کد خبر: ۱۹۳۰۹
۲۳:۰۳ -۰۸ مرداد ۱۳۹۹
یک تحلیلگر بازار بیمه می‌گوید: نگاه متولیان صنعت بیمه باید تغییر کند؛ مادامی که رویکرد حاکم کسب درآمد حداکثری و پوشش خسارت حداقلی باشد وضعیت همین خواهد بود؛ به جرائت می‌گویم که تحت تاثیر همین نگاه هیچ اقدامی جهت فرهنگ سازی بیمه‌های بازرگانی و معرفی آن‌ها به مردم صورت نگرفته است.
نشان تجارت - واپسین روز‌های زمستان سال ۹۵ زمانی که هنوز کسی گمانش را هم نمی‌کرد که روزی اقتصاد ایران تا این اندازه خراب و داغان شود، مجلس وقت شورای اسلامی قانون برنامه پنج ساله توسعه ششم توسعه را از تصویب نهایی خود گذراند و به موجب ماده یازدهم این قانون می‌بایست تا به امروز ضریب نفوذ بیمه‌های بازرگانی در زندگی مردم عادی چنان زیاد شود که تا پایان مهلت تعیین شده به ۷ درصد میزان پیشین برسد؛ چشم انداز و دورنمایی که با وضعیت وخیم اقتصادی امروز کشور انتظار تحقق آن دیگر بیشتر به یک شوخی شباهت داشته باشد.

سوای این موضوع که اوضاع نابسامان اقتصادی کنونی تا اندازه تحقق این قسمت از قانون برنامه ششم را محال و ناممکن می‌کند ظاهرا این هدف گذاری بیشتر از آنکه برخواسته از نگاه واقع‌گرایانه قانونگذاران داشته باشد ریشه در آرمان گرایی و کمالگرایی نویسندگان قانون دارد.
 
حمیدرضا حاجی اشرفی تحلیلگر بازار بیمه و رئیس هیات مدیره انجمن کارشناسان صنعت بیمه درباره شدنی بودن امکان تحقق این هدف می‌گوید: اگر نوسانات اقتصادی این چند ساله هم نبود باز هم بعید بود که صنعت بیمه ایران بتواند به هدف‌های تعیین شده در قانون برنامه ششم دست پیدا کند؛ با وجود این ادعای رایج که عقبه بیمه‌گری در ایران به زمان ناصرالدین شاه قاجار باز می‌گردد صنعت بیمه امروز ایران نه فقط در پوشش ریسک‌های نامشهود که در حتی پوشش مطلوب ریسک‌های مشهود ناتوان است؛ واقعیت امر این است در باور متولیان این صنعت سفته بازی نگاهی غالب است از این منظر بیمه‌های بازرگانی حکم گاو شیرده را دارند؛ برای همین است که عمده قوانین بیمه ایران مربوط به دوران تاسیس شرکت بیمه ایران در سال ۱۳۱۴ است و نهایتا نیمه نخست دهه ۵۰ آخرین مرتبه‌ای بود که این مقررات به صورت عمده بازنگری جدی شدند.

قوانینی که باید تغییر کنند

وی در ادامه نقد خود به ساختار صنعت بیمه ایران می‌گوید: تاثیر دست نخورده ماندن این قوانین زمانی مشهود است که بفهمیم صنعت بیمه در سطح جهانی چه مراحل پیشرفته‌ای را پشت سرگذاشته است؛ الان در دنیا رویکرد مسلط بیمه، مدیریت استراتژیک است و با این حال صنعت بیمه ایران هنوز در حال و هوای تیلوریسم باقیمانده است؛ نتیجه این وضعیت تمایلی است که مردم دنیا به بیمه‌های بازرگانی دارند، بیرون از ایران این صنعت حالا مدتهاست که در سبد زندگی شهروندان عوام سهمی مشخص و تعریف شده دارد، برای همین است این صنعت در اشل جهانی یکی از اضلاع سه گانه نظام‌های اقتصادی محسوب می‌شود و با ارائه دستکم ۲۱۰ محصول متنوع، سالانه ارزش افزوده‌ای بالغ بر ۳ هزار میلیارد دلار دارد.
 
