کد خبر: ۶۴۱۱۹
۱۲:۵۹ -۲۱ خرداد ۱۴۰۴

رویای کنسرسیوم میان ایران و کشور‌های عربی

خطوط قرمزی که مذاکره‌کنندگان ایران و آمریکا در خصوص حفظ ظرفیت غنی‌سازی مطرح کرده‌اند، با سناریو‌هایی که در مورد کنسرسیوم مطرح می‌شود سازگاری ندارند. آمریکایی‌ها تاکید دارند که ایران حق در اختیار داشتن برنامه غنی‌سازی بومی در خاک خود ندارد و باید تمام تاسیسات غنی‌سازی خود را جمع‌آوری کند.

مذاکرات ایران و آمریکا

نشان تجارت - این روز‌ها ایده کنسرسیوم غنی‌سازی ایران و کشور‌های عربی به شکل گسترده‌ای توسط رسانه‌ها، کارشناسان و افکار عمومی مورد توجه قرار گرفته‌است. گفته‌می‌شود که این ایده یکی از پیشنهاد‌هایی است که روی میز مذاکره میان ایران و آمریکا برای حل و فصل اختلاف‌های هسته‌ای قرار دارد. اما سوال اینجاست که ایران و کشور‌های عربی تا چه اندازه آمادگی اجرای چنین ایده پیچیده‌ای را دارند؟

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل متحد می‌گوید: «مسئله اصلی کنسرسیوم این است که قرار است این کنسرسیوم دقیقاً چه شرایطی داشته‌باشد. تفاوت زیادی وجود دارد بین اینکه تاسیسات غنی‌سازی کنسرسیوم در خاک ایران قرار داشته‌باشد یا اینکه در خاک یک کشور عربی قرار بگیرد. اینکه انتظار داشته‌باشیم کشور‌های عربی سرمایه‌های خود را به ایران بیاورند و در ایران برای تاسیسات غنی‌سازی سرمایه‌گذاری کنند و به ازای آن از اورانیوم غنی‌شده این تاسیسات استفاده کنند، مشکل است.

این دو حالت متفاوت در مورد محل قرار گرفتن تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم، مسئله بسیار مهمی است که تا قبل از مشخص شدن آن، اساساً گفت‌و‌گو در مورد عملی بودن این ایده مبنایی ندارد.» سناریوی محل قرار گرفتن تاسیسات غنی‌سازی یکی از مهم‌ترین مسائلی است که در طول بیش از نیم قرن مطرح شدن این ایده، مورد اختلاف ایران و طرف‌های خارجی بوده‌است.

این دیپلمات بازنشسته می‌گوید: «اگر فرض ما این باشد که با یک کنسرسیوم مواجه باشیم که تاسیسات آن در خاک ایران واقع شده‌است، با توجه به سوابقی که ما با کشور‌های عربی داریم، کار چندان راحتی نیست. اگر فرض ما این باشد، آنگاه انتظار این است که کشور‌های عربی در ایران برای غنی‌سازی اورانیوم سرمایه‌گذاری کنند. در واقع در این سناریو تنها کاری که کشور‌های عربی می‌کنند این است که پول خود را در تاسیسات ایران سرمایه‌گذاری کنند و کارشناسان خود را از جمله کارشناسان فنی، هسته‌ای و مدیریتی به ایران اعزام کنند. احتمال پذیرش چنین شرایطی از سوی کشور‌های عربی بسیار پایین است.»

هرچند تهران در طول سالیان گذشته اقدام‌های زیادی برای عادی‌سازی روابط با کشور‌های عربی منطقه انجام داده‌است، اما هنوز سطح روابط ایران و کشور‌های منطقه به سطح قابل قبولی نرسیده‌است. ایران و کشور‌های جنوب خلیج فارس چه از لحاظ اقتصادی و تجاری و چه از لحاظ تبادل‌های فرهنگی، سیاسی و دیپلماتیک همچنان ظرفیت‌های استفاده‌نشده زیادی دارد. احمدی می‌گوید: «روابط ایران و کشور‌های عربی هنوز به اندازه کافی پیشرفت نکرده‌است و نوعی روابط نه‌چندان گرم میان ایران و کشور‌های عربی برقرار است.»

