
نشان تجارت - شجاع خلیلزاده، مسنترین بازیکن تیم ملی، پس از انتشار پستهای توهینآمیز و امتناع از زدن پنالتی برابر ازبکستان، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. در حالی که انتظار میرفت باشگاه تراکتور برخوردی انضباطی داشته باشد، بیانیهای منتشر کرد که انتقادها را ناشی از «ضدیت با تیمهای شهرستانی» دانست؛ رویکردی که موج تازهای از بحثها درباره حمایتهای رنگی و غیرمسوولانه باشگاهها در فوتبال ایران ایجاد کرد.
حضور پرحاشیه تیم ملی در تورنمنت العین امارات در حالی به پایان رسید که یکی از خبرسازترین چهرههای این تیم، شجاع خلیلزاده بود. مسنترین بازیکن تیم ملی که از زمان حضور امیر قلعهنویی به بازیکن ثابت این مجموعه تبدیل شده، حواشی شگفتآوری در این تورنمنت داشت. او پس از برتری ملیپوشان برابر کیپورد در ضربات پنالتی، پست توهینآمیزی خطاب به مردم و منتقدان نوشت؛ متنی که سه نوبت تغییر کرد و هر بار بدتر شد!
شجاع در این پست، بیشتر مردم را متهم کرده بود به این که از مغزشان استفاده نمیکنند و بعدتر با پیش کشیدن عباراتی همچون حمله کلاغ به عقاب، مراتب اهانت را کامل کرد. خلیلزاده همچنین یکی از بازیکنانی بود که در مصاف با ازبکستان حاضر نشد پنالتی بزند. او در بازگشت به ایران گفت: «دوست نداشتم پنالتی بزنم و به کسی هم ربطی ندارد.» روشن بود که با چنین رفتارهایی، خلیلزاده در کانون انتقادات قرار خواهد گرفت که همین اتفاق هم رخ داد، اما شگفتی زمانی کامل شد که باشگاه تراکتور با انتشار بیانیهای عجیب به حمایت از کاپیتان خود پرداخت.
بیشتر بخوانید: توهین شجاع به هواداران فوتبال و سکوت معنادار فدراسیون
بیانیهای که رسانه رسمی تراکتور منتشر کرد، پر از فرازهای عجیب و غریب بود و روی القای این باور نادرست تاکید داشت که انتقادات از شجاع خلیلزاده فقط به خاطر حضور او در این تیم است. در ادبیات به کار رفته از سوی مسوولان این باشگاه، بار دیگر دوگانهسازیهای زیانبار و عجیبی مثل «تهرانی- شهرستانی» و... مورد استفاده قرار گرفته و در این در حالی است که بارها این رویکرد مخرب از سوی رسانهها و دلسوزان ایران زمین مورد انتقاد قرار گرفته است. بخشی از بیانیه تراکتور را بخوانید: «باشگاه تراکتور با صراحت اعلام میکند اگر مشابه همین اتفاق از سوی بازیکنان دیگر تیمهای خاص رخ میداد، هرگز چنین حجم از هتاکی و تخریب دیده نمیشد.
سالهاست بخش بزرگی از فضای رسانهای کشور، هر رخدادی را که به باشگاههای شهرستانی مرتبط باشد، چند برابر برجسته میکنند، اما در برابر رفتارهای مشابه در آن تیمهای خاص، یا سکوت اختیار میشود یا توجیه. این رویکرد ناعادلانه بیش از آنکه به فرد مربوط باشد، تلاشی برای حاشیهسازی علیه تراکتور است؛ تیمی که همیشه مخالفان بسیار داشته، اما از مسیر خود خارج نشده است. این حملات بیسابقه، دقیقا زمانی اتفاق میافتد که برخی بازیکنان دیگر تیم ملی - که اشتباهات تاثیرگذار داشتهاند - از حمایت گسترده رسانههای تهرانی برخوردارند.»
حقیقتا هرگز فلسفه این حمایتهای چشمبسته از بازیکنان خودی را نفهمیدیم؛ رویکردی که متاسفانه در بیشتر باشگاههای کشور هم رواج دارد. آیا واقعا مسوولان تراکتور پیش از تنظیم این بیانیه، یک لحظه با خودشان فکر نکردند در حال دفاع از چه چیزی هستند؟ چرا باید از بازیکنی حمایت شود که دستکم گروهی از مردم کشورش را بیمغز و کلاغ میخواند و تازه بعدتر اضافه میکند: «در صفحه شخصیام چیزهای بدتر از این هم نوشتهام!» آیا شما جزو همین مردم نیستید؟
آیا چنین عباراتی به شما بر نمیخورد؟ یادمان باشد باشگاههای اصیل اتفاقا زودتر و شدیدتر از همه با بدرفتاری بازیکنان خودشان برخورد میکنند، چرا که عقیده دارند این رفتارهای غلط، به لوگو و برند باشگاه ضربه میزند. وقتی عبدالکریم حسن، برنده توپ طلای آسیا جواب یک هوادار قطری را بد داد، اول خود السد او را اخراج کرد و بعد نوبت محرومیتش از تیم ملی رسید. در ایران، اما این حجم از برخورد رنگی و فدا کردن همه چیز برای منافع آنی و زودگذر باشگاهها، حقیقتا جای تاسف دارد.