ورزش و جوان- رشد روزافزون بیکاری در کشور و نبود فضای کسب و کار مناسب در دو دهه اخیر
به قدری معیشت مردم را تحت تاثیر قرار داده که کمتر کسی است که این روزها
به دنبال راه حلی برای خروج از این بحران نباشد. به هر تقدیر بیکاری در سطح
وسیع در کشور مشهود است و از قرار معلوم، همچنان مسئولین برای رفع این
معضل به نسخه شفابخشی نرسیدهاند. در همین رابطه به سراغ مریم اسداللهیسهی
یکی از فعالین اجتماعی رفتیم تا نظرات وی را در این باره جویا شویم.
چرا پس از گذشت سالها و حتی دههها همچنان بیکاری در کشور موج میزند؟دو
دهه از بحث و گفتوگو بین گروههای مختلف در مورد معضل بیکاری در جامعه
ایران میگذرد؛ اما هنوز اتفاق شایان توجهی نیفتاده است که بتواند عایدی سر
سفره مردم بیاورد. یک نکته مثبت و قابل اتکا برای دولتهای مختلف، کاهش
نرخ بیکاری است. به طور مثال در دولت آقای ترامپ نرخ بیکاری به کمترین حد
خود از سال 2001 رسیده و طبق پیشبینیها نرخ بیکاری به 4 درصد و یا کمتر
از آن رسیده است به طوری که بازار آمریکا در وضعیت اشتغال نسبتاً کامل قرار
گرفته که نشان دهنده رشد و رونق اقتصادی است که آقای ترامپ این موضوع را
دستاورد مهم و قابل تحسین خود میداند و از آن در فضاهای مجازی صحبت کرده
است. معضل بیکاری یک ناهنجاری اجتماعی و اقتصادی برشمرده میشود که خود
ناهنجاریهای غیرقابل جبرانی را در پی دارد. نیروی انسانی دُر گرانبهای هر
جامعه است که «کار» برای آن ابتداییترین حقوق طبیعی و مهمترین نیاز آن
است. علل بیکاری را میتوان در دو دسته کلی جای داد. دسته اول عوامل فردی و
دسته دوم عواملی که در کنترل فرد جویای کار نیست. دسته دوم که مهمترین
عوامل بیکاری در آن قرار دارد؛ مثل: نوسانات اقتصادی و سیاسی کشور مخصوصاً
پس از تغییر دولتها، عدم تناسب رشد جمعیت با فرصتهای شغلی و منابع موجود
در جامعه، ضعف قوانین کار، نبود آموزش مناسب با دنیای کار، عدم توزیع
مناسب درآمد و امکانات و نظام پرداخت از هم گسیخته، عدم جذب نیروی کار از
سوی مراکز تولیدی و صنعتی، نبود صنعت و تولید در کشور، در واقع صنایع ما
قابل اتکا نیستند و هر آن امکان تعطیلی آنها وجود دارد. پذیرش بیش از حد
دانشجو بدون در نظر گرفتن نیاز جامعه و بازار کار، اشتغال اتباع بیگانه در
جوامع کارگری، مجوزهای بیرویه جهت واردات، قاچاق کالا، وابستگی اقتصاد به
دولت و تضعیف بخش خصوصی، از مهمترین علل بیکاری است که جز با اتخاذ
سیاستهای مناسب در طولانی مدت قابل حل نیست. دسته اول که بیشتر نگرش افراد
را در خصوص کار در برمیگیرد مثل: تصورات جوانان از پرستیژ و شأن شغل؛
تصورات پشت میزنشینی، تصور اشتغال در مراکز دولتی؛ داشتن شغل اداری، تنبلی و
نداشتن همت و انگیزه برای کار و ساختن جامعه خود؛ ناامیدی به آینده،
بیاعتمادی به ساختار اقتصادی و سیاسی کشور.
راهکارهای اشتغالزایی را در چه میبینید؟ارائه
راه حل به صورت تئوریک بسیار راحت است و مثل همیشه جنبه شعار پیدا خواهد
کرد و مطمئناً تمام راه حلهایی که بنده لیستوار برای شما بگویم به ذهن
تمام مسئولین رسیده است. باید بپذیریم که اصلاح و تغییر، یک فرآیند است که
یکشبه اتفاق نمیافتد. باید بازار کار را یک نظام به هم پیوسته در نظر
گرفت و دید سیستماتیک داشته باشیم. وقتی میگوییم از ورود کالای قاچاق
جلوگیری شود باید حتماً برای کالای مرغوب خارجی یک جایگزین مناسب و درخور
مصرف کننده در نظر بگیریم و تمام توان خود را برای ارائه آن از صفر تا صد
بکار گیریم. باید قبل از حذف مسیرهای اشتباه به راههای جایگزین و جدید فکر
کرد و پس از حصول اطمینان از ایجاد زیرساختها و بستریسازی در کلیت نظام
کار به پیادهسازی راه حل جدید اقدام کنیم. برای مثال میتوان مواردی را
نام برد: اصلاح قوانین کار و نظام پرداخت، حمایت مادی و معنوی از صنایع
کوچک و متوسط .متأسفانه در کشور ما بیشترین توجه بر روی صنایع بزرگ مثل
پتروشیمی و فولاد و... است. اعتماد به بخش خصوصی و ایجاد فضا برای بکارگیری
سرمایههای داخلی و خارجی، حمایت از طرحهای کارآفرینی و ایدههای
استارتاپی کسب و کار، نیازسنجی بازار کار و به تبعیت از آن اصلاح نظام
آموزشی نه صرفاً از دانشگاهها بلکه از دوران نوجوانی افراد و استعدادیابی
جهت کار در زمینههایی که فرد استعداد و قابلیت دارد، ارائه مهارتهای
آموزشی و تقویت نظام فنی و حرفه ای، حمایت از تولیدات داخلی، بررسی کشورهای
توسعه یافته و اقدامات آنها در جهت اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری.
برخی
معتقدند در بسیاری از سازمانهای دولتی، تبعیض جنسیتی بیداد میکند و
امروز سهم زنان از بیکاری در جامعه به مراتب بیشتر از مردان است. ارزیابی
شما از این موضوع چیست؟ با توجه به اینکه بنده در رشتههای
مدیریت صنعتی و مدیریت مالی تحصیل کردهام و در همین زمینه هم مشغول به کار
هستم، از نزدیک این تبعیض را با گوشت و پوست و استخوان لمس میکنم. در سال
چندین آزمون استخدامی در کشور انجام میشود. کافیست دفترچههای آن را ورق
بزنید، حتماً خواهید دید که برای خیلی از موقعیتهای شغلی صرفاً نیروی آقا
پذیرش میکنند. آیا برای حل معضل بیکاری مردان باید بر روی اشتغال زنان خط
قرمز پررنگی کشید؟ به قول معروف طرف میخواهد ابرو را درست کند، میزند
کورش میکند. وقتی زنان تا مقطع دکتری تحصیل میکنند و بهای تحصیل آن چه از
طرف دولت و چه از طرف خود فرد پرداخت میشود، نباید از دانش و تواناییهای
او در جامعه استفاده کرد؟ در قبال هر هزینهای باید عایدی داشته باشیم.
عایدی این سهمیهبندی جنسیتی در مشاغل دولتی چیست؟ غیر از بحث ورود در
سازمانها و نهادهای دولتی، بحث ارتقای شغلی بانوانی که در این سازمانها
مشغول به کار هستند هم مطرح است. خوب میدانیم که در ارگانهای دولتی به
راحتی پستهای کلیدی را به بانوان نمیدهند. گویا هنوز به این باور
نرسیدهایم که زنان جامعه هم میتوانند همپای مردان و بلکه بهتر از آنان
موقعیتها را مدیریت کنند. البته در صحبتهای اخیر جناب آقای آذری جهرمی،
وزیر محترم ارتباطات بارقههایی از امید در خصوص جذب بانوان و به کارگیری
دانش و تخصص آنها دیده شده است. امیدوارم که این مسیر سخت و طاقتفرسا
برای ایشان هموار گردد.
حسن
روحانی، رییس دولت دوازدهم پیش از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری
وعدههایی را جهت بکارگیری هر چه بیشتر جوانان در بدنه دولت و ایجاد شغل و
پایین آوردن آمار بیکاری به مردم داد. چقدر به تحقق این وعدهها در دولت
دوازهم امیدوار هستید؟ یکی از مشکلاتی که جامعه ما دچارش شده،
بیاعتمادی به دولتها و ساختار آنان است و از اینرو امیدی به بهبود اوضاع
ندارند. البته که من اعتقاد دارم اگر تمام قوای موجود در جامعه، خود را در
خدمت مردم ببینند و همسو با اهداف دولت شوند، حتماً وعدههای جناب آقای
روحانی محقق خواهد شد. بحث همان داشتن دید سیستماتیک به کل جامعه است و
اینکه دولت را مجزا از سایر قوای جامعه نبینند. صرفاً بیان هدف از جانب
ایشان بدون هماهنگی کلیه دستگاههای دولتی باعث حل مشکل نخواهد شد. البته
قدمهای مثبتی در دولت ایشان در خصوص استفاده از نیروی جوان در
وزارتخانهها برداشته شده است که البته خالی از ایراد و نقد نیست. هنوز
فاصله زیادی جهت استفاده از نیروی جوان در بدنه دولت داریم. باید عرصه را
برای حضور جوانان مهیا کرد و در کنار آنان برای جلوگیری از آزمون و خطاهای
غیرقابل جبران از مشورت و تجربه اساتید فن استفاده کرد. البته اعتقاد دارم
دولت آقای روحانی در هر دو دوره به دلیل نواقص دولتهای قبل، وقت آزمون خطا
نداشته و به همین خاطر فرصت بیشتری را جهت تحقق این مهم نیاز دارد.
منبع: دوهفته نامه آیت ماندگار