نشان تجارت - حالا بسیاری از ما دوست، فامیل یا همکاری داریم که به کرونا مبتلا شده است. ممکن است دوست ما در خانه روزهای قرنطینه را سپری میکند یا نیاز به بستری در بیمارستان پیدا کرده باشد. هر چه هست خیلی از ما این روزها احوال پرسی از یک فرد بیمار را در برنامه خود داریم. اما آیا تا به حال فکر کردهاید در این تماسهای تلفنی، چه جملاتی را نباید به زبان بیاوریم؟
بیان برخی جملات و عبارات میتوانند احساسات ناخوشایندی را در فرد مقابل ما ایجاد کنند. در شرایطی که تماس تلفنی ما به منظور احوال پرسی و نمایش محبت است، بیان این جملات نقض غرض محسوب میشود، پس بهتر است آنها را به زبان نیاورید.
«تقصیر خودت بود. رعایت نکردی»
بیان هر جملهای که به نوعی در زمینه اثبات کوتاهی فرد در مراقبت از خود است، نه تنها کمکی به بیمار کرونایی نمیکند که میتواند باعث دلخوری، عصبانیت یا گاهی ایجاد احساس گناه در او شود. احساسات ناخوشایندی که در پی چنین جملاتی ایجاد میشود، آرامش بیمار را کاهش می دهد و کمکی به حال فعلی او نخواهد کرد.
«استرس نداشته نباش»
توجه داشته باشید اگر قرار باشد با فرد بیماری روزی پنج شش نفر تماس بگیرند و بگویند نگران نباش، نتیجه ایجاد نگرانی در اوست چرا که میتواند این تصور را ایجاد کند که موضوع به مرحله خطرناکی رسیده که این همه آدم اصرار دارند بگویند باید آرام باشم. به صورت کلی بیان چنین جملهای غالبا خاصیت آرامشبخشی ندارد.
«حالا حالت اون قدرها هم بد نیست»
اگر فرد مبتلا به کرونا، از حال خودش شکایتی دارد، به حرفهایش گوش دهید و در مقابل از بیان جملاتی که به نوعی تجربه او را زیر سوال میبرد، خودداری کنید. زیر سوال بردن تجربه فرد بیمار، احساس ناخوشایندی را در او ایجاد میکند.
«حالت رو به بهبوده دیگه»
اگر از پرونده پزشکی فرد مبتلا اطلاعات دقیقی نداریم، بهتر است درخصوص وضعیت او تا حد امکان اظهارنظر نکنیم. گاهی اوقات اظهارنظرهای اشتباه اطرافیان باعث میشود، بیمار دستورات پزشک را به خوبی رعایت نکند یا برعکس دچار وسواس شود و حتی اعتماد خود به پزشک را از دست بدهد. پس تا حد امکان شنونده باشیم و درباره موضوعاتی که اشراف کامل بر آن ها نداریم، صحبت نکنیم.
«حالا ریه هات چقدر درگیر شده؟»
بهتر است اگر بیمار تمایلی به صحبت درباره جزئیات شرایط خودش ندارد، ما هم سوالی از او نکنیم. سوال درخصوص درصد درگیری ریه، سطح اکسیژن خون، میزان تب و ... میتواند باعث اضطراب بیمار شود. در عین حال که این موارد جدای از ارضای حس کنجکاوی ما، کاربرد دیگری هم ندارد و برای ما هم مفید نیستند.
بیخیال احوالپرسی نشوید
آخرین واکنشی که در برابر بیمار شدن دوستان و آشنایان بهتر است نداشته باشیم، سکوت است. سکوت میتواند به عنوان بیتوجهی تفسیر شود. اگر تمایلی به تماس تلفنی ندارید، در عوض میتوانید پیامی محبتآمیز بفرستید و برای فرد بیمار آرزوی بهبود کنید.
برخی جملات و پیشنهادها اما در مقابل میتواند برای فرد مبتلا آرامشبخش و مفید باشد. در این بخش مروری بر تعدادی از این موارد داریم.
«اتفاقی است که افتاده، انرژیات رو بگذار روی استراحت»
هرچند تا پیش از ابتلا، نباید موضوع کرونا را عادی در نظر بگیریم، بعد از ابتلا برعکس بهتر است آن را عادی توصیف کنیم. دلیل آن هم قابل حدس است. عادیسازی ابتلا به کرونا، برای بیماری که در قرنطینه است یا در بیمارستان بستری است، میتواند باعث شود تا باری از دوش او برداشته شود و استرس او کاهش پیدا کند. البته توجه کنید که در عادیسازی کرونا نباید زیادهروی کرد چرا که میتواند باعث کمتوجهی به توصیههای پزشکی شود.
«کاری میتونم برات انجام بدم؟»
اگر به محل زندگی فرد مبتلا به کرونا نزدیک هستید، بهتر است از او بپرسید که چه کاری میتوانید برایش انجام دهید. بردن غذای گرم برای فردی که قرنطینه است یا انجام خریدهای خانه برای او، از جمله کمکهای دلپذیری است که میتوانید انجام دهید. پیشنهاد کمک مالی به دوست یا فامیل نزدیک هم از دیگر مواردی است که بد نیست آن را در نظر داشته باشید.
«به یادت هستم»
در نهایت این که ارسال چند پیام محبتآمیز و آرزوی بهبودی کردن برای فرد بیمار، از کارهایی است که از دست همه ما بر میآید. تاثیر پیامهای مثبت خود را دست کم نگیرید. اگر بیمار حال خوشی ندارد، میتوانید برای یکی از نزدیکان او پیام بفرستید و در آخر پیامها هم اضافه کنید که توقع پاسخ ندارید، تا به این ترتیب بیمار از پاسخ ندادن احتمالی به پیام شما، معذب نشود.
اگر کسی به شما اعلام کرده که جواب تستش مثبت است در حالیکه تمام دستورات مربوط به قرنطینه را رعایت میکند و از شما میخواهد که موضوع بیماری او را به کسی نگویید، توجه داشته باشید که شما از نظر اخلاقی اجازه اعلام این موضوع به دیگران را ندارید.
به صورت کلی تنها در دو وضعیت ما بدون رضایت فرد اجازه در میان گذاشتن بیماریاش با دیگران را داریم.
اول زمانی که او توجهی به پروتکلها ندارد مانند وقتی که بیمار با کسی که اطلاعی از بیماری او ندارد، قرار ملاقات گذاشته است.
دوم، زمانی که فرد با مخفی نگه داشتن موضوع و کمک نگرفتن از دیگران، برای خودش خطرات اضافهای ایجاد میکند مانند زمانی که بیمار تنها زندگی میکند و ما که از او دور هستیم، در فکر اطلاع دادن به همسایه یا دوستی هستیم که میتواند از نزدیک به او کمک کند.