ورزش و جوان- محسن مهرعلیزاده نامی آشنا در ورزش کشور است. وی از سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ مرد اول ورزش ایران بود و با مدیریت اصولی خود توانست یکی از بهترین دورههای ورزشی کشور را رقم بزند. بیشک صعود بدون گفتوگوی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ۲۰۰۶ و تقدیر رییس جمهور وقت از وی حکایت از شایستگیهای فردی دارد که امروز هم خارج از گود ورزش نیست. از اینرو به سراغ رییس سابق سازمان تربیت بدنی رفتیم تا نظرات وی را راجع مدیریت چهارسالهاش در ورزش کشور، میزان اعتماد به جوانان، عملکرد وزارت ورزش و جوانان در دولت تدبیر و امید و مهمترین چالشهای پیشروی ورزش ایران جویا شویم.
شما چهار سال به عنوان رییس سازمان تربیت بدنی مشغول بکار بودید و بسیاری از افراد معتقدند سالهای ۸۰ تا ۸۴ یکی از بهترین دورههای ورزشی کشور بوده است. دلیل این موفقیت را در چه میدانید؟معتقدم مهمترین گمشده ورزش کشور برنامهریزی و آینده پژوهی است. در زمانی که من وارد سازمان تربیت بدنی شدم تصمیم گرفتم قبل از هر اقدامی یک نقشه کلی برای مسیر ورزش کشور برنامهریزی کنم، لذا با همکاری بدنه علمی ورزش «طرح جامع ورزش کشور» را تدوین کردیم و این طرح به عنوان یک سند راهبردی حرکت ۲۰ سال آینده ورزش را با جزئیات آن مشخص و معلوم نمود.
از سوی دیگر باید به حال منابع انسانی ورزش کشور فکری میکردیم. بگذارید خاطرهای بگویم. در زمانی که اوایل ورودم به سازمان بود روزی در دفتر نشسته بودم که یک نامه برایم آوردند. نامه از همسر یکی از قهرمانان و افتخار ملی ما بود که در آن از سختیهای زندگیش پس از بیماری همسرش گفته بود. متعجب شدم و تصوری که از وضعیت اقتصادی یک قهرمان ورزشی داشتم متفاوت بود. آقای رحیمی، رییس فدراسیون هندبال و آقای اسحاقی را فرستادم برای رسیدگی و گفتم هر مشکلی هست رفع شود. آنها گزارش که دادند متاثر شدم، تصمیم گرفتم که یک اقدام اساسی کنم و نتیجه شد، طراحی و تاسیس «صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان» که کار ویژه و اصلی آن حفظ و پشتیبانی منابع انسانی ورزشی کشور و تجلیل عملی از جایگاه قهرمانان ورزشی بود. این هم یکی از اقدامات و در آن مقطع دومین اقدام بود که انجام شد.
سومین اقدام رسیدگی به وضعیت پروژههای نیمه تمام در ورزش کشور بود. یادم میآید حدود ۱۴۰۰ پروژه نیمه تمام داشتیم باید فکری به حال اینها میشد که خصوصی سازی یا بهرهبرداری از آنها توسط بخش خصوصی بهترین راه بود. با این روش بسیاری از اماکن ورزشی را ساختیم و به بخش خصوصی واگذار کردیم. آن موقع هنوز سیاستهای اجرایی اصل ۴۴ ابلاغ نشده بود اما من سعی کردم با اعقماد به خودِ اصل ۴۴ قانون اساسی و لزوم فعال شدن بخش خصوصی در عرصههای مختلف این کار را صورت دهم.
یک اقدام دیگر هم بوسیله تیم کاری ما صورت گرفت و آن پرداختن به ورزش قهرمانی بصورت ویژه بود. در ورزش قهرمانی یک نقطه ضعف اساسی ما عدم توجه به ورزشهای پایه و تیمهای پایه است. من آن موقع بین روسای فدراسیون این تفکر را جا انداختم که باید استعدادیابی کنند. بخشی از موفقیتهای ورزش در دوران من و حتی پس از آن محصول این پایگاههای استعدادیابی است. امروز نتیجه گرفتن در فوتبال، والیبال، وزنهبرداری و بسکتبال مرهون همان استعدادیابیها است. این موفقیت در ورزشهای پایه هم تاثیر داشت اما فاصله زیاد بود. توجه به استعدادیابی در ورزش قهرمانی بسیار مهم است که باید مورد تاکید قرار گیرد.
