نشان تجارت - استرس بخشی از زندگی طبیعی هر انسان در نظر گرفته میشود. استرس دو نوع است:
استرس واکنش روانی، جسمی و رفتاری انسان نسبت به هر تهدید یا فشار درونی یا محیطی است. استرس بخشی از زندگی طبیعی هر انسان در نظر گرفته میشود. استرس دو نوع است:
استرس واکنش روانی، جسمی و رفتاری انسان نسبت به هر تهدید یا فشار درونی یا محیطی است. استرس بخشی از زندگی طبیعی هر انسان در نظر گرفته میشود. استرس دو نوع است:
استرسی که به نوعی در زندگی مفید است. فشاری که برای ما معنی و اهمیت دارد، باعث ایجاد انرژی و انگیزه برای انجام مسئولیتها و سرانجام رسیدن به اهداف میشود. مانند تحصیل کردن، ازدواج، تغییر شغل و... این گروه، جزء استرسهای مفید در زندگی هر شخص میباشند چرا که از پیدایش خشم و ناکامی در فرد جلوگیری میکنند.
عبارت است تجربه طولانی غرق شدن در مسئولیتها و حرکت در تونل مشکلات بدون آگاهی از انتهای آن. مانند مشکلات مالی شدید، تعارض در روابط بین فردی، تعهدات بیش از حد، مدیریت یک بیماری مزمن یا تجربه کردن یک آسیب جدی روانی یا جسمی. این گروه جزء استرسهای مضر در زندگی افراد هستند، زیرا علاوه بر تعارض، خشم و ناکامی را نیز برای فرد به همراه دارند. برای آنکه انسان بتواند به طرز بهنجاری به کار و کوشش بپردازد، کمی فشار روانی لازم است. هنگامیکه زندگانی فرد مدتهای دراز با سکوت و آرامش همراه میشود احساس کسالت کرده و به دنبال امور هیجانی میرود. به نظر میرسد برای آنکه دستگاه عصبی درست کار کند بایستی میزان معینی تحریک به آن وارد شود، اما در عین حال فشار روانی شدید یا طولانیمدت دارای آثار آسیبزای جسمی و روانشناختی میباشد.
پیامدهای جسمانی
استرس بلند مدت میتواند بر سلامت جسمی اثر سوء داشته باشد که به مواردی از این دست اشاره میشود:
تأثیر بر سیستم قلبی ـ عروقی: افزایش ضربان قلب، افزایش فشارخون، افزایش قند خون، سردی دستها و صورت، اختلال در ریتم قلبی.
تأثیر بر سیستم عصبی ـ عضلانی: سردرد، اتساع عروق، لرزش، بی خوابی، درد مفاصل.
تأثیر بر سیستم گوارشی: دردهای شکمی، گرفتگی عضلانی، تهوع، سوءهاضمه، اشکال در بلع، بی اشتهایی، کاهش حرکات روده.
تأثیر بر سیستم تنفسی: افزایش تعداد تنفس، کاهش اسیدیته خون، سرفههای بی مورد.
استرس بلندمدت گاهی تأثیر سوء بر سلامت روحی دارد که به مواردی از این دست، اشاره میشود:
اختلال روانتنی، خشم و عصبانیت، افسردگی، کناره گیری و انزوا.
ترس و اضطراب، کابوس و وحشت شبانه، تنش و حساسیت
استرس بلند مدت میتواند باعث تغییر در رفتارهای سالم شود. مثالهایی از این مورد عبارتند از:
پرخاشگری، سیگار کشیدن یا افزایش دفعات آن، مصرف مشروبات الکلی یا افزایش میزان و دفعات آن، پرخوری، کم خوری، بی اشتهایی و بی توجهی به وضع ظاهری.
شروع چند کار بهطور همزمان، ولی نیمهکاره رها کردن آن ها، ناخن جویدن، کندن موها، نیشگون گرفتن پوست، اعمال وسواسی، رانندگی توأم با عصبانیت.
علل ایجاد استرس در خود را بشناسیم.
اغلب نمیدانیم چه چیزی ما را مضطرب میکند و فقط نگرانیم برای کنترل استرس ابتدا باید بدانیم در چه موقعیتهایی بیشتر دچار نگرانی میشویم و در آن موقعیتها چه میکنیم. برای این کار باید:
عوامل ایجاد کننده استرس را شناسایی و فهرستی از آنها تهیه کنیم.
مشخص کنیم که در هنگام استرس چه حالتها و نشانههایی پیدا میکنیم.
سبک مقابلهای خود با این شرایط را بررسی و ارزیابی کنیم.
پس از مشخص کردن موارد فوق، باید با بکارگیری راهبردهای درست، بر استرس خود غلبه کنیم.
مقابله هیجان مدار:هدف این نوع مقابله آرام ساختن خود و دست یافتن به آرامشی است که استرس باعث بر هم زدن آن شده و به دو صورت سالم و ناسالم عمل میکند.
سالم یا سازنده: دعا و نیایش، تخلیه و ابراز احساسات مانند گریستن و ابراز خشم، گفتگوی درونی مثل دلداری دادن به خود، مثبت اندیشی (دادن معنی مثبت به آنچه که رخ داده است)، توکل به خداوند و صبور بودن، درد دل کردن با دوستان و آشنایان.
ناسالم یا غیرسازنده: بدگویی، خشونت و پرخاشگری، انجام رفتارهای تکانشی، درماندگی و ناامیدی، دست از تلاش و کوشش برداشتن، به خوابوخیال و رؤیا فرو رفتن، پناه بردن به خرافات و فال و فالگیری.
مقابلههای مسئله مدار:در مقابله مسئله مدار، فرد سعی میکند برای برطرف کردن استرس یا به حداقل رساندن آن، کار یا فعالیتی را انجام دهد و فعالیتی که فرد در این راستا انجام میدهد، معطوف به هدف است.
سالم: اقدام به عمل نمودن، راهنمایی و مشورت گرفتن، برنامه ریزی کردن، مطالعه و جمعآوری اطلاعات، فکر کردن و استفاده از روش حل مساله.
ناسالم: فرار از منزل و دوری از خانواده، توسل بهزور، تهدید کردن، نیرنگ و حیله برای رسیدن به هدف، آسیب رساندن به خود.