نشان تجارت - ساخت هتل با هدف توسعه گردشگری یکی از اهداف و تکالیفی است که در برنامه هفتم توسعه مورد توجه قانونگذار بوده و وزیر میراثفرهنگی هم بارها بر آن تأکید کرده است. اینکه وضعیت هتلها، ضریب اشغال آنها و کیفیت خدماتشان در چه سطحی است، از مباحث مورد تأکید در گردشگری است؛ اما تجربه دو دهه اخیر نشان داده هتلها گاهی تبدیل به یک تهدید میشوند. بارها ساخت هتلها در شهرهای تاریخی بدون توجه به ضوابط عرصه و حریم آثار تاریخی منجر به بروز چالشهای جدی شده است و جنجالیترین آن «هتل آسمان» شیراز است که نزدیک به دو دهه از عمر قد کشیدنش در حریم ارگ تاریخی شیراز میگذرد و همچنان یکی از عواملی است که مانع از تکمیل پرونده ثبت جهانی این اثر شده است.
در «چهارباغ عباسی» اصفهان و «مقبره نادرشاه» در مشهد هم در سالهای گذشته تجربههای مشابهی وجود داشت که ساخت هتل در حریم آثار تاریخی مسئلهساز شد. موضوعی که نهتنها تقابل توسعه را با میراثفرهنگی یادآوری میکند، که گاهی مماشات مدیران میراثفرهنگی را در حفاظت از آثار تاریخی به قیمت توسعه گردشگری، به رخ میکشد.
تقابل توسعه با میراثفرهنگی، زخمی کهنه است که هر بار با بهانهای سرباز میکند. حال این توسعه در حوزه شهری باشد یا جاده و راه و سد یا حتی توسعه گردشگری که خود مبتنیبر میراثفرهنگی است، فرقی ندارد. اما اینکه یکی از مصادیق توسعه گردشگری، یعنی هتلسازی و افزایش ظرفیت اقامتی هم بخواهد تبدیل به تهدیدی برای میراث فرهنگی شود، از آن بحثهاست که ورود به آن از هر منظری دردآور است.
اوایل دهه ۹۰ بود که رئیس وقت سازمان میراثفرهنگی، از راهاندازی نهضت هتلسازی گفت و این نهضت بعد از امضای برجام و رونق نسبی گردشگری به اوج خود رسید و ورود سرمایهگذاران به این حوزه توانست تا حد زیادی هتلسازی را تبدیل به یکی از جذابترین بخشها برای سرمایهگذارانی کند که مایل به فعالیت در بخش گردشگری بودند. هتلسازی، اما دولت مستعجل بود و خیلی زود با شروع بحرانهای گردشگری، از رونق افتاد. اما زخمهایی از همان روزها باقی ماند که هنوز هم میراثفرهنگی ایران را رها نکرده است. بارزترین آن هتل آسمان شیراز است که از اوایل دهه ۹۰ نامش با نام ارگ گرده خورده و قدافرازیاش چهره ارگ کریمخانی را مخدوش کرده است.
در روزهای اخیر یکی از فعالان میراثفرهنگی شیراز این موضوع را یادآوری کرده است که ساخت این هتل همچنان یکی از مهمترین موانع در مسیر تکمیل و ارائه پرونده ثبت جهانی ارگ کریمخانی شیراز است. بهگفته «سیاوش آریا»، پرونده هتل آسمان در کمیسیون ماده ۵ شورایعالی معماری و شهرسازی بررسی و این کمیسیون رأی به برچیدن چهار طبقه غیرمجاز صادر کرد؛ دادگستری فارس هم این رأی را تأیید و به اجرا گذاشت، اما قانون بهطور کامل اجرا نشد و همچنان دو طبقه از این بنا یکی از موانع اصلی ثبت جهانی ارگ کریمخانی و مجموعه زندیه است. او درباره فرایند صدور مجوزها به ایلنا گفته: «مجوزهای ساخت هتل توسط شهرداری وقت صادر شده است. پسازآن، نقشه و طرح کلی به اداره میراثفرهنگی استان ارسال شده.
بررسیها و اسناد موجود نشان میدهد میراثفرهنگی در آن زمان متراژ مجاز را براساس ضوابط قانونی تأیید کرده، اما مالک هتل پس از آن متراژ بیشتری ساخته و مجوز از شهرداری وقت گرفته که تخلف محسوب میشود. مالک هتل مدعی است مجوز را از میراثفرهنگی گرفته و توپ را به زمین میراثفرهنگی میاندازد، درحالیکه میراثفرهنگی مرجع صدور مجوز نبوده و نقشه تصویبشده براساس ضوابط قانونی درست بوده، اما تخلف توسط مالک و شهرداری وقت رخ داده است.» هتل آسمان، اما تنها هتلی نیست که حریم یک اثر تاریخی را نقض کرده است. موارد مشابه آن در شهرهای دیگر هم وجود دارد.