در کارنامه کاری شما پستهای کلیدی به چشم میخورد، در طول این سالهای مدیریتی چقدر به جوانان اعتماد کردید؟شما میدانید در کشور روش مدیریتی هر فرد به یک چیز معروف میشود. مثلا مرحوم آقای هاشمی به عملگرایی، آقای روحانی به اعتدال یا آقای خاتمی به همفکری و هماندیشی. من تاکید و علاقه دارم همواره من را به برنامهمحوری و جوانگرایی بشناسند. این دو موضوع از اصول کاری من است. البته این ادعا نیست. در هرجا بودم بدنه آنجا را بوسیله جوانها اداره کردم. دلیل خیلی سادهای هم دارد. به من در جوانی اعتماد شد. من ۲۵ ساله بودم که عضو هیئت مدیره و قائم مقام مدیرعامل یک شرکت بزرگ خودروسازی شدم. من ۲۹ ساله بودم که معاون وزیر صنایع سنگین شدم. روزی که مرحوم هاشمی به من دستور دادند برای آبادانی به کیش بروم ۳۴ سال داشتم. در انرژی اتمی آن پرونده و کار مهم که رفع اختلافات با آلمان و قرارداد نیروگاه اتمی بوشهر با روسیه بود را به ما سپردند که من در آن ایام جوان ۱۷ سالهای بودم و آنها به من اعتماد کردند و وقتی من در جاهای مختلف مدیریت را به دست گرفتم اعتقاد داشتم همین اعتماد را باید به جوانها داشته باشم.
مثلا در همین ورزش حتما دوستان یادشان میآید معاونان و مدیران من اکثرا جوان بودند. در کار اقتصادی که اکثرا دنبال افراد با تجربه هستند من با جوانها کار را پیش بردم. در سازمان اقتصادی کوثر و موسسه اندوخته شاهد غالب مدیران من جوانان بودند و حتی بانک دی را هم با اتکا به مدیران جوان راهاندازی کردم.
دولت یازدهم روزهای آخر کاری خود را سپری میکند، عملکرد وزارت ورزش و جوانان دولت تدبیر و امید را چطور ارزیابی میکنید؟من گمان میکنم در دوره آقای روحانی ورزش، حرکتی روانتر و آسانتر پیدا کرده است. اما ورزش ایران جای کار زیاد دارد. باید بر اساس طرح جامع ورزش کشور که زمان دولت اصلاحات نهایی شد به جلو برویم. لذا جای کار هنوز وجود دارد.
مهمترین چالشهای پیشروی حوزه ورزش کشور را در چه میبینید و برای رفع این مشکلات چه پیشنهاداتی دارید؟تامین منابع مالی و برنامهریزی در کشور از مهمترین چالشهای ورزش کشور است. باید به بخشهای درآمدزا در ورزش کشور توجه بیشتری شود و خصوصیسازی و مشارکت بخش خصوصی در تامین زیر ساختها مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر منابع انسانی ورزش کشور که پیشکسوتان از مهمترین آنهاست و مسئله آموزش و استعدادیابی باید مورد توجه قرار گیرند و باز هم مهمتر از همه تکیه به یک طرح توسعه دراز مدت که همان «نظام جامع توسعه ورزش کشور» میباشد، باید یک اصل باشد، تا امور براساس برنامه پیش برود.
مهمترین خاطره شما در زمان ریاستتان بر سازمان تربیت بدنی چه بود؟مهمترین خاطره، تقدیر آقای خاتمی از بنده در رابطه با اقداماتم در ورزش و شاید بعد از آن صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی بود آن هم صعودی بسیار مقتدرانه و بدون اما و اگر.