادران لیلا» نیز درآورد.
«دامادمان هزار خودرو ثبتنام کرد و کیفش را برداشت و رفت و به من تحویل داد. من هم در مرحله اول هزار خودرو ثبتنام کردم و بدهی دامادمان را دادم. در مرحله بعد هزار خودرو ثبتنام کردم و پولش را در جیبم گذاشتم. شما هم اگر میخواهید دفتر را از من بگیرید، اول باید بدهی من را تسویه کنید، در مرحله دوم هزار ماشین ثبتنام کنید و پولش را برای خودتان بردارید. بعد هم دفتر را به نفر بعدی تحویل دهید.»، این دیالوگ محمود، یکی از کاراکترهای فیلم «برادران لیلا» است.
فیلمی که در آن نسبت به کلاهبرداری پانزی که از رگ گردن به بسیاری از مردم نزدیکتر است نیز هشدار داده شد، هشداری که البته در کنار سایر پیامهای مرتبط با سیاستهای غلط اقتصادی و دیپلماسی تهاجمی، فیلم را به بایگانی توقیفیها برد! غافل از آنکه طی چند سال اخیر دستکم ۳۰ کلاهبرداری با ترفند پانزی در کشور رخ داد که بیان تصویری آنها در قامت یک فیلم سینمایی میتوانست تأثیر قابل توجهی در جهت آگاهسازی مردم داشته باشد؛ چراکه مشکلات معیشتی و معضل گرانی و تورم که بیش از نان، زینتبخش سفره مردم ایران است کافی است تا وعده سود بالا در زمان کوتاه بتواند شمار زیادی از آنها را فریب دهد. در لیست بلندبالای کلاهبرداریهای پانزی در ایران، بیشتر عنوان پیشفروش خودرو، رمزارز و سایتهای شرطبندی به چشم میخورد.
در پاییز همین سال جاری بود که شرکت رضایت خودرو طراوت نوین، در پوشش پیشفروش خودرو در قزوین و چند استان دیگر، ۳۰ هزار میلیارد تومان کلاهبرداری کرد. در این پرونده ۵۰ هزار مالباخته وجود دارد که طبق ادعای دادستان عمومی قزوین در بهمن سال جاری، فرایند پرداخت مطالبات مردم از این شرکت آغاز شده است.
پیشتر و در سال ۱۴۰۰، بزرگترین کلاهبرداری رمزارز در ایران رقم خورد. این باند با عاملیت گروه بادران و با فریب افکار عمومی و تشویق افراد به خرید و سرمایهگذاری در رمز ارز مجعول کینگمانی، ۱۰۷ میلیون یورو از زیرمجموعههای خود کسب کرده و با ایجاد نوسانات ساختگی در قیمت رمز ارز ادعایی، اقدام به خرید و فروش آن کردند. این پرونده، حدود ۵ هزار مالباخته دارد و تاکنون ده جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شده است.
ر همان سال ۱۴۰۰، سینا استوی که مدیرعامل صرافی کریپتولند بود و در زمینه ارز دیجیتال فعالیت داشت، بازداشت شد. در اطلاعیه قوه قضاییه که همان زمان منتشر شده بود، آمده بود «اعضای «توکن» غیرقانونی، بدون پشتوانه و غیرمعتبر BRG به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور و با دستور دادسرای ویژه جرایم اقتصادی، دستگیر شدند.» همان زمان اعلام شد که تحقیقات این پرونده از ۹ ماه پیش از آن شروع شده بود.
جالب اینکه سینا استوی عضو هیچ یک از تشکلهای صنفی و علمی معتبر در ایران نبوده است. با این حال در زمینه صرافی کریپتولند فعالیت داشته است. سینا استوی ۶ ماه پس از بازداشتش با وثیقه ۱۲۶ میلیاردی از زندان آزاد شد. این خبر در حالی بود که ۸۰ درصد کاربران کریپتولند هنوز دارایی خود را دریافت نکرده بودند. میزان کلاهبرداری سینا استوری بیش از ۸۰۰ میلیارد تومان از ۷۰ هزار نفر است. او اکنون متواری است و برای استردادش، اعلان قرمز صادر شده است.
چهار سال پیش از پرونده سینا استوری و در سال ۹۶، تبلیغات گسترده شرکتی به نام آمیتیس، برای چند برابر کردن سرمایه رمزارز، فضای مجازی را درنوردید. به این ترتیب، مردم سرمایه خود را طی چند سال از ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ به این شرکت سپردند تا علاوه بر انجام معاملات و کسب منفعت در بازار ارزهای دیجیتال، روزانه یک درصد هم در ازای سرمایهای که سپردهگذاری کردهاند سود دریافت کنند. اما نتیجه این اعتماد، ۳ هزار میلیارد تومان کلاهبرداری، بیش از ۲ هزار شاکی و ۱۱ هزار مالباخته بود. عجیب آنکه متهم اصلی پرونده دستگیر شد، اما با ترفندی توانست خود را از زندان آزاد کند و از کشور متواری شود!
لاکسون، گوچین، تیمون، یونیک فاینانس، استایلایک و کلودماینر عناوین دیگر پروندههای کلاهبرداری رمزارزی طی سالهای اخیر هستند.
جالب است بدانید که ترفند پانزی حتی پیش از ظهور چارلز پانزی در جهان با نامهای دیگر انجام میشد. جیکوب یانگ، ویلیام آبرامز و نانسی کلم آنچه را که نویسنده وندی گامبر در کتابش به نام خانم کلم بدنام: قتل و پول در عصر طلایی میگوید، اجرا کردند، اولین طرح پانزی بود. این ماجرا مربوط به دهه ۱۸۶۰ میلادی یعنی بیش از نیم قرن قبل از پانزی بود.
همان سالها در مونیخ آلمان، آدل اسپیتزدر شرکتی با وعده نرخ بهره ۱۰ درصد در ماه تأسیس کرد. زمانی که این طرح در سال ۱۸۷۲ سقوط کرد، به بزرگترین مورد کلاهبرداری در قرن نوزدهم تبدیل شد.
به گزارش اقتصاد ۲۴ در سال ۱۹۳۰ یعنی یک دهه پس از پانزی، یک تاجر سوئدی که به عنوان «پادشاه کبریت» شناخته میشود، یک طرح پانزی ایجاد کرد که بر اساس سودآوری ظاهراً خارقالعاده و ماهیت در حال گسترش انحصارهای کبریتش، از سرمایهگذاران کلاهبرداری میکرد. البته این طرح خیلی زود سقوط کرد.
در دهه ۱۹۹۰ میلادی، MMM که یک شرکت روسی بود، یکی از بزرگترین طرحهای پانزی جهان را در تمام دوران انجام داد. بر اساس برآوردهای مختلف از ۵ تا ۴۰ میلیون نفر تا ۱۰ میلیارد دلار ضرر کردند. این شرکت شروع به جذب پول از سرمایه گذاران خصوصی کرد و بازده سالانه تا ۱۰۰۰٪ را وعده داد. مشخص نیست که آیا طرح پانزی قصد اولیه بوده است یا خیر، زیرا ممکن است چنین سودهای گزافی در طول تورم شدید روسیه در تجارتی مانند صادرات و واردات امکانپذیر بوده باشد.
یک سال بعد، ژان پیر فان روسم، ادعا کرد یک الگوی کامپیوتری ابداع کرده که مسیر آینده بازار بورس را پیشبینی میکند. او فردی خوشنام در اقتصادسنجی بود و همین به ادعای او اعتبار داد تا حدی که برخی از اعضای خاندان سلطنتی بلژیک نیز به وی اعتماد کردند. ارزش کل کلاهبرداری صورت گرفته توسط این فرد حدود ۸۶۰ میلیون دلار برآورد میشود.
در سال ۲۰۰۴، تام پترز که یک خردهفروش در مینه سوتا بود، پس از تامین سرمایه، اقدام به فریب سهامداران خود و برداشتن بخشی از پول مربوط به این فعالیت کرد. ارزش کل کلاهبرداری صورت گرفته توسط این فرد حدود ۳.۶ میلیارد دلار است.
۸ سال بعد و در سال ۲۰۱۲، گروهی به نام استنفورد، در آنتیگوا در منطقه دریای کاراییب تاسیس شد که از طریق وعده سود هنگفت مبلغ هنگفتی از شهروندان آمریکایی کلاهبرداری کرد که ارزش آن حدود هفت میلیارد دلار بود.
آخرین کلاهبرداری جنجالی پانزی در جهان نیز مربوط به سال ۲۰۲۲ است. در اوت ۲۰۲۲، اسایسی از ۱۱ نفر به دلیل نقش آنها در ایجاد و ترویج یک هرم رمزنگاری متقلبانه و طرح پانزی که بیش از ۳۰۰ میلیون دلار از میلیونها سرمایهگذار خرد در سراسر جهان جمعآوری کرد، اتهاماتی را دریافت کرد. پرونده این کلاهبرداری هنوز در جریان رسیدگی است.
در نهایت به نظر میرسد تا طمع افراد در دستیابی به سود بالا در مدت زمان کوتاه وجود داشته باشد، پانزی نیز در کالبد کلاهبرداران، نفس خواهد کشید. آن هم در جغرافیایی که تورم، عنصر اصلی اقتصاد است و ارزش دارایی افراد، روز به روز کمتر از قبل میشود، جغرافیایی که تلاش برای حفظ دارایی در قبال تورم حتی با انجام قمار بر دارایی، حکم همان مرگ یک بار و شیون یکبار را ایفا میکند؛ همان قدر رها و همان قدر محبوس.