نشان تجارت - هرجا و هر چیزی را که خاک گرفته باشد باید رُفت و تمیز کرد الا خاک وطن، این تنها خاکی است که نباید هرگز دستی به سوی آن دراز شود؛ ولی معلوم نیست که چرا این روزها برخی آستین بالا زده اند تا این بار خاک وطن را بتکانند.
فروش خاک، اصطلاحی است همراه با ایهام و استعاره که بیشتر بازیکنان زمین سیاست آن را به کار میبرند تا انگی به رقبایِ مخالف خود زده باشند؛ معنای تحت الفظی آن کمتر کاربرد دارد، با این حال رُفت و روب خاک وطن یعنی همان تنها مورد استثنایی که باید تحت هر شرایطی خاک را دست نخورده باقی نگه داشت، دیر زمانی است برای خود کسب و کاری تلقی می شود و اگر از صاحبانش پرسیده شود که به چه کاری مشغولید احتمالا خود را تاجرانی معرفی خواهند کرد که با هزار و یک زحمت در این شرایط وانفسای اقتصادی با خود از خارج به داخل کشور ارز میآورند.
فروش خاک میهن به مردمانی در خارج از مرزهای ایران تجارتی است نسبتا قدیمی که حالا چند سالی است در رسانههای مختلف هر از چندگاهی مطالبی راجع به آن نوشته میشود؛ این حرفه شاید از نظر حقوقی و قانونی وضعیت مبهم و نامعینی داشته باشد، اما وضعیتش از نظر اقتصادی کاملا روشن و معلوم است؛ اقتصاددانها از چپ و راست گرفته تا میانه رو حداقل در این مسئله اتفاق نظر دارند که هرگاه در دادوستدی حجم معینی از خاک یک زمین را به هر طریق ممکن جابجا کنند، معامله صورت گرفته از نوع خام فروشی است و بعید است در درازمدت نفع سرشاری از این راه عاید سرزمین خاک فروشان و ساکنانش شود.
اگر مطالب جسته و گریختهای که تا به امروز در رسانههای مختلف راجع به تجارت خاک ایران منتشر شده است مانند قطعات یک پازل کنار هم قرار دهیم؛ مختصر و مفید به این اطلاعات خواهیم رسید: در ایران مناطقی هست که خاک زمین هایشان برای کشاورزی مرغوب و حاصلخیز است و همین ویژگی منحصر به فرد باعث شده تا مشتریانی در خارج از کشور داشته باشند؛ معلوم نیست که خرید خارجی خاک ایران دقیقا از چه زمانی آغاز شد، اما نخستین بار توجه رسانهها از سالهای ابتدایی دهه ۹۰ به این موضوع جلب شد.
فروش خارجی خاک ایران اتفاقی است محرز که کم و کیف نقل و انتقال آن وضعیت مبهمی دارد و معلوم نیست این جابجایی علنی اتفاق میافتد و یا اینکه با شمایلی مبدل مثل کوزه و گلدان گِلی از ایران خارج میشود؛ عمده مشتریان این متاع ایرانی جایی در کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند و تمایلشان بر این است تا به قدر ممکن خاک مرغوب ایران را خریداری کنند؛ خاک خرید و فروش شده از نظر کاربری کشاورزی و زراعی مطلوب و حاصلخیز است و قرار نیست از آن در پروژههای عمرانی و معدنی استفاده شود.
البته اواخر سال گذشته علی مراد اکبری، معاون آب و خاک وزیر جهاد کشاوزی درباره فروش خارجی خاک ایران حرفهایی زد که تا حدود زیادی به روشن شدن ابعاد این وضعیت کمک کرد: «مطابق قانون حفاظت از خاک میتوان خاکهای صنعتی را با نظارت وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت جهاد کشاورزی صادر کرد. در حال حاضر مجوزهایی برای فروش خارجی خاک صنعتی صادر شده است، اما برعکس هنوز حتی یک مجوز برای صادرات خاک کشاورزی ایران صادر نشده است».
