کد خبر: ۵۷۶۱۳
۰۷:۳۰ -۳۰ آبان ۱۴۰۳

واقع‌بینی در سیاست خارجی

حمید میرزایی نژاد*

آمدن ترامپ به عرصه قدرت نه فقط ایران که بسیاری از کشورها را متاثر از یک واقعیت کرده است. این واقعیت مسئله غیرقابل پیش‌بینی بودن است. اگر مبنای سخن را بر واقع‌گرایی در سیاست خارجی بگذاریم چگونه می‌توان با وجود پدیده‌های سیاسی غیرقابل محاسبه، دست به محاسبات زودهنگام یا آینده‌نگرانه زد؟ این سوال فراگیر و همه‌جانبه در سیاست خارجی نه تنها ایران که اروپا، روسیه و اوکراین را نیز به خود جلب کرده است. 

با این وجود نظرهای متفاوتی درباره ترامپ و سیاست‌های آتی او در رفتار بین‌المللی مطرح می‌شود که هر کدام از این نظرها یا تئوری‌ها به منزله گوی در حرکت در درون کاسه بزرگی در حال تلاطم است. در این تئوری، کشورهای مختلف سعی می‌کنند دایره گزینه‌های منفعت‌طلبانه خود را افزایش دهند تا در برخورد با این گوی ناایستا وجوه اشتراک و تصادم موضوعی بیابد. این رفتار سیاسی را می‌توان در مسئله اوکراین و روسیه و حتی ایران و آمریکا نیز مشاهده کرد. بعد از پیروزی ترامپ، پوتین گام اول را برداشت و ضمیمه پیام تبریک خود را با آمادگی برای گفت‌وگو تزئین کرد. هرچند این آمادگی به منزله آمادگی محض یا ارائه پیشنهاد در عرصه بین‌الملل نبود اما روسیه با این رویکرد سیاست ترامپ را در محک اولیه قرار داد تا بتواند در فضای غیرمنطقی رویکردهای ترامپ