این دیپلمات بازنشسته می‌گوید: «دورنمای تحولات در خاورمیانه مبهم است. امروز امارات متحده عربی و بحرین در چارچوب توافق‌های ابراهیم با اسرائیل رابطه دیپلماتیک دارند و همکاری‌های تجاری و حتی امنیتی انجام می‌دهند. انتظار می‌رود که عربستان هم به این معاهده بپیوندد. اگر چنین دورنمایی وجود داشته‌باشد، همواره این احتمال باقی می‌ماند که با توجه به مشکلات ایران و اسرائیل تنش میان ایران و عربستان سعودی بالا بگیرد. در چنین شرایطی همکاری در کنسرسیوم غنی‌سازی با این سطح حساسیت امنیتی و فنی، در دوران تنش چه وضعیتی پیدا خواهد کرد؟»

کارشناسان تاکید می‌کنند که ایجاد یک سازوکار همکاری مشترک برای غنی‌سازی اورانیوم و صنعت هسته‌ای نیازمند رابطه حسنه پایدار و قابل پیش‌بینی است. کوروش احمدی می‌گوید: «به هر حال ایران و عربستان سعودی سیاست خارجی مشخصی دارند و خطوط قرمزی دارند که در هر شرایطی ممکن است با یکدیگر دچار مشکل شوند.» کشور‌های عربی خلیج فارس همکاری نزدیک‌تر و دوستی پایدارتری با یکدیگر دارند و شاید در صورت قرار گرفتن تجهیزات و تاسیسات غنی‌سازی در خاک یک کشور عربی، تمایل اعراب برای پیوستن به چنین کنسرسیومی بیشتر باشد.

کوروش احمدی معتقد است: «اگر تاسیسات غنی‌سازی در خاک ایران باشد، ترغیب کشور‌های عربی برای پیوستن به چنین برنامه‌ای چندان ساده نیست، اما اگر این تجهیزات و تاسیسات کنسرسیوم در خاک یک کشور عربی باشد آنگاه شرایط برای پذیرش عضویت کشور‌های عربی راحت‌تر است. در این شرایط کشور‌های عربی احساس بهتری خواهند داشت و اینگونه تصور می‌کنند که اقدامات هسته‌ای در چارچوب حاکمیت خودشان انجام می‌شود و احتمال اثرگذاری تنش‌ها و چالش‌های آینده بر سرنوشت این تاسیسات کمتر است.»


بیشتر بخوانید: قیمت دلار در وضعیت انتظار، بیت‌کوین در مسیر صعودی


حالت سومی از سوی کارشناسان بیان می‌شود که شامل حفظ تاسیسات و برنامه غنی‌سازی بومی در خاک ایران و ایجاد یک کنسرسیوم موازی در منطقه با هدف عضویت ایران و کشور‌های عربی است. کوروش احمدی می‌گوید: «این حالت که ایران برنامه غنی‌سازی خود را حفظ کند و به موازات در کنسرسیومی که تاسیسات آن در یک کشور عربی قرار دارد سرمایه‌گذاری و همکاری کند، هم برای ایران و هم برای کشور‌های عربی جذاب‌تر خواهد بود.».

اما خطوط قرمزی که مذاکره‌کنندگان ایران و آمریکا در خصوص حفظ ظرفیت غنی‌سازی مطرح کرده‌اند، با سناریو‌هایی که در مورد کنسرسیوم مطرح می‌شود سازگاری ندارند. آمریکایی‌ها تاکید دارند که ایران حق در اختیار داشتن برنامه غنی‌سازی بومی در خاک خود ندارد و باید تمام تاسیسات غنی‌سازی خود را جمع‌آوری کند. در عین حال ایران هم حق غنی‌سازی در خاک خود را یک خط قرمز می‌داند که عبور از آن را به مثابه پایان مذاکرات و عدم توافق اعلام کرده‌است. مقام‌های ایران به صراحت گفته‌اند که ایده کنسرسیوم نباید به معنای جایگزینی برای برنامه غنی‌سازی بومی ایران باشد.