با این حال بازار حرف و حدیثهای مربوط به صادرات خاک ایران هنوز آنقدر گرم و داغ هست که رهبر انقلاب نیز بخشی از صحبتهای اخیر خود به این موضوع مهم اختصاص دادند؛ مشروح این صحبتها که دوم شهریور ماه در دیدار تصویری مقام معظم رهبری با اعضای کابینه عنوان شده بود از قرار ذیل است: «در حاشیه مسئله تولید، من یک نکته دیگری را عرض بکنم که آن هم بیارتباط به مسئله تولید نیست و آن مسئله صادرات موادّ خام یا صادرات فلّهای است که یک نمونهاش را قبلاً در مورد نفت گفتیم. یکی از مشکلات ما همین است که ما موادّ خام را بدون فراوری و بدون اینکه ارزش افزودهاش را برای کشور خودمان، برای سرمایهدار خودمان، برای کارگر خودمان فراهم بکنیم، میفرستیم خارج. سنگ معدنی قیمتی ما میرود خارج، آنجا فراوری میشود و فروخته میشود؛ گاهی هم همان سنگی که ما خامش را دادیم رفته، دوباره با چند برابر قیمت به داخل آورده میشود! من مکرّر راجع به مسئله معدن، راجع به همین سنگهای ذیقیمتی که در کشور ما هست و گاهی آن طوری که شنفتم بعضی از اینها در دنیا بینظیر یا کمنظیر است، [تأکید کردهام]. یا فرض بفرمایید خاک جزیره هرمز -این خاک باارزشی که جزیره هرمز دارد- زعفران جنوب خراسان، خرمای مناطق گرمسیری. خب خرمای ایران [واقعاً بینظیر است]. یک وقتی چند سال قبل از این، یکی از کشورهای عربی یک بسته خرما هدیه فرستاده بود برای ما، به عنوان هدیههایی که میفرستند؛ بنده آوردم و در هیئتِ دولتِ آن وقت نشان دادم، گفتم این به اصطلاح مصداق کامل «زیره به کرمان بردن» است! مرکز خرمای دنیا و بهترین خرمای دنیا اینجا است، آن وقت او برای ما فرض کنید که خرما را [هدیه میفرستد]؛ منتها او در بستهبندی بسیار زیبا و شکیل، ما گاهی اوقات داخل حصیر و در بستههای [دیگر]. حالا اخیراً یک مقداری بستهبندیها بهتر شده، امّا بایستی این دنبال بشود؛ این هم مهم است. چند شب پیش تلویزیون راجع به گشنیز میگفت که گشنیز را به صورت فلّهای میبرند خارج و با قیمتهای بسیار زیادی بعد از فراوری در دنیا فروش میرود. پس یک نکتهای که ما در باب مسائل تولید خواستیم عرض بکنیم، مسئله برداشتن موانع تولید است که اینها است».
صرف نظر از اینکه با ورود اخیر عالیترین مقام سیاسی جمهوری اسلامی ایران به پدیده خام فروشی منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی کشوری از سوی مسئولان امر چه اقدام عاجلی برای سروسامان دادن به وضعیت پیش آمده صورت خواهد گرفت؛ پدیده خاک فروشی اقدامی است که عنوان تحت الفظی آن فاقد بار ایهامی و استعارهای مثبت در نزد افکار عمومی است و برای همین سوای نیت فروشندگان آن، کمتر کسی چشم دیدن و گوش شنیدن آن را دارد.
اعراب مشتری ثابت خاک مرغوب کشاورزی ایران
مرتضی افقه، اقتصاددان توسعه که خیلی بیشتر او را به واسطه پژوهشهای حوزه اقتصاد کشاورزی میشناسند درباره پدیده خاک فروشی میگوید: کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس بیش از یک دهه هست که مشتری ثابت خاک مرغوب کشاورزی ایران هستند؛ تا آنجایی که اطلاع دارم این خاک بیشتر از نواحی حاصل خیز جمع آوری میشود؛ محض نمونه شنیده ام که عدهای در ایران به برداشت گل و لای رودخانه کارون مشغولند و هر محموله بعد از بارگیری راهی جایی در کشورهای آنسوی خلیج فارس میشود.