این تحلیلگر بازار بیمه می‌افزاید: در ایران غایت آرزو این است که متولیان بیمه مشتری مدار باشند، اما در دنیای مدرن صنعت بیمه مدتهاست که از مرز مشتری مداری هم فراتر رفته و حالا حوزه فعالیتش مشارکت برد-برد با مشتریان است؛ از نظر اقتصادی این صنعت در سطح جهانی حتی از بانکداری هم سودآور‌تر است و با همه نگرش‌های منفی که نسبت به منفعت‌گرا بودن آن وجود دارد نشان داده که در قیاس با نوعی ایرانی خود به مراتب خوشنام‌تر و خوش حساب‌تر است؛ نمونه بارز این وضعیت استقبالی است که در خارج از بیمه‌های عمر می‌شود، بالاخره بحران اقتصادی همه جای دنیا وجود دارد و جهش تورمی مصیبتی است که تقریبا همه مردم مزه آن را چشیده اند و چه بسیارند افرادی که کسب و کار و زندگی آن‌ها با یک شوک اقتصادی متلاشی شده باشد، اما در همین وضعیت بیمه‌های سختگیر غربی هوای منافع مشتریان خود را هم دارند، یعنی در عین حفظ نگاه سودآوری خود مراقبند که زندگی و کسب و کار مشتریان حفظ شود.

مردم ترجیح می‌دهند خودشان سفته بازی کنند

حاجی اشرفی می‌افزاید: اما در ایران وضع برعکس است مثلا می‌گویند بیایید با پرداخت فلان مبلغ خود را بیمه عمر کنید، اما بعد که جامعه با شوک اقتصادی مواجه می‌شود شرکت‌های بیمه در اولین حرکت موضوع تجدید قرارداد را مطرح می‌کنند و انگار نه انگار که زندگی اقتصادی مشتری تا آستانه فروپاشی پیشرفته است؛ برای همین است که در ایران مردم استقبال چندانی از بیمه‌های عمر نکرده اند و اعتمادشان به بازار‌های موازی مثل مسکن، خودرو، طلا و ارز و حتی بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری به مراتب بیشتر از اعتماد به خدمات شرکت‌های بیمه است؛ البته که حق هم دارند وقتی اول و آخر این اندوخته قرار است صرف سفته بازی شود پس چرا خود مردم این کار را نکنند اینطوری حداقل در مواجهه با بحران ضرر کمتری را تجربه می‌کنند.
 
وی در دنباله صحبت‌های خود می‌گوید: غیر از بیمه‌های عمر و زندگی وضعیت باقی بیمه‌های بازرگانی هم چندان رضایت بخش نیست تنها استثنا بیمه شخص ثالث است که اجباری است و کسی نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد؛ همین قسم بیمه هم به وقت پرداخت خسارت معلوم می‌شود که تا چه اندازه بدحساب است؛ البته که شرکت‌های بیمه موسسه خیریه نیستند و باید سودآوری کنند، اما حداقل باید در زمان پرداخت خسارت وضعیت بیمه گزار و بیمه شده را به شرایط پیش از حادثه بازگردانند.
 
این تحلیلگر بازار بیمه می‌افزاید: صادقانه بگویم فرار از تعهد بیماری مزمنی است که صنعت بیمه ایران سال‌هاست به آن مبتلاست و درمان این بیماری هم چیزی نیست جز بازنگری در قوانین، متاسفانه متولیان این صنعت همه رقم مقابل این تغییر ایستاده اند؛ تنها مورد استثنا بازبینی قانون بیمه شخص ثالث بود که خوشبختانه با هوشیاری انجمن کارشناسان صنعت بیمه اتفاق افتاد وگرنه این بار هم تغییرات قانون در جهتی بود که از بابت گپ حقوقی و بی اطلاعی مردم بیشترین نفع نصیب شرکت‌های بیمه می‌شد؛ مادامی که وضع به این منوال باشد مردم از شهروندان عادی گرفته تا فعالان اقتصادی حق دارند به هزینه‌های بیمه با دید پول زور و سربار نگاه کنند.
 
منتور استارتاپ ریسک و بیمه باشگاه پتاف حرف‌های خود را اینطور ادامه می‌دهد: باور کنید همین حالا هزینه بیمه آتش‌سوزی یک سال یک واحد آپارتمان معمولی در تهران از پول دو کیلو گوشت قرمز مرغوب و فرد اعلی ارزانتر است، اما وقتی مردم خاطره خوبی از بیمه‌ها نداشته باشند دیگر کمتر کسی سراغ پرداخت این هزینه‌ها می‌رود؛ همین حالا در تهرانی که جابه‌جای آن را یا ساخته اند یا در حال تخریب و ساخت مجددش هستند از مجموع ساختمان‌های موجود ۵ درصد بیمه زلزله و ۷ درصد بیمه آتش‌سوزی هستند که تازه این هم نتیجه الزامات دولتی است، خب بخشی از این وضعیت نتیجه بی اطلاعی است و بخش دیگر میلی است که مردم در این سال‌ها به گریز از پرداخت هزینه بیمه دارند؛ و همه این‌ها در حالی است که می‌دانیم ایران سرزمینی زلزله خیز است همان حادثه‌ای که صنعت جهانی بیمه مدتهاست آن را به عنوان ریسکی مشهود پذیرفته است.
 

نگاه متولیان باید تغییر کند

 
حاجی اشرفی در جمع بندی صحبت‌های خود می‌گوید: در وهله اول باید نگاه متولیان بیمه تغییر کند؛ مادامی که رویکرد حاکم کسب درآمد حداکثری و پوشش خسارت حداقلی باشد وضعیت همین خواهد بود؛ به جرائت می‌گویم که تحت تاثیر همین نگاه هیچ اقدامی جهت فرهنگ سازی بیمه‌های بازرگانی و معرفی آن‌ها به مردم صورت نگرفته است. اگر حساب کنیم در فاصله زمانی دو دهه برند پفک نمکی پولی به مراتب بیشتر از ۸۰ سال هزینه تبلیغات شرکت‌های بیمه‌ای خرج کرده است تا مردم آن را بشناسند و از خاطر نبردند؛ حالا در این وضعیت شاید عده‌ای با تصورات قبلی خود گمان کنند داشتن کارت بیمه فلان شرکت معتبر خیالشان را از بابت وقوع حوادث احتمالی راحت خواهد کرد؛ انشالله که حادثه‌ای پیش نیاید و اگر هم خدای نکرده اتفاق افتاد امیدواریم که صابون بیمه به تن خسارت دیدگان آنقدر‌ها هم سوزناک نباشد، اما تا به امروز که بیشتر خسارت دیدگان دست از پا درارتر برگشته اند؛ حالا در این وضعیت بگویند طبق آمار‌ها تراز مالی بیمه نامه‌های صادر شده فلان هزار میلیارد تومان را رده کرده است واضح است که رشد نتیجه نوسانات اقتصادی است نه استقبال مردم از بیمه.
 
این تحلیلگر بازار بیمه در پایان خاطرنشان می‌کند: هنوز کلی راه هست تا مردم ایران صنعت بیمه را بفمهند، مقررات دقیانوسی بیمه‌ای وحی منزل نیستند که نتوان تغییرشان داد، این کاری است که دنیا چهل سال پیش آن را انجام داد و حالا نوبت ماست تا اول قوانین را تغییر دهیم و بعد اطلاع رسانی کنیم؛ آن وقت است که می‌توانیم بگویم چه میزان از اهداف قانون بالادستی مثل برنامه ششم توسعه محقق شدنی است، اما با این وضعیت خیر نباید بی خودی دلمان را صابون بزنیم؛ واقعیت این است که صنعت بیمه به رغم سودآور بودنش یک کالای کم کشش است  وخریداران به محض مواجه شدن با یک موج گرانی یا بدحسابی فروشنده به سرعت آن را از سبد هزینه‌های خود حذف می‌کنند و با این وضعیت نمی‌توان انتظار شد که تا پایان این برنامه توسعه عامه مردم استقبال بیشتری از بیمه‌های بازرگانی داشته باشند.

منبع: اقتصاد24
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نبض بازار
گوناگون