نشان تجارت - با ظهور مجدد طالبان و سقوط کابل، بخشی از صحنههای جنگ و گریزی که پیش از این توسط دوربین عکاسان خبری ثبت و آرشیو شده بودند، بازآفرینی شدند؛ در روزهای گذشته لنز دوربین گوشهای هوشمند تلفن همراه و سایر ادوات دیجیتالی موجود در افغانستان صحنههایی را با این پیام روشن در کارتهای حافظه ثبت کرده اند: تکرار تاریخ همیشه مضحک و خنده دار نیست و برعکس میتواند ماهیتی فاجعه بارتر و دهشت ناکتر از گذشته داشته باشد.
در دو هفتهای که بنیادگرایان طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفته اند به مدد همین فیلمها و تصاویر از چهار گوشه جهان امواجی از احساسات و نگرانی در حمایت از ملت افغانستان به راه افتاده است. به نظر میرسد که لا به لای مرثیه و حماسههای تازه گفته شده، کمتر از تاثیر این جابه جایی قدرت بر اقتصاد افغانستان و جهان پیرامونش سخنی به میان آمده باشد، اما در گفتگوی پیشرو دکتر زهرا کریمی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه مازندران از تاثیرات این اتفاق سیاسی بر مناسبات خرد و کلان اقتصادی ایران و افغانستان حرف میزند.
کریمی در این باره میگوید: اتفاقات اخیر افغانستان روی اقتصاد ایران از دو منظر تجارت خارجی و بازار کار تاثیر قابل توجهی دارد؛ در بعد تجارت خارجی جابه¬جایی اخیر قدرت در این کشور هرج و مرج عمومی ناشی از آن بر اقتصاد افغانستان اثر گذار است و این تاثیر منفی زنجیره وار به شرکای خارجی از جمله ایران منتقل میشود؛ دور از ذهن نیست که حتی اگر تبادلات جاری به مدت شش ماه تعلیق شود طرفهای تجاری ایرانی بابت وقفه به وجود آمده با مشکلات جدی مالی و اقتصادی مواجه می¬شوند. به طور مثال شرکتی که قطعاتی را به سفارش بنگاهی در هرات تولید کرده و نتوانسته کالا را تحویل داده و قیمت آن را دریافت کند، نخواهد توانست به موقع تعهدات خود را بپردازد و ممکن است با زیان جدی مواجه شود.
این اقتصاددان ادامه میدهد: باید در نظر داشته باشیم که سهم ایران در تجارت خارجی افغانستان در مقایسه با چین و هند پائین است، اما صادرات به افغانستان در تامین ارز مورد نیاز ایران، در شرایط تداوم تحریم¬های امریکا، حائز اهمیت است؛ به واسطه تحریمهایی که سالهاست اقتصاد ایران را هدف گرفته، ایران نتوانسته است از فرصت سقوط طالبان پس ازحمله آمریکا در سال ۲۰۰۱، به بهترین نحو استفاده کند؛ تحریمهای بانکی از موانع مهم حضور فعال بازرگانان ایرانی در بازار افغانستان بوده است. با این حال مبالادلاتی طی ۲۰ سال گذشته میان دو کشور صورت گرفته که در تجارت خارجی ایران قابل توجه است. در سال ۱۳۹۸ افغانستان با واردات ۲.۴ میلیارد دلار کالا از ایران، پنجمین کشور طرف تجاری ما بوده است.
وی یادآور میشود: در دوران طالبان (پیش از سال ۲۰۰۱) روابط اقتصادی دو کشور بسیار محدودبود و پس از سقوط طالبان تجارت میان دو کشور به سرعت افزایش یافت. امروزه فغانستان و عراق، با وجودهمه محدودیتهای ناشی از تحریمهای امریکا، از مقاصد مهم صادرات کالاهای ایرانی هستند؛ شاهد این ادعا جایگاه ویژه بازارهای ارز هرات (افغانستان) و سلیمانیه (عراق) در ارزش گذاری دلار به ریال است.
کریمی در عین حال خاطرنشان میکند: ایران این روزها با نگرانی به آینده تجاری میان دو کشور نگاه میکند؛ در دهه ۱۳۸۰ که طالبان در افغانستان حاکم بودند، میزان صادرات ایران به این کشور بسیار ناچیز (حدود ۵۰ میلیون دلار) بود. برای ایران بسیار مهم است که آن وضعیت تکرار نشود و مناسبات تجاری دو کشور تغییر نکند.
در بحث تاثیر تحولات اخیر طالبان بر حضور افغانستانیهای شاغل در بازار کار ایران نیز دکتر کریمی میگوید: این مسئله از چند جهت حائز اهمیت است؛ اول آنکه ساختار بازار کار ایران طوری است که مقصد این گروه از نیروی کار بیشتر در بخشهای خاکستری و غیر رسمی و پنهان آن قرار دارد؛ مشاغلی که شاید به دلایل فرهنگی و اقتصادی برای خود ایرانیها جذابیت ندارد، اما طی دهههای گذشته فرصتهای شغلی بسیاری برای اتباع افغانستانی ایجاد کرده است؛ شاید افکار عمومی کارگران افغانستانی را بیشتر با کارهای ساختمانی و کشاورزی یدی طاقت فرسا و سنگین بشناسد، اما آنها که شناخت بهتری از اقتصاد ایران دارند میدانند که نه فقط کارگران که حتی خرده سرمایه گذاران افغانستانی حضوری موثر در برخی بازارها، مثل پوشاک و کیف و کفش دارند.
وی ادامه میدهد: به صورت مشخص ایران یکی از شاهراه های اصلی مهاجرت افغانستانیهای جنگ زده در ۵ دهه گذشته بوده است؛ افغانستانی های ثروتمند و تحصیل کرده به اروپا و آمریکای شمالی مهاجرت کردند. اما کسانی که امکاناتی نداشتند به ایران و پاکستان مهاجرت کردند. برخی از این مهاجران در ایران ماندگار شدند.
پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، بخشی از افغانستانیهای مهاجر برای بازگشت به سرزمین مادری اقدام کردند، اما چون در افغانستان، ثبات وجود نداشت وضعیت اقتصادی مناسبی شکل نگرفت و بستری برای اشتغال و راه اندازی کسب و کار وجود نداشت. به همین جهت عده قابل توجهی از افغان¬ها در ایران ماندند و حتی با گذشت زمان به تعدادشان اضافه شد. در حال حاضر یکی از فعالیتهای پرسود و غیر قانونی در مرزهای شرقی ایران قاچاق اتباع افغانستانی به داخل ایران است که در شرایط وحشتناک و رقت آمیز صورت میگیرد.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران بابیان اینکه بیان وضعیت دقیق اتباع افغانستانی شاغل در بازار کار ایران ممکن نیست. تا پیش از ظهور مجدد طالبان گروهی ازافغانستانیهای ساکن ایران بخشی از درآمد خود را ماه به ماه به افغانستان میفرستادند تا اقوامشان با آن سرمایه گذاری کرده، خانهای بخرند کسب و کاری دایر کنند. در چهار سال گذشته با سقوط ارزش ریال و چند برابر شدن قیمت دلار، انتظار میرفت که مهاجرین افغان ایران را ترک کنند. اما وضعیت خراب اشتغال در افغانستان عامل تداوم حضور افغانها در ایران بوده است. با روی کارآمدن طالبان و تشدید بی ثباتی در افغانستان، هجوم افغانها برای کار و زندگی در ایران شتاب خواهد گرفت.
وی ادامه میدهد: نسلی از افغانستانیها خشونت طالبان را دیدهاند و نسل جوانتر هم از دوران وحشت گذشته بسیار شنیدهاند؛ هر دو گروه به رغم ژستهای تبلیغاتی طالبان در شبکههای اجتماعی حاضر به تجربه مجدد زندگی در افغانستان طالبانی نیستند و به همین دلیل حضور اتباع افغانستانی در بازار کار ایران پر رنگتر از قبل خواهد شد.
کریمی یادآور میشود: از این پس امارات متحده عربی و ترکیه و سایر کشورهایی که اعلام میکنند در ازاء سرمایه گذاری و خرید ملک و راه اندازی کسب کار حاضرند تا به اتباع افغانستانی حق اقامت شهروندی بدهند، گروهی از افغانستانیهای با امکانات مالی بالا را جلب خواهند کرد.
به باور این استاد دانشگاه وضعیت به وجود آمده برای افغانهای مایل به مهاجرت از جهاتی مشابه شرایط مهاجران ایرانی در چند دهه گذشته است؛ گروهی که برخوردار از امکانات لازم بودند و به فرصتهای مناسب دسترسی داشتند توانستند مستقیم راهی اروپا و آمریکا شوند. در اوایل دهه¬ی ۱۳۸۰، که روابط بین المللی ایران بهبود یافته بود، بسیاری از ایرانیان مهاجر بخشی از سرمایه خود را به ایران بازگردانند و ملکی برای خود خریدند. اما با تشدید تحریمهای بین المللی علیه ایران، به فکر فروش و خارج کردن دارایی خود از ایران افتادند. شبیه این وضعیت کمابیش در افغانستان هم جریان دارد؛ با آمدن طالبان آنها که طی این سالها بخشی از دارایی خود را به انحا مختلف در اقتصاد این کشور سرمایه گذاری کردند حالا تمایل دارند تا در اسرع وقت آن را به جای امنی منتقل کنند.
وی یادآور میشود: با وضعیت موجود بعید است ایران به کانون مناسبی برای جذب سرمایههای سرگردان افغانستانیها تبدیل شود؛ زیرا اقتصاد ایران نیز با مشکلات جدی دست به گریبان است تا حدی که میل به مهاجرت در میان ایرانیان هم افزایش یافته است. فرصت های محدود اشتغال و اضافه شدن نیروهای کار افغانستانی به بالا گرفتن رقابت میان نیروی کار ایران و افغان و افزایش حساسیت نسبت به افغانستانی دامن زده است. در حالی که اگر اقتصاد ایران وضعیت مناسب و پویایی لازم را میداشت حضور افغانها در بازار کار ایران مشکلی ایجاد نمی کرد و حتی می توانست به فرصتی برای ایران تبدیل شود. به طور مثال تولید پوشاک و کفش ارزان توسط نیروی کار و سرمایهی افغانی در ایران میتوانست زمینهی مناسبی برای صادرات بیشتر به کشورهای همسایه باشد. در امارات متحده عربی به منظور توسعه اقتصادی از سرمایه گذاری تولیدی و فعالیتهای صادراتی به شدت استقبال میکندو بخشی از افغانها را صاحب سرمایه را جلب کرده است. ولی ایران به دلایل مختلف تا به امروز از این پتانسیل بهره گیری مناسبی نداشته است.