وی میافزاید: مقصد نهایی اغلب این خاکهای صادراتی فضای سبزی است که در پروژههای شهرسازی مدرن این کشورها تعریف شده است و گرنه با این حجم از خاک نمیتوان فعالیت کشاورزی و زراعتی انجام داد، هرچند این کشورها مشتری ثابتی نخواهند بود و با احیا فضای سبز دیگر نیازی به خرید خاک مرغوب ایران ندارند، اما هیچ بعید نیست که پس از این کشورها مشتری خارجی دیگری برای خرید خاک مرغوب ایران نباشد.
افقه تصریح میکند: امروز کشورها تمایل دارند تا فضای بیابانی خود را به فضای سبز تغییر کاربری دهند، اما علت اینکه چرا در ایران مسئولان امر بی تفاوت از کنار این مسئله مهم عبور میکنند دلیل دیگری دارد؛ واقعیت این است که سالهاست اقتصاد نفتی جورکش همه بخشهای بوده است و هرجا نیازی به وجود آمده بالاخره از محل درآمدهای نفتی تامین شده و برای همین اقتصاد کشاوزی به شدت مهجور مانده است؛ این اتفاقی است که از سالهای قبل از انقلاب و با ورود پول نفت به اقتصاد ایران آغاز شد و انتظار میرفت که بعد از پیروزی انقلاب این موازنه به سود توسعه اقتصاد کشاورزی تغییر کند، اما متاسفانه تا به امروز فقط وعده و شعار آن داده شده است.
فروشندگان خاک مدعیان تامین نیاز ارزی ایران!
این اقتصاددان معتقد است: وقتی درآمدهای نفتی حلال مشکلات اقتصاد ایران باشد طبیعی است که در دراز مدت سرمایه گذاری در سایر حوزهها مثل صنعت، کشاورزی و حتی باروری اندیشه و خرد بی معنا و فاقد توجیه خواهد شد؛ برای همین است که در دهههای گذشته زمینهای مرغوب و حاصلخیز در ایران به حال خود رها شده اند؛ اغلبشان اگر تبدیل به خانه و ویلا و مجتمعهای تجاری و اداری نشده باشند در مقیاس کم مورد بهره برداری قرار میگیرند. دور از ذهن نیست که در این شرایط خاک مرغوب کشاورزی مشتریانی در خارج از کشور داشته باشد؛ فروشندگان این خاک شاید امروز و فردا مدعی تامین نیاز ارزی ایران باشند، اما در دراز مدت منشا ضرر و زیان نسل آینده به عنوان میراث خواران منابع طبیعی کشور خواهند بود.
وی در ادامه با اشاره به ارزش حیاتی خاک میافزاید: هر سانتی متر مربع خاک مرغوب کشاورزی فرایندی است که دست کم ۱۰۰ سال زمان میبرد و در عمل چیزی از فرایند ساخت نفت در زیر لایههای زمین کم ندارد؛ واقعیت این است که در زمینه فروش خارجی خاک تا به امروز شفاف سازی نشده و معلوم نیست خاکهای صادر شده از ایران به میزان و از چه نوعی بودهاند. درست است که در ایران معاصر نفت تا به امروز مادرخرج اصلی بوده است، اما این کالایی است که بالاخره دیر یا زود در بازارهای جهانی جایگزینی برای آن پیدا خواهد شد، اما خاک مرغوب کشاورزی کالایی است که در هیچ جای جهان هنوز برای آن جایگزینی یافت نشده است؛ کاش میشد در نتیجه رسانهای شدن این موضوع مسئولان کشوری کمی بیشتر به موضوع فروش خاک دقیق میشدند و حداقل همانقدر که برای حفظ منابع آبی تلاش میکنند به فکر مدیریت خاک مرغوب ایرانی نیز میافتادند.
منبع: اقتصاد24