کد خبر: ۷۹
۱۰:۱۰ -۱۹ بهمن ۱۳۹۵

غم انگیزترین رویداد تاریخ ورزش بوکس

محمود ظهوری / روزنامه نگار
آخرین هورا، نام مبارزه ی محمدعلی و لاری هولمز است که در تاریخ 2 اکتبر 1980 در لاس وگاس برگزار شد و در پایان راند دهم، آنجلو داندی (مربی محمدعلی) مبارزه را متوقف کرد و لاری هولمز پیروز شد. اما چرا از این مبارزه به عنوان غم انگیزترین رویداد تاریخ بوکس یاد می شود.
محمدعلی در سال 1978 موفق شد برای سومین بار قهرمان بوکس سنگین وزن جهان شود. او اولین کسی بود که به این عنوان دست یافت و بعد از آن از دنیای بوکس خداحافظی کرد. اما در سال 1980 یعنی دو سال بعد از خداحافظی از دنیای حرفه ای در حالی که در سن 38 سالگی بود به او پیشنهاد 8 میلیون دلاری برای مبارزه با قهرمان آن زمان بوکس سنگین وزن جهان لاری هولمز داده شد.
همانطور که گفته شد محمدعلی دو سال از میادین دور بود و از طرفی سن او نیز بالا رفته بود اما پیشنهاد وسوسه انگیز بود و محمدعلی به دلیل اینکه در نظر داشت بیمارستانی برای مستضعفین تاسیس کند و به درآمد حاصل از این مبارزه نیاز داشت، مصمم بود مبارزه کند.
تیم تدارکات محمدعلی تشکیل می شود و مردم زیادی مانند همیشه برای تماشای تمرینات او به محل تمرین او می روند، اما محمدعلی که به دو خصلت سرعت مشت زنی مثال زدنی و رقص پای بی نظیر مشهور بود دیگر هیچکدام را نداشت.
طبق قانون فدراسیون بوکس تمامی بوکسورها قبل از هر مبارزه موظف هستند که مورد معاینه قرار بگیرند. پس از انجام معاینات، پزشک متوجه یک نارسایی در مغز محمدعلی می شود و از او می خواد تا انگشت خود را به نوک بینی خود بزند و محمدعلی نمی تواند آن را انجام دهد.
نکته جالب در مورد لاری هولمز اینست که او در سال 1974 شاگرد و حریف تمرینی محمدعلی بود و محمدعلی مخارج زندگی او و خانواده اش را تامین می کرد. همانطور که گفته شد محمدعلی در سن 38 سالگی پا به این مبارزه گذاشت که قاعدتا سن بالایی برای مبارزه در سطح اول جهانی است اما به اعتقاد کارشناسان محمدعلی زندگی سالمی داشته است و برای یک قهرمان مسلمان معتقد، سن فقط یک عدد است.
اما پزشک محمدعلی تنها کسی بود که مخالف این مبارزه بود و به همین دلیل هنگامی که تلاش های خود را برای برگزار نشدن مبارزه بی ثمر دید از سمت خود استعفا کرد. او در مورد این مبارزه اینچنین می گوید: "این مبارزه یک عمل شنیع بود، یک جنایت بود، تمامی برگزارکنندگان این مبارزه می بایست دستگیر می شدند. من می دیدم که او دچار مشکل شده است چرا که صحبت کردن، راه رفتن و قدرت مشت زنی اش آهسته شده بود. حتی با نگاه کردن به چهره او به راحتی قابل درک بود که او در حال فرو ریختن است. در نهایت او به شدت کتک خورد اما هرگز بر زمین نخورد چون او محمدعلی بود. برای سال ها، مردم زیادی از این مبارزه یاد می کردند و تاسف می خوردند".
قبل از مبارزه از مربی محمدعلی سوال می شود چرا او در این سن حاضر به مبارزه با قهرمان آماده بوکس حال حاضر جهان شده است. آنجلو داندی در پاسخ می گوید: آینه به محمدعلی گفته است که او می تواند مبارزه کند. او مانند داستان های حماسی خودش را در آینه نگاه کرده است و از آینه سوال کرده است که چه کسی می تواند لاری هولمز را متوقف کند، و آینه پاسخ داده است "محمدعلی".
مبارزه آغاز شد و از همان ابتدا فقط سایه ای از محمدعلی به چشم می خورد. او به شدت کتک خورد. مبارزه ی غم انگیزی بود. همانطور که می دانید در مبارزات محمدعلی به علت محبوبیت بالای او، تمامی سالن یکصدا او را تشویق می کردند اما هنگامی که او به شدت کتک می خورد جو غم زده ای در سالن حاکم بود و بسیاری از تماشاگران گریه می کردند. حتی هاوارد کوسل گزارشگر مبارزه با ناراحتی تمام مشغول گزارش بود. لاری هولمز بارها به سمت داور رفت و از او خواست تا مبارزه را متوقف کند، و تمام تلاش خود را کرد تا محمدعلی را ناک اوت کند تا مبارزه سریع تر تمام شود و محمدعلی کمتر کتک بخورد اما محمدعلی تسلیم نمی شد.
در پایان راند دهم زمانی که محمدعلی به شدت آسیب دیده بود، هربرت محمد رهبر مسلمانان آمریکا از مربی محمدعلی درخواست می کند تا مبارزه را متوقف کند و مبارزه به پایان می رسد. لاری هولمز به سمت محمدعلی می رود و با چشمانی گریان از او عذرخواهی می کند.
جری ایزنبرگ از روزنامه نگار مطرح آن زمان در مورد این مبارزه می گوید: "در آن شب نحس، پس از مبارزه، هنگامی که همگان سالن مبارزه را ترک کرده بودند، مرد سیاه پوستی را دیدم که در حالی که مشغول نظافت سالن بود، به شدت اشک می ریخت. به سمت او رفتم و از او پرسیدم روی این مبارزه شرط بندی کرده بودی؟ او پاسخ داد بله. مجددا از او سوال کردم: می توانم بپرسم روی چه کسی شرط بسته بودی؟ او جواب داد: روی محمدعلی. می توانم بپرسم چرا؟ او در حالی که گریان بود پاسخ داد:زیرا او به سیاهپوستان آمریکا اعتبار داد".
بیل گالو(روزنامه نگار): این یک نمایش بزرگ بود که از آن به عنوان یک تراژدی نام می برند. محمدعلی در این مبارزه به سختی کتک خورد و همگان دیدند که یک مرد باشکوه، مانند درختی عظیم الجثه ای که با تبر قطع می کنند برزمین خورد.
پس از مبارزه محمدعلی به نیویورک می رود و در آنجا نوجوانی 14 ساله به دیدار او می آید و تقاضای ملاقات با محمدعلی را می کند. این نوجوان در حالی که گریه می کرد به محمدعلی می گوید "چرا اجازه دادی این احمق تو را کتک بزند"؟ محمدعلی به شوخی به او می گوید: "بزرگ که شدی انتقام من را از او بگیر". آن نوجوان کسی نبود جز مایکل جرارد تایسون (مایک تایسون). او در سال 1988 به وعده خود عمل می کند و به سختی لاری هولمز را در شکست می دهد.

منبع: رویداد۲۴
ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون