نشان تجارت - دکتر حجت قندی، از اقتصاددانان جوان و موفق ایرانی مقیم آمریکا است. حجت قندی پس از دریافت مدرک کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه امیرکبیر، با توجه به علاقهمندی به رشته اقتصاد به تحصیل در این رشته پرداخت و مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد از موسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامهریزی دریافت نمود.
سپس برای ادامه تحصیل عازم آمریکا شد و دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه ویرجینیاتک به پایان رساند. وی هماکنون به تدریس اقتصاد در دانشگاه «واشنگتن اند لی» (Washington & Lee University) اشتغال دارد.
قندی دیشب در کلاب هاوس فعالان بازار سرمایه حضور یافت و به دغدغههای فعالان بورس ایران و پاسخ داده و نوع مدیریت دولت آمریکا و ایران را در بازار سرمایه دو کشور مورد مقایسه قرار داد. در این اتاق بورسی، فعالان بازار سرمایه مانند قاسم حقانی نسب، دکتر جعفر عزیزی، دکتر علی صادقی، مهرداد خالقی، رضا عسگری، دکتر سعید مشکانی و وحید بلالی دبیر بورس خبرگزاری بازار حضور داشتند.
ارزش گذاری بر اساس p به e به صورت تنهایی اشتباه است، در بورس آمریکا هم این میزان همیشه پایین نیست، مثلا p به e شرکت تسلا نزدیک به ۶۰۰ است و شرکتی در بورس آمریکا وجود دارد که این میزان ۴ است و شرکتی است که این میزان عدد ۲۰ است، p به e همیشه تابع نرخ بهره است و نمیتواند معیار دقیقی برای ارزش سنجی بازار سرمایه باشد، صنایع مختلف شرایط مختلفی دارند.
قندی معتقد است دولت آمریکا و فدرال رزرو همیشه نگاهی به بورس دارند، بورس در سیستم اقتصاد آمریکا مانند تب سنج است، دولت آمریکا همیشه غیر مستقیم از این بازار حمایت میکند، بازنشستگان آمریکا در بازارهای سهام و بدهی از طریق صندوقهای بازنشستگی سرمایه گذاری میکنند، دولت در آمریکا هیچ وقت قیمت در بازار سهام را تعیین نمیکند و به عنوان داور بازار سرمایه را رصد میکند، سیاستهای پولی و مالی آمریکا به این نحو نیست که دولت آمریکا سهامدار شرکتی باشد. هر دولت آمریکا قطعا خوشحال میشود که وضعیت بازار بورس بهتر باشد.
دکتر حجت قندی: به نحوه قیمت گذاری ارز در ایران بسیار مشکوکم این نحوه قیمت گذاری از کجا آمده است؟، با توجه به سوابق حتی اگر تحریم برداشته شود بعید میدانم که قیمت ارز به زیر ۲۰ هزار تومان برسد.
قندی در پاسخ به این سوال که افراد سرمایه دار از بورس پولدار شده اند یا؟، گفت: بازار ایران اکنون از اقتصاد ایران بسیار فاصله گرفته و حتی اعتقاد دارم آمریکا هم تا حدی از اقتصاد بازار فاصله گرفته است، پول افراد خیلی ثروتمند به چرخه اقتصاد باز میگردد، کسب ثروت باید در بازار آزاد و زمین بازی عادلانه ایجاد شود و خلق پول برای افراد حقیقی هیچ مشکلی ندارد به شرطی که این خلق ثروت از راه رانت و فساد نباشد و از طریق راههای مشروع به دست بیاید.
در ادامه دکتر جعفر عزیزی از کارشناسان ارشد بازار سرمایه گفت: کشوری مانند ایران در طی ۱۰ سال گذشته به اندازه ۱۰۰ میلیارد دلار به مردم یارانه داده است و تاسف بار است بدانیم کل ارزش بازار سهام ایران ۲۰۰ میلیارد است، بازار سهام ایران بسیار کوچک است و این که عدهای معتقدند بازار سرمایه ایران حباب است بسیار اشتباه است این بازار به اندازه بیش از ۱۰ برابر امروز ارزش داشت. این که عدهای میگفتند بورس ایران حباب است بسیار غلط است وقتی فردی در بورس ایران سرمایه اش چند برابر شود فرد دیگری سهم وی را میخرد، اقتصاد یک کشور مانند یک چرخه طبیعی است و پول هیچ وقت در یک بازار مانند سرمایه باعث خلق پول نمیشود.
اینکه قیمت دلار در ایران به زیر ۲۰ هزار تومان برسد به علت رشد پایه پولی در ایران بعید است این در واقعیت رخ بدهد.
دکتر حجت قندی در پاسخ به سوالی گفت: این که میگویند ایران کشوری با منابع بسیار زیاد است درست است، اما ثروت ایران مردم و جوانان و کارشناسان ایران هستند، سطح آگاهی و فرهنگ ایرانیان بسیار بالا رفته است، در روستاهای ایران بسیاری تحصیلات دانشگاهی دارند، ایران آماده پیشرفت جهانی است و این پیشرفت چند مانع دارد که از همه مهمتر تحریم است، اگر اقتصاد ایران به ریل اصلی خود برسد ایران جایگاهی بسیار بالایی نسبت به الان خواهد داشت، بورس ایران هم مانند اقتصاد آماده رشد وحشتناک است، باید ایران به سمت به روز شدن فناوریها و صنعت پیش برود و روابط خارجی با کشورهای شرقی و غربی میتواند این زمینه را بسیار آماده کند.
حجت قندی در پاسخ به این سوال که آیا بورس میتواند مانع رشد تورم شود یا خیر گفت: مطمئن نیستم، حجم پول را بازار سرمایه کم و زیاد نمیکند این کار را بانک مرکزی انجام میدهد، تورم در ایران به علت بی نظمی در کنترل پول توسط بانک مرکزی است و عملکرد بانک مرکزی در طول ۴۳ سال گذشته در ایران به هیچ وجه خوب نبوده است. تورم دراز مدت بالا در ایران ریشه اش پولی است، کشور ایران در معرض نوسانات سیاسی و اقتصادی مانند تحریم و قیمت نفت است و وقتی که نوسانات شدید رخ میدهد، دولت سیاست انقباضی پیدا نکرده و بانک مرکزی را مجبور به چاپ پول بدون پشتوانه میکند و این عامل تورم زا است. بانک مرکزی باید استقلال داشته باشد تا بتواند سیاست علمی در پیش بگیرد، بورس تنها میتواند در کوتاه مدت تورم را کنترل کند.
وی درباره قیمت دلار به ریال گفت: اینکه قیمت دلار در ایران به زیر ۲۰ هزار تومان برسد به علت رشد پایه پولی در ایران بعید است این در واقعیت رخ بدهد، مذاکره ایران و آمریکا مانند بازی کردن میماند، بازیگرهای عمدهای مانند ایران و آمریکا در مذاکره وجود دارد، اما بازیگران متعدد منطقهای و داخلی در مذاکرات وجود دارد، ایران باید سعی کند تحریمها را با نگاه ملی بردارد و قضیه بین احزاب ایران و آمریکایی نباشد.
یکی از فعالان بازار سرمایه از دکتر قندی پرسید، نرخ ارز باعث رشد بازار سرمایه در سه سال اخیر شد، بزرگترین ابهام در بازار سرمایه کاهش نرخ ارز است که برخی معتقدند قیمت ارز به زیر ۲۰ هزار تومان رسیده و شاخص کل میتواند به ۸۰۰ هزار واحد نزول کند، گفت: به نحوه قیمت گذاری ارز در ایران بسیار مشکوکم این نحوه قیمت گذاری از کجا آمده است؟، با توجه به سوابق حتی اگر تحریم برداشته شود بعید میدانم که قیمت ارز به زیر ۲۰ هزار تومان برسد.
حجم پول را بازار سرمایه کم و زیاد نمیکند این کار را بانک مرکزی انجام میدهد، تورم در ایران به علت بی نظمی در کنترل پول توسط بانک مرکزی است و عملکرد بانک مرکزی در طول ۴۳ سال گذشته در ایران به هیچ وجه خوب نبوده است.
دکتر جعفر عزیزی هم در این باره گفت: در ۲۰ سال گذشته دولتهای ما اگر درآمد نفتی بالایی داشته اند سعی کرده اند قیمت ارز را مصنوعی پایین بیاورند، اما زمانی که کل نقدینگی کشور ۱۰۰ میلیارد دلار است، دولت دیگر مایل نیست قیمت ارز را به صورت مصنوعی کنترل کند، واردات خیلی از کالاها ممنوع است و این تقاضای ارز را به شدت پایین آورده است، میل به خروج ارز در این شرایط وجود ندارد.
دکتر قندی گفت: ارزش گذاری بر اساس p به e به صورت تنهایی اشتباه است، در بورس آمریکا هم این میزان همیشه پایین نیست، مثلا p به e شرکت تسلا نزدیک به ۶۰۰ است و شرکتی در بورس آمریکا وجود دارد که این میزان ۴ است و شرکتی است که این میزان عدد ۲۰ است، p به e همیشه تابع نرخ بهره است و نمیتواند معیار دقیقی برای ارزش سنجی بازار سرمایه باشد، صنایع مختلف شرایط مختلفی دارند، نکته بعد این است که تحلیل اقتصاد بر اساس نرخ ارز بسیار اشتباه است و یکی از آسیبهای اقتصاد ایران معیارسنجی بر اساس نرخ ارز است.