به نظر می‌رسد که تحلیل‌گران و پیشنهاددهندگان ایده کنسرسیوم، به اندازه کافی به پیچیدگی‌های ژئوپلیتیک و دیپلماتیک این موضوع توجه نمی‌کنند و ساده‌انگارانه به این فرآیند نگاه می‌کنند. کوروش احمدی می‌گوید: «بحث بر سر کنسرسیوم غنی‌سازی نزدیک به ۶۰ سال است که میان ایران و طرف‌های خارجی در جریان است. ایران نخستین بار در دهه ۱۳۵۰ با مشارکت یک شرکت فرانسوی در کنسرسیوم غنی‌سازی اورانیوم اورودیف در اروپا عضو شد، که ماجرای پیچیده و خاص خودش را دارد. ایران هم سهام این کنسرسیوم را خرید و هم برای ایجاد تاسیسات آن وام پرداخت کرد.

اما نهایتاً هیچ سهمی از اورانیوم غنی‌شده این کنسرسیوم نداشت. در بین سال‌های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵، زمانی که تاسیسات غنی‌سازی نطنز در ابتدای کار خود قرار داشت و ایران با سه کشور اروپایی مذاکره می‌کرد، همان زمان هم ایده کنسرسیوم چه از سوی ایران و چه از سوی سه کشور اروپایی مطرح شده‌بود. ولی همان زمان هم بحث بر سر این بود که تاسیسات غنی‌سازی کنسرسیوم در کجا قرار بگیرد. این اختلاف هیچ‌گاه میان ایران و طرف‌های غربی از بین نرفته‌است.»

مسئله کنسرسیوم غنی‌سازی، موضوعی نیست که مختص به مذاکرات هسته‌ای ایران باشد. به دلیل عدم صرفه اقتصادی تولید اورانیوم غنی‌شده در ابعاد کوچک، در حال حاضر در دنیا نمونه‌هایی از کنسرسیوم‌های چندجانبه و همچنین بانک‌های سوخت هسته‌ای وجود دارند که با هدف تامین سوخت هسته‌ای برای چندین کشور با استفاده از تاسیسات متمرکز و سرمایه‌گذاری یکجا ایجاد شده‌اند.

کوروش احمدی می‌گوید: «کنسرسیوم‌های اورودیف و یورنکو در اروپا و بانک سوخت هسته‌ای قزاقستان و روسیه، نمونه‌هایی از سازوکار‌های بین‌المللی و چندجانبه تولید سوخت هسته‌ای هستند.» به گفته احمدی «این کنسرسیوم‌ها هم سازوکار‌های متفاوتی دارند، مثلاً تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم اورودیف منحصراً در خاک فرانسه قرار دارد و دسترسی فنی و اطلاعاتی کشور‌های عضو به فرآیند غنی‌سازی محدود است تا احتمال اشاعه هسته‌ای کاهش پیدا کند، اما یورنکو در همه کشور‌های عضو تاسیساتی دارد. بانک اورانیوم روسیه و قزاقستان هم به صورت تضمین شده بر اساس قطعنامه‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سوخت هسته‌ای را برای نیروگاه‌های کشور‌های دیگر تامین می‌کند.»

فرانک فون هیپل، استاد فیزیک دانشگاه پرینستون که به شدت از حامیان ایده کنسرسیوم است، مدل یورنکو را مدلی قابل قبول برای حل و فصل اختلاف‌ها در پرونده هسته‌ای ایران می‌داند. در این دیدگاه تاسیسات غنی‌سازی و عناصر لازم برای چرخه سوخت هسته‌ای به صورت تاسیسات جداگانه در چند کشور منطقه منتشر خواهند شد. این ایده نیز در گذشته از سوی ایران در مذاکرات هسته‌ای مطرح شده‌است.

