در آن نیمفصلی که سروش لباس پرسپولیس را به تن میکرد، مسلمان هم در کنارش حضور داشت. و مدل بازی پرسپولیس دلخواه محسن مسلمان بود. نکته اساسی فوتبالِ مسلمان همین موضوع است. اینکه تیم را مطابق میل خودش به جلو میبرد و به بازی همتیمیهایش ریتم میدهد. کاری که از عهده سروش خارج است. مسلمان بدون ضربه اضافی به توپ، آن را پاس میدهد. به عنوان نمونه در فصلی که این دو بازیکن کنار هم خط حمله پرسپولیس را تغذیه میکردند، مسلمان ۴۶۰ پاس بیشتر از رفیعی داد. البته رفیعی نیمفصل اول در تراکتورسازی حضور داشت. در سمت مقابل، برتری سروش نسبت به محسن مربوط به دریبلهای ویرانکننده و دیوانهوارش است. یعنی به خلاقیت فردی پرسپولیس افزوده میشود. همه تصاویر خاصِ سروش رفیعی مربوط به صحنههایی است که با تکنیک بینظیرش یار مقابل را محو میکرد. اتفاقی که باعث میشود توپ بیشتر زیر پای سروش بماند و با بیشتر شدنِ پیروزی در نبردهای یک مقابل یک و حمل توپِ بیشتر، از سرعت انتقال توپ در این پرسپولیس کاسته شود. دیگر خبری از مسلمان نیست و حجم پاس خلاقانه هم کمتر میشود.
سمت دیگر ماجرا را آمار متریکا نشان میدهد. در همان فصلی که سروش و مسلمان کنار هم بودند، سروش ۱۳ شوت بیشتر از محسن زد و ۱۱ پاس کلیدی بیشتری هم ارسال کرد. اتفاقی که نشان میدهد سروش بیشتر روی ضربات نهایی تاکید دارد. رفیعی با قدرت دریبلینگ بالا خودش را به پشت محوطه حریف میرساند و بعد از آن تصمیم میگیرد که با پاس، آن موقعیت را خلق کند یا با شوت شانس خودش را امتحان کند. اما مسلمان از همان میانه زمین با پاسهای متعدد کوتاه و بلند، تیم را همراه با خود به جلو میبرد و نبض حملات را در دست دارد.
منبع: نود