نشان تجارت - مهدی توفیقی: از دهه سی میلادی بود که سر و کله بسیاری از تک تیراندازان- و بیش‌تر در قالب فیلم‌های وسترن و گنگستری- بر روی پرده سینما پیدا شد. این حضور جسته و گریخته، بعد‌ها در فیلم هایی، چون «نشان سرخ دلیری» (ساخته «جان هیوستن» در سال ۱۹۵۱ از روی رمان معروفی به همین نام نوشته «استفن کرین» با محوریت صحنه‌های هیجان انگیز و تکان دهنده جنگ‌های داخلی آمریکا صورت جدی تری به خود گرفت، اما به صورت برجسته تر، اواسط دهه چهل میلادی و فیلم‌های دوران جنگ جهانی دوم را باید محل تولد شخصیتی به نام تک تیرانداز در نظر گرفت.
فیلم سینمایی برج مرگبار (The Deadly Tower)
- کارگردان: جری جیمسون
- آمریکا / ۱۹۷۵
«چارلز جوزف ویتمن» دانشجوی دانشگاه آستین تگزاس که در ارتش آمریکا سابقه حضور داشته است، در اثر مشکلات روحی و حادثه کشتن مادر و همسرش با تفنگ دوربین دار، قصد می‌کند تا به بالای برجی برود و از آن جا هر جنبنده‌ای را هدف قرار دهد. ویتمن پس از کشتن چهارده نفر و زخمی کردن سی و یک نفر، در پایان توسط شلیک مستقیم پلیس کشته می‌شود. این فیلم براساس ماجرایی واقعی ساخته شده که در ۱۹۶۶ رخ داده است. «جیمسون» یکی از کارگردانان باسابقه، ولی گمنام سینمای آمریکاست که در طول چهار دهه ساخت فیلم‌های اکشن، اثر شاخصی در کارنامه اش دیده نمی‌شود. اصلی‌ترین امتیاز این فیلم نیز حضور «کرت راسل» در نقش بازیگر اصلی است.
فیلم سینمایی روز شغال (The Day of The Jackal)
- کارگردان: فرد زینه‌مان
- انگلستان و فرانسه / ۱۹۷۳
به گزارش رویداد۲۴ یکی از محبوب‌ترین و کاربلدترین کارگردانان تاریخ سینما جهان، در آخرین روز‌های زندگی اش، برمبنای رمان «روز شغال» نوشته «فردریک فورسایت»، تریلی جذاب از نقشه ترور «ژنرال دوگل» با محوریت زندگی یک تک تیرانداز تهیه و تولید کرد. هویت شخصیت اصلی (که با نام مستعار شغال شناخته می‌شود) برای پلیس مبهم و ناشناس است، اما با این وجود پلیش از ماجرا باخبر شده است، و قصد دستگیری شغال را دارد.
شخصیت مبهم تک تیرانداز، وضعیت دستگیری او را برای پلیس، به ماموریت غیرممکن تبدیل کرده است. اثر پیچیده زینه مان کاندید جوایز مختلفی شد و نیز موفق شد اسکار بهترین تدوین را کسب کند. فصل ترور و صحنه‌های پایانی پرداختی بسیار جذاب و نفس گیر دارند که تا به امروز نیز از جذابیتشان کاسته نشده است.
فیلم ای مثل ایکار (I… Comme Icare)
- کارگردان: هانری ورنوی
- فرانسه / ۱۹۷۹
فیلم سینمایی‌ای مثل ایکار، ماجرای ترور جانف کندی، رئیس جمهور کشته شده آمریکا را روایت می‌کند و با مشابه سازی تخیلی آن در فرانسه، داستانی جاسوسی- سیاسی را محوریت اصلی داستان خود قرار داده است. «ایو مونتان»، از بهترین بازیگران تاریخ سینمای فرانسه (در نقش بازپرس ویژه) به دنبال کشف راز پرونده ترور رئیس جمهور فرانسه است که به تازگی برای بار دوم در انتخابات پیروز شده است.
ماجرا فیلم درباره تلاش این شخصیت برای اثبات داستان ترور است و قصد دارد بیان کند که این ترور کار یک نفره نبوده است و تشکیلات یا سازمان جاسوسی پشت ماجرا است. در نهایت او- مانند افسانه ایکار- جانش را بر سر تلاش برای نزدیک شدن بیش از حد به حقیقت از دست می‌دهد.
فیلم سینمایی دشمن پشت دروازه‌ها (Enemy At The Gates)
- کارگردان: ژان ژاک آنو
- آمریکا / ۲۰۰۱
فیلم سینمایی دشمن پشت دروازه ها، اقتباسی از زندگی یک تک تیرانداز ماهر روسی است، در بحبوحه جنگ جهانی دوم، دو تک تیرانداز بسیار کار بلد، در ارتش‌های آلمان و روسیه با کشتن سربازان دشمن، تبدیل به ماشین کشتار شده اند و عاملی برای تبلیغ سیاستمداران و نشان دادن قدرت. تلاش‌های متقابل این دو، فضای مابینشان را به دوئلی تمام عیار تبدیل کرده و البته هرکدام می‌دانند که اولین اشتباه، آخرین اشتباه خواهدبود.
«آنو» (کارگردان فیلم که اصالت فرانسوی دارد، با کسب جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی در سال ۱۹۷۹ به سینمای آمریکا راه یافته بود) حتی در یک فیلم جنگی و نسبتا اکشن، ماجرایی عاشقانه را گنجانده است و مرور زمان رابطه‌ای عاشقانه را به موتور محرک فیلم تبدیل می‌کند تا خشونت موجود در آن تلطیف شود و البته در این راه موفق نیز بوده است.
فیلم سینمایی تک تیرانداز (Shooter)
- کارگردان: آنتونی فوکوآ
- آمریکا / ۲۰۰۷
داستان فیلم تک تیرانداز، روایت زندگی شخصی به نام «باب لی سوآگر»، کهنه سرباز آمریکایی (با بازی مارک والبرگ) است، که در دوره‌ای یکی از ماهرترین تک تیرانداز‌ها در ارتش آمریکا بوده است و به علت پشت کردن ارتش به وی در یکی از عملیات‌ها در آفریقا و کشته شدن دوست صمیمی اش، از ارتش بیرون آمده. او پس از آنکه چند سالی از بحث‌های نظامی دور بوده است، این بار توسط مقامات دولتی دوباره به ماموریتی دعوت می‌شود، تا با مشاوره به گروهی رئیس جمهور را ترور کند، اما در صحنه سازی، تمام حوادث بر گردن باب لی سوآگر می‌افتد.
فیلم سینمایی باجه تلفن (Phone Booth)
- کارگردان: جوئل شوماخر
- آمریکا / ۲۰۰۲
«استوارت» به باجه تلفن عمومی مراجعه می‌کند و وقتی گوشی تلفن زنگ می‌خورد، جواب تلفن را می‌دهد، شخصی که پشت خط است وی را تهدید می‌کند، که با تفنگی دوربین دار او را نشانه رفته و اگر تماس را قطع کند، با شلیک مستقیم جان او را می‌گیرد. برخلاف تصور اولیه استوارت، تهدید کاملاجدید است. «شوماخر» کارگردان اثر که چندین فیلم اکشن دیگر هم در کارنامه خود دارد، در زمان واقعی و در لوکیشنی ثابت داستانی جذاب را تعریف می‌کند که لحظه لحظه بر تعلیقش اضافه می‌شود.
شخصیت و هدف تک تیرانداز در این فیلم برای بیننده مبهم می‌ماند، او برای مجازات گناهکاران، به شیوه و روش خود است و همین نکته باعث می‌شود بیننده در محق دانستن یا ندانستن او مردد بماند.
فیلم سینمایی تک تیرانداز (The Sniper)
- کارگردان: دانته لم
- هنگ کنگ / ۲۰۰۹
به گزارش رویداد ۲۴؛ ماجرا فیلم نامه اثر درباره شخصیتی به نام «لینکلن» است، یکی از حرفه ای‌ترین تک تیراندازان پلیس، که در تکاپوی یک سرقت، گروگانی را به صورت اشتباهی می‌کشد. تنها شخصی که به عمل او نظارت داشته است، همکار و رقیب اصلی او در گروه ویژه است، که در راستای تبدیل شدن به تک تیرانداز تیم پلیس، حاضر به دفاع از لینکلن نمی‌شود. لینکن برای اقدامی که انجام داده به زندان می‌رود و پس از آزادی، تصمیم به انتقام می‌گیرد. هنگ کنگی‌ها که ید طولایی در ساخت فیلم‌هایی اکشن دارند، این بار نیز فیلمی با ساختاری نزدیک به استاندارد‌های روز دنیا ساخته اند که به جرات می‌توان گفت کاملا قابل رقابت با رقیبان هالیوودی خود است.
فیلم سینمایی جک ریچر (Jack Reacher)
- کارگردان: کریستوفر مک کواری
- آمریکا / ۲۰۱۲
پنج نفر در شرایطی کاملا مشابه توسط یک تک تیرانداز به قتل می‌رسند. مظنون اصلی، یکی از افسران و تک تیراندازان ماهر سابق ارتش آمریکا است، که با این اتهام در آستانه اعدام قرار دارد. این شخص قبل از اعدام تنها یک درخواست دارد، ملاقات با «جک ریچر». ریچر که خود یک نظامی بوده، شروع به تحقیق و تفحص در خصوص‌ای ماجرا می‌کند، و در آخر متوجه یک تله و پاپوش برای تک تیرانداز می‌شود.
«مک کواری» که مسئول نگارش فیلم نامه این اثر بوده است، «مظنونین همیشگی» را نیز در کارنامه اش دارد، در این فیلم هم با نویسندگی و کارگردانی به دنبال خلق داستانی معمایی بوده است، که البته موفقیت چندانی در این راه کسب نکرد؛ اگرچه که فیلم به واسطه حضور «تام کروز» به فروش نسبتا خوبی دست یافت.