از جمله سال ۱۳۸۹، علی‌اکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایده تقسیم عناصر چرخه سوخت هسته‌ای بین ایران و روسیه را مطرح کرد که بخشی از فرآیند غنی‌سازی در ایران و بخشی از آن در خاک روسیه انجام شود، اما این ایده نه از سوی روسیه و نه از سوی طرف‌های غربی با استقبال مواجه نشد. کوروش احمدی می‌گوید: «در هر صورت احساس نیاز به اورانیوم غنی‌شده در منطقه وجود دارد. مصر، ترکیه و امارات همگی دارای راکتور‌های هسته‌ای هستند که یا عملیاتی شده‌اند یا به زودی عملیاتی می‌شوند. عربستان سعودی هم قرارداد ساخت چندین نیروگاه هسته‌ای را امضا کرده‌است.

هر کدام از این نیروگاه‌ها هر سال ده‌ها تن اورانیوم غنی شده زیر ۵ درصد برای تولید نیرو نیاز دارند که تضمین می‌کند محصولات کنسرسیوم غنی‌سازی در منطقه تقاضا خواهد داشت.» برای تامین سوخت مورد نیاز نیروگاه‌های منطقه، سرمایه‌گذاری بسیار زیادی لازم است تا این میزان سوخت در منطقه تولید شود. به گفته احمدی ایران بین سال‌های ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۵ مجموعاً ۱۰ تن اورانیوم غنی‌شده تولید کرد که حتی یک سال نیاز سوخت هسته‌ای نیروگاه هسته‌ای بوشهر را تامین نمی‌کرد.

قطعاً هم ایران و هم کشور‌های عربی، به‌ویژه عربستان ترجیح می‌دهند که به فناوری‌های تولید سوخت هسته‌ای دسترسی داشته‌باشند و بتوانند از حق بهره‌برداری از تاسیسات غنی‌سازی در خاک خود بهره‌مند شوند، اما هر یک از این کشور‌ها ترجیح می‌دهند که این تاسیسات و این دانش منحصر به خودش باشد و به عنوان یک اهرم اقتدار از آن استفاده کنند.

جدا از اینکه قدرت‌های غربی و آمریکا تا چه اندازه تمایل داشته‌باشند تاسیسات و دانش فنی غنی‌سازی در خاک ایران باقی بماند، کشور‌های عربی بیشتر از اینکه تمایل داشته‌باشند از تاسیسات و دانش فنی ایران استفاده کنند، ترجیح می‌دهند که خودشان در چارچوب حاکمیت ملی خودشان از این دانش و فناوری بهره‌مند شوند. در طول سال‌های گذشته گزارش‌هایی در مورد برنامه مشترک عربستان سعودی و چین در چارچوب زمینه‌سازی برای ایجاد تاسیسات چرخه تولید سوخت هسته‌ای در خاک عربستان سعودی منتشر شده‌بود.

رسانه‌های آمریکایی با انتشار تصاویر ماهواره‌ای مدعی شدند که چین در حال ساخت تاسیسات تولید کیک زرد در خاک عربستان سعودی است. این موضوع نشان می‌دهد که عربستان سعودی تمایل زیادی به برنامه غنی‌سازی بومی دارد؛ مسئله‌ای که در مذاکرات این کشور با ایالات متحده آمریکا برای همکاری‌های هسته‌ای هم چالش ایجاد کرده‌است.

اینکه تمایل شدید ایران و عربستان به داشتن برنامه غنی‌سازی بومی، در شرایط کنونی روابط میان دو کشور به یک همکاری مشترک تبدیل شود، شاید امری محال به نظر برسد، چراکه سطح روابط دیپلماتیک و همکاری‌های فنی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی دو کشور هنوز آنچنان پایین است که انتظار نمی‌رود در آینده نزدیک دو طرف به سطحی از اعتماد به یکدیگر برسند که چنین هدف حساسی را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

منبع: هم میهن
ارسال نظرات
آخرین اخبار
نبض بازار
گوناگون