کد خبر: ۴۹۴۰۹
۲۰:۵۳ -۲۹ آبان ۱۴۰۲

تبعات افزایش ناگهانی سن بازنشستگی

«دولت سیزدهم، اما قبل از اینکه این اقدامات اساسی را برای مدیریت درست صندوق‌های بازنشستگی انجام بدهد و ساختار‌های بی‌سامان این صندوق‌ها را سامان بدهد، سراغ ساده‌ترین راه که افزایش سن بازنشستگان بوده، رفته است.»
سن بازنشستگی
نشان تجارت - حمید حاج اسماعیلی: دیروز (یکشنبه) خبر رسید نمایندگان مجلس یازدهم در ادامه تصویب بند‌های مختلف برنامه هفتم توسعه کشور با افزایش سن بازنشستگی موافقت کردند. استدلال‌هایی توسط موافقان و مخالفان این مصوبه در مجلس مطرح شد که هر کدام از آن‌ها زاویه‌ای از زوایای این تصمیم را نمایان می‌کند. نهایتا رییس مجلس اعلام کرد، سقف سن بازنشستگی برای آقایان ۶۲ و برای خانم‌ها ۵۵ سال تعیین شده است.
 
معتقدم اشکالات اساسی به این تصمیم دولت و مجلس وارد است؛ نخست اینکه، تحلیلگران بار‌ها اعلام کرده‌اند، برای رفتن به سمت اصلاحات پارامتریک، لازم است تغییراتی به صورت مقدماتی در روند کلی قوانین مرتبط با این حوزه انجام شود سپس به سمت اصلاحات پارامتریک رفت. دولت سیزدهم، اما قبل از اینکه این اقدامات اساسی را برای مدیریت درست صندوق‌های بازنشستگی انجام بدهد و ساختار‌های بی‌سامان این صندوق‌ها را سامان بدهد، سراغ ساده‌ترین راه که افزایش سن بازنشستگان بوده، رفته است.
 
قبلا بار‌ها اشاره شده، هم صندوق‌های دولتی در ایران دچار مشکل هستند و هم صندوق تامین اجتماعی که بزرگ‌ترین صندوق غیردولتی ایران است، از مشکلات عدیده‌ای رنج می‌برد. بخشی از این مشکلات برآمده از بدهی‌های دولت، حضور افراد غیرمتخصص و حضور افراد سیاسی در را هرم مدیریتی صندوق‌ها است. در عین حال باید توجه داشت، قبل از تصمیمات پارامتریک، لازم است این نوع اصلاحات بنیادین مورد توجه قرار بگیرد. اگر این نوع اصلاحات مورد توجه قرار نگیرند، مطمئن باشید، منابعی که از محل افزایش سن تامین می‌شود باز هم هدر خواهد رفت و کفاف وضعیت بقا و فعالیت صحیح و درست صندوق‌ها را نمی‌دهد.
 
تصمیماتی که مجلس و دولت در حال اتخاذ آن هستند، به نظرم ساده‌ترین راه است. در واقع دولت به جای برنامه‌ریزی محتوایی و تخصصی برای کارآمدتر ساختن وضعیت صندوق‌ها به سرعت سراغ افزایش سن بازنشستگان رفته است بدون اینکه نظر گروه‌های کارگری را جلب کند، بدون اینکه با آن‌ها صحبت و مذاکره و... کند. وقتی یک گروه بزرگی در مساله افزایش سن بازنشستگی ذی‌نفع هستند، چرا نباید از این گروه‌های ذی‌نفع برای مشارکت در بحث‌ها و مذاکرات دعوت شود؟ نه دولت در زمان تدوین برنامه این ضرورت را اجرایی کرده و نه کمیسیون‌های تلفیق و تخصصی مجلس، نمایندگان کارگری را دعوت کرده است. این انتقاد هم به عنوان ضعف جدی برای این اصلاح مطرح است. کارگران هم معترض هستند. بسیاری از کارگران بر اساس سوابق قبلی شان، شرایط زندگی‌شان و... برنامه‌ریزی کرده‌اند که مثلا در ماه‌های آتی یا یکی، دو سال آینده بازنشسته شوند.
 
این نوع تغییرات بدون اطلاع‌رسانی قبلی و اقناع عمومی می‌تواند زندگی‌ها را تحت تاثیر قرار دهد، در حالی که می‌شد، در مذاکرات بر اساس یک برنامه درست که نظر کارگران هم جلب شود، این مذاکرات صورت بگیرد و با توافق و بدون مشکلات زیاد برای کارگران این اصلاحات صورت بگیرد. جدولی هم که توسط مجلس و دولت اعلام شده، به شدت دچار ابهام است. اینکه دولت هر ماه بر لیست بیفزاید، از جمله واقعیت‌هایی است که در سال‌های قبل هم مشکلاتی را ایجاد می‌کرد.
 
به گمانم لازم است مجلس و دولت طرح‌ها و ایده‌های جدی‌تری را برای بهبود عملکرد و تقویت صندوق‌های بازنشستگی انجام بدهند. هرچند اعتقادم این است که اصلاحات پارامتریک هم اجتناب‌ناپذیر است؛ به هر حال هم متوسط عمر در کشورمان بالا رفته و هم سن بازنشستگی در ایران بسیار پایین است. مجموعه این عوامل ضرورت تغییر وضعیت در روند بازنشستگی را یادآور می‌سازد، اما بدون مقدمات و اصلاحات لازم، مطمئن هستم که می‌تواند ضرر و زیان‌های فراوانی را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و... برای جامعه و کارگران به دنبال داشته باشد. قطعا این نوع تصمیمات بدون مشارکت و مذاکره با ذی‌نفعان یعنی کارگران و نمایندگان آنها، به نتیجه و هدف مورد نظر نخواهد رسید. مگر اینکه در زمان باقی مانده قبل از نهایی شدن مصوبات و ورود به صحن از گروه‌های کارگری دعوت شده و با یک برنامه کارشناسی و لحاظ کردن مطالبات و دیدگاه‌های گروه‌های کارگری بتوانند این مشکلات را رفع کنند.
ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون