نشان تجارت - موضوع سند همکاری مشترک میان ایران و چین از آن دست موضوعات حساسیت برانگیزی است که در هر دوره زمانی که مطرح میشود، فضای عمومی جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.
که البته بخشی از این فضاسازی ناصحیح ناشی از افت سرمایه اجتماعی حاکمیت وهمچنین محصول رفتار اشتباه در اطلاعرسانی شفاف و به موقع است.
درحالی که اگر از ابتدا موضوع این سند همکاری با دقت و شفاف بیان میشد، احتمالا وضعیت به شکل دیگری پیش میرفت.
اما در مورد این سند باید به چند موضوع دقت کرد.
اول آنکه، آنچه به امضا رسیده سند همکاری است؛ بنابراین هر عملی که ذیل این سند صورت پذیرد، نیازمند قرارداد همکاری مشترک است که منافع و هزینهها در آن قرار داد قید میشود؛ بنابراین اصل سند همکاری بدون توجه به قراردادها، نه خسارت بخش و نه سودآور است.
دوم اینکه هیچ کشوری توسعه پیدا نکرده است مگر با جذب سرمایهگذاری خارجی؛ یعنی اگر چین امروز چین شده قطعاً در آغاز حرکتش بهسوی توسعه، جذب سرمایهگذاری خارجی نقش مهم و اساسی داشته است (بیشترین سرمایهگذاری در چین توسط امریکا یعنی کشوری انجام شد که چینیها آنها را دشمن شماره یک خودشان میدانند.)
این موضوع برای کره، چین، مالزی، اندونزی و شاید بتوانم بگویم تمامی کشورهایی که توسعه پیدا کردند؛ صدق میکند و همگی در شروع با جذب سرمایهگذاری خارجی و ورود تکنولوژیهای روز بهسوی توسعه حرکت کردهاند.
ما هم اگر قرار است توسعه پیدا کنیم، نیازمند جذب سرمایهگذاری خارجی هستیم. طبق گزارشهای مرکز آمار روزبهروز شاهد گسترش فقر در کشور هستیم و شاید ۵ یا ۶ دهک جامعه زیرخط فقر هستند و در چنین شرایطی قطعاً نیاز به سرمایهگذاری خارجی داریم و باید استقبال کنیم؛ تعداد زیادی معدن داریم که نیازمند سرمایهگذاری خارجی است، در صنعت نفت، گاز، فولاد و… هم شرایط به همین شکل است و امکان جذب سرمایهگذاری خارجی وجود دارد. در صنعت گردشگری بیش از ۳۰ هزار جاذبه گردشگری داریم، اما تعداد بسیار اندکی گردشگر را در سال پذیرا هستیم.
درحال حاضر هم یکی از معدود کشورهای در جهان که سرمایهگذاریهای کلان انجام میدهد، چین است. به طور خاص در میان کشورهای محدود سرمایهگذار هم تنها چین حاضر به همکاری با ایران است.
سوم، چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است و خیز بلندی برای تصاحب جایگاه اول برداشته است. از سوی دیگر ما در انزوای ناشی از تحریمها قرار داریم و هیچ کشوری مایل به سرمایه گذاری در ایران نیست. در مورد رابطه با چین باید در نظر داشت؛ هر کشوری به دنبال منافع خودش است و چین هم از این امر مستثنی نیست؛ بنابراین در هنگام عقد قراردادها باید از تمام ظرفیت کارشناسی و حقوقی استفاده شود که خسارتی به ما تحمیل نشود.
آنچه تاسف انگیزست اینکه بسیاری متن تفاهمنامه را نخواندهاند، وبیشتر تحت تاثیر فضاسازها هستند و هیجانی اظهار نظر میکنند.
میتوان به این سند همکاری انتقادات فنی داشت، ولی بههرحال میدانیم اگر هر متن دیگری هم پیشرویمان بود، امکان انتقاد از آن هم وجود داشت.
البته باید دقت کنیم
این مسئله را هم مانند رابطه با غرب و آمریکا نکنیم که بعد از گذشت چهل سال به یک موضوع لاینحل تبدیل شده و میلیاردها دلار خسارت برای کشور به همراه آورده است.
پیش از این در مورد قرارداد کرسنت هم همین میزان هیاهو در کشور راه افتاد. در نهایت آن قرار داد بهم خورد و مشخص شد که اصلا موضوع چنین نبوده که در سطح افکار عمومی مطرح شدهبود.