سال ۹۲ ساخت هتلی سهستاره در ضلع جنوبی «باغ نادری» در مشهد، با ارتفاع حدود ۴۵ متر (۱۲ طبقه) خبرساز شد. همان روزها اعلام شد ارتفاع این هتل به حدود ۵۰ متر رسیده، درحالیکه باید براساس مقررات، ارتفاعی حدود پنج تا هفت متر داشته باشد. با وجود تمام تلاشهای رسانهای و مخالفت صریح میراثفرهنگی با ساخت آن، پروژه پیش رفت و به مرحله نهایی رسید. مخالفتها در مرحله صدور پروانه بهرهبرداری نتیجه داد و تا حدودی آن را به تعویق انداخت، اما درنهایت «هتل نصرت» فعالیت خود را آغاز کرد.
آن روزها هم این ادعا مطرح شد که مالک از مدیران میراثفرهنگی وقت در اواخر دهه ۸۰ مجوز فعالیت گرفته و ساخت بنا را آغاز کرده است. همان روزها «مهدی حجت»، قائممقام وقت سازمان میراثفرهنگی، در مورد تخلف این مدیر گفته بود: «مالک هتل میگوید مجوز ساختش را از سازمان میراثفرهنگی در دوره گذشته گرفته است و به همین دلیل، پول زیادی را برای آن خرج کرده، اما هیئت جدید این سازمان با این ساختوساز مخالفت میکند. در این میان، جواب ما این است که یک مدیر، خلاف قانون مجوز داده و از نظر حقوقی فقط آن مدیر مجرم است، نه آن دستگاه. حال باید دید تکلیف پولی که خرج شده، چیست. ما اکنون درگیر این مسائل حقوقی هستیم.» درنهایت هم با خبر دستگیری متخلفان که معاون وقت میراثفرهنگی آن را اعلام کرد، پرونده این تخلف در رسانهها بسته شد، اما هتلی که همزمان در شیراز در حال قد کشیدن بود، به کار خود ادامه داد و تا امروز بارها توانست خود را به صدر اخبار برساند.
سال ۱۳۹۹ ساخت هتلی با ارتفاع بالغبر ۲۰ متر -ارتفاع مجاز هشت متر است- در کوچه ارفعی در محور فرهنگی تاریخی چهارباغ اصفهان، منظر این گذر تاریخی را مخدوش کرد. بنایی که بدون مجوزهای قانونی و بدون توجه به حریم چهارباغ عباسی قد کشیده بود و خودنمایی میکرد. کار اعتراض به ساخت آن بالا گرفت و وزارت راه هم به مسئله ورود کرد. شورایعالی معماری و شهرسازی با ادامه پروژه مخالفت کرد، اما موضع وزارت میراثفرهنگی تا مدتها، فقط سکوت بود. آن روزها برخی موضوع بازنگری در حریم محور چهارباغ را مطرح کردند و برخی مخالفت صریح خود را اعلام کردند. پروژه هتل کوچه ارفعی در میان این کشمکشها مدتی متوقف ماند؛ هرچند برخی فعالان محلی از ادامه پروژه در سکوت خبر میدادند.
اظهارات مدیران میراثفرهنگی مخالفت با پروژه و اعلام تخلف آشکار بود، اما در عمل اقدام جدی برای توقف یا اصلاح پروژه صورت نمیگرفت. این انفعال در قبال این تخلف آشکار بالاخره صدای دادستان اصفهان را هم بلند کرد و او خواهان اقدام جدی میراثفرهنگی در این زمینه شد. پروژه بعد از مدتی مسکوت ماند و دیگر خبری از آن منتشر نشد و کسی درباره تخلفات آشکار آن اظهارنظر نکرد.
این، اما تنها هتل اصفهان نبود که پا بیخ گلوی میراثفرهنگی گذاشته بود. در حریم کوه صفه هم سرمایهگذاری قصد ساخت هتلی پنجستاره داشت. اوایل دهه ۹۰ با مخالفت گسترده فعالان محیطزیست و میراثفرهنگی و پیگیریهای انجامشده، پروژه متوقف شد. کمتر از یکدهه بعد، مالک دوباره پروژه را احیا کرد و خواهان ادامه ساخت هتل در حریم «شاه دژ» شد. هرچند این هتل تنها تهدید شاه دژ اصفهان نبود و نیست و تهدیدات دیگری هم لرزه به بنیانهایش میاندازند.
تقابل میان توسعه و میراثفرهنگی، تا زمانی که چارچوبی مشخص، الزامآور و مورد توافق میان نهادهای مسئول نداشته باشد، هر بار در شکل و شمایلی جدید، چالشی تازه ایجاد خواهد کرد. تجربههای پرهزینهای مثل هتل آسمان زنگ هشداری جدیاند که نباید ساده از کنارشان گذشت. صدور یک مجوز بدون در نظر گرفتن عواقب آن از سوی یک مدیر که در زمان بروز بحران ناشی از تصمیم خود در مسند مدیریت حضور ندارد، تنها هزینهها را به میراثفرهنگی کشور تحمیل میکند، نه به تصمیمگیرانی که بدون در نظر گرفتن منافع ملی تصمیماتی گذرا و سطحی اتخاذ میکنند. تصمیماتی که هیچ نشانی از پایداری توسعه ندارد. آینده میراثفرهنگی ایران، در گرو همین تصمیمها است که امروز درباره بازنگری در حرایم و یا توسعه به هر قیمتی گرفته میشود.