نشان تجارت - شاید فکر کنید که خلاقیت، یک ویژگی است که فقط افراد خاصی آن را در اختیار دارند. اما علم ثابت کرده است که از جهات مختلف، همهی ما مشتاق خلق کردن هستیم. نکتهی اصلی این است که بدانید خلاقیت، یک مفهوم چندوجهی است؛ در سطح مغز، در سطح شخصیت و در سطح فرایند خلاقیت وجود دارد و میتواند به روشهای مختلفی نشان داده شود. از تجربه عمیقا شخصی کشف یک ایده یا تجربهی جدید گرفته تا بیان احساسات و افکار خود از طریق کلمات، عکس، مد و دیگر خلاقیتهای روزمره؛ همگی نشانهای از وجود خلاقیت هستند.
دانشمندان عصبی که دربارهی خلاقیت مطالعه میکنند دریافتهاند که خلاقیت لزوما ربطی به یک ناحیه مغز یا حتی یک طرف از مغز ندارد. در عوض، کل مغز در فرایند خلاقیت دخالت دارد. این فرآیند پیچیده شامل بسیاری از سیستمهای شناختی متقابل (اعم از آگاه و ناخودآگاه) و احساسات است که با مناطق مختلف مغز که برای انجام وظایف مختلف به کار گرفته میشوند بهعنوان یک تیم برای انجام یک کار همکاری میکنند.
کشف «شبکهی پیشفرض» مغز یکی از مهمترین اکتشافات اخیر در علوم اعصاب است؛ وجود این شبکه یعنی بخشی از مغز وقتی که ما به طور هدفمند مشغول به کارهای دیگر نیستیم، در حال فعالیت است. شبکهی پیشفرض، ما را قادر میسازد تا از تجربیات خود معنای شخصی بسازیم، چشماندازها و سناریوهای دیگر را تصور کنیم، داستانها را درک کنیم و دربارهی حالات روحی و احساسی هم خودمان و هم دیگران تأمل کنیم؛ بنابراین نباید تعجبآور باشد که فعالیت این شبکه، همانطور که ما دوست داریم آن را «شبکه تخیل» بنامیم، خلاقترین ایدههای ما را هم ایجاد میکنند.
شبکهی توجه اجرایی (Executive Attention Network) مغز هم نقش مهمی در خلاقیت افراد دارد. این فرایندها همچنین به ما کمک میکنند تا تخیل خود را متمرکز کنیم، مانع حواسپرتیهای بیرونی شویم و به ما اجازه میدهد تا به تجربیات درونی خود توجه کنیم.
افراد خلاق در فعالسازی و غیرفعالسازی این شبکههای مغزی که در اکثر افراد با یکدیگر در تضاد هستند، از انعطافپذیری خاصی برخوردارند. با ایجاد برخی عادتها میتوانید خلاقیت را در خودتان افزایش دهید. در ادامه به چند نمونه اشاره میکنیم.
۱. بازیهای تخیلی
مشاهدهی کودکان در بازیهای تخیلی، سرچشمهای از خلاقیتهای طبیعی را نشان میدهد. هنگامی که کودکان مشغول بازیهای تخیلی و نقش بازی کردن هستند، دیدگاههای مختلفی را در نظر میگیرند و احساسات و ایدههای خود را تغییر میدهند.
بهعنوان بزرگسال، پرورش حس بازیهای کودکانه و تخیلی میتواند شیوهی زندگی و خلاقیت ما را متحول کند.
تحقیقات نشان میدهد که اشکال ترکیبی کار و بازی، در واقع ممکن است بهترین شرایط را برای یادگیری و خلاقیت کودکان و بزرگسالان فراهم کند. بازی و شادی ذاتی با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند و باعث ایجاد همافزایی میشوند که به طور طبیعی منجر به الهام، تلاش و رشد خلاقیت فرد میشود.
میتوانید برای مدتی شرکت در بازیهای تخیلی را امتحان کنید. مثلا نقش بازی کنید. در قالب شخصیتهای مختلف ظاهر شوید و شرایط را از دید افراد مختلف ببینید. برای افزایش خلاقیت، شاید بد نباشد که گاهی از کودکان الگو بگیریم.
۲. اشتیاق شدید و شور و هیجان
اشتیاق اغلب از تجربه یا رابطهای ناشی میشود که ما را به نوعی تحت تأثیر قرار داده و میتواند به الهامبخشی منجر شود. این اشتیاق در واقع محرکی است که از یک مسیر خلاق شروع میشود، اما فقط یک شروع است. حتما زیاد شنیدهاید که میگویند دنبال علایق خود بروید. این جمله شاید کلیشهای به نظر برسد، ولی تا حدی زیادی درست است. وقتی کاری را با اشتیاق انجام دهید، خلاقیت هم به دنبال آن خواهد آمد. شاید خودتان هم متوجه شده باشید که وقتی کار دلخواه خود را انجام میدهید، ایدههای بیشتری برای انجام آن به ذهنتان میرسد.
یک نکتهی مهم دربارهی دنبال کردن علایق وجود دارد. باید در نظر داشته باشید که این علاقهها باید در جهت خود واقعی شما باشد و قابلیت رسیدن به آن را داشته باشید. همچنین باید با سایر فعالیتهای شما در زندگی، هماهنگی داشته باشد. مثلا علاقه به اینکه خودتان را به دیگران ثابت کنید، احتمالا به خلاقیت منجر نمیشود. در نتیجه، علایق را نباید کورکورانه دنبال کنید. دقت کنید که هدفی که در نظر میگیرید با مهارتهای شما تناسب داشته باشد.
۳. خیالپردازی
احتمالا وقتی بچه بودید بزرگترها به شما توصیه کردهاند که دست از خیالپردازی بکشید، چون اتلاف وقت است. ولی خیالپردازی در معنای مثبتش، میتواند سرمنشاء خلاقیت باشد. حتی تحقیقات علمی هم نشان میدهد که خیالپردازی کردن میتواند به خودآگاهی، برنامهریزی، تمرکز در معنای تجربیات فردی و… منجر شود.
البته خیالپردازی نباید بدون حد و مرز باشد. اگر چهارچوبی برای آن در نظر بگیرید میتواند به بهبود تفکر خلاق منجر شود. این بار که یک کار خلاقانه به شما سپرده شد و کاری انجام میدهید که نیازمند تمرکز زیاد است، بعد از هر یک ساعت کار، ۵ دقیقه را به خیالپردازی دربارهی آن اختصاص دهید. حتی میتوانید از فعالیتهای سادهای مثل نقاشی کردن ایدهها، برای پرواز دادن خیال استفاده کنید. حتی کارهایی مثل قدم زدن و تمیز کردن محیط اطراف هم میتواند حین خیالپردازی، کمککننده باشد.
۴. خلوت کردن
یکی از ضروریترین نیازهای هر فرد این است که مدتی را با خودش خلوت کند. افراد خلاق هم همیشه فرصتی برای تنها شدن و تفکر دارند. علم هم ثابت کرده است که این زمانهای خلوت و تنهایی میتواند ذهن را به خلاقیت وادار کند. شاید این موضوع را بیشتر از همه در بین هنرمندان دیده باشید.
دانشمندان علوم اعصاب کشف کردهاند که هنگامی که تمرکز ذهنی ما به سمت دنیای خارج است، شبکه توجه اجرایی فعال میشود در حالی که شبکهی تخیل معمولا سرکوب میشود. به همین دلیل است که بهترین ایدههای ما وقتی به ذهن میرسند که توجه ما کاملا از دنیای خارج جدا شده و معطوف دنیای درونی شده است.
مهم است که همیشه وقتی برای تنهایی اختصاص دهید و به خودتان فضا و فرصتی بدهید که بیشتر فکر کنید. البته ممکن است تنها بودن در بسیاری از جوامع، مذموم شمرده شود. به همین دلیل بسیاری از افراد از آن فرار میکنند. اما لازم نیست تنها زندگی کنید و به کلی از جمع فاصله بگیرید. اوقاتی را برای تنها ماندن در نظر بگیرید و این نکته را بدانید که توانایی لذت بردن از اوقات تنهایی، یکی از محرکهای خلاقیت است. به همین دلیل از تنها ماندن نترسید و از آن دوری نکنید. بلکه آن را در آغوش بگیرید و از این فرصت برای تمرکز بیشتر، فکر کردن و ایدهپردازی و افزایش خلاقیت استفاده کنید.
۵. کسب تجربههای جدید
افراد خلاق دوست دارند خودشان را در معرض تجربههای جدید، احساسات و عواطف جدید قرار میدهند و این پذیرش تجربههای نو، پیشزمینهی بروز خلاقیت است. چارلی کافمن، فیلمنامهنویس آمریکایی میگوید:
«آمادگی برای پذیرش تجربههای تازه، همیشه قویترین عامل پیشنیاز دستاوردهای خلاقانه است. این ویژگی، شامل جنبههای مختلف است، اما همهی آنها با یکدیگر مرتبط هستند؛ کنجکاوی فکری، جستوجوی هیجان، گشودگی برای پذیرش احساسات، گشودگی برای تخیل. آنچه که همه آنها با هم به ارمغان میآورد محرکی برای اکتشاف شناختی و رفتاری جهان است؛ چه جهان درونی و چه دنیای بیرونی شما.»
برای تجربههای جدید لازم نیست راه دوری بروید و سفرهای دور دنیا داشته باشید. در زندگی و محیط اطراف خود هم میتوانید تجربههای جدید را پیدا کنید. مثلا یک تفریح جدید را امتحان کنید. در هر زمینهای از تجربههای جدید استقبال کنید.
۶. پرسیدن سؤالهای بزرگ
افراد خلاق معمولا همیشه کنجکاو هستند و همیشه انتخاب میکنند که زندگی تجربی داشته باشند یعنی هر آنچه که دوست دارند تجربه و کشف کنند. حتی وقتی بزرگتر میشوند، این حس کنجکاوی خود را حفظ میکنند. آنها تجربهها و دنیای اطراف خود را بررسی میکنند و همیشه از خودشان سؤالهای مهمی میپرسند که چرا؟ چطور؟ دنبال کشف علت پدیدهها هستند و تا پاسخ سؤال خود را پیدا نکنند، از کنجکاوی و تحقیق، دست بر نمیدارند.
البته فقط پرسیدن سؤال کافی نیست. پرسیدن سؤال باید جرقهای برای تحقیق و تلاش بیشتر شما باشد. سعی کنید دنبال پاسخ سؤالها بروید. با پیدا کردن پاسخها، دنیایی از الهامبخشی و خلاقیت در مقابل شما گشوده میشود.
۷. شکست خوردن و ادامه دادن
استقامت و پشتکار داشتن، یکی از ویژگیهای افراد خلاق است. آنها در انجام کارهای خلاقانهی خود دچار شکست میشوند و گاهی این شکستها، زیاد است. اما امید خود را از دست نمیدهند و ادامه میدهند. بعد از هر بار شکست دوباره انگیزه برای ادامه دادن پیدا میکنند. حتی موفقترین و خلاقترین افراد هم در زندگی دچار شکستهای متعدد شدهاند. پس اگر شما هم در زندگی شکست خوردید، نباید تصور کنید که فقط شما هستید که با شکست مواجه میشوید.
افراد خلاق شکست میخورند و اتفاقا خلاقترها بیشتر شکست میخورند. تنها کاری که باید بکنید این است که تسلیم شکستها نشوید و بعد از هر بار شکست، دوباره تلاش خود را از سر بگیرید.
۸. نظاره کردن دنیای اطراف
افراد خلاق دربارهی دنیای اطراف خود کنجکاو هستند. دوست دارند دنیای اطراف را با دقت نظاره کنند و زندگی افراد را تماشا کنند. افراد خلاق با دیدن افراد مختلف و برقراری ارتباط با آنها، ایدههای مختلفی میگیرند. این کار یعنی نظاره کردن دنیای اطراف و آدمها، برای هنرمندان و نویسندگان اهمیت زیادی دارد. با همین مشاهدهها، زندگیهای مختلف را میبینند و از آن الهام میگیرند.
نه تنها دنیای واقعی، بلکه دیدن دنیای فانتزی و خیالی هم میتواند برای تحریک خلاقیت، مفید باشد. مثلا دیدن فیلمهای مختلف، خواندن کتابها برای خلاقیت مفید است. تا جایی که میتوانید کتاب بخوانید و فیلمهای جدید ببینید. با این کار با دنیاهای جدید و طرز فکرهای جدید آشنا میشوید.
۹. ریسک کردن
یکی از بخشهای خلاقیت و انجام کارهای خلاقانه، ریسک کردن است. افراد خلاق از این که در جنبههای مختلف زندگی خود ریسک کنند، نمیترسند. ارتباط عمیقی بین ریسک کردن و خلاقیت وجود دارد. امتحان کردن کارهای جدید، انجام کارهای جدید و در مجموع اجرای هر کار خلاقانه، به نوعی ریسک کردن است.
البته فراموش نکنید که ریسک کردن به معنای بیگدار به آب زدن نیست. قبل از هر کاری باید تحقیق و بررسی کنید و همهی جوانب آن را در نظر بگیرید، ولی اگر کاری منطقی و خلاقانه به نظر میرسد، از انجام آن نترسید.
۱۰. داشتن دفتر ثبت ایدهها
گاهی اوقات ایدهها در زمانهای عجیب و در مکانهای عجیبی به ذهن میرسند. برای اینکه ایدههای خود را فراموش نکنید همیشه یک دفترچهی ایده همراه خود داشته باشید. به تلفن و ابزارهای دیجیتال وابسته نباشید و اتکا نکنید. همیشه یک دفترچه یادداشت خود را همراهتان ببرید و هر ایدهای به ذهنتان میرسد همراه با جزییات یادداشت کنید. حتی میتوانید با خلاقیت خود این دفترچهی ایده را تزیین کنید.
چند وقت یکبار ایدههای خود را مرور کنید و به آنها بیشتر فکر کنید. وقتی به یک ایده بیشتر میکنید، چیزهای جدیدترین به ذهنتان میرسد. در واقع ایدههایی که مینویسید پرورش دهید.
برخی از عادتهای روزمره میتوانند تحریککنندهی قدرت خلاقیت افراد باشند. با گنجاندن برخی کارها در زندگی خود میتوانید خلاقیتتان را افزایش دهید. این ۱۰ عادت افراد خلاق را میتوانید در خودتان پرورش دهید. برای اینکه فردی خلاق باشید، تجربههای جدید را بپذیرید، ریسک کنید، ایدههای خود را بنویسید، خیالپردازی کنید و درست مثل کودکان، بازیهای تخیلی انجام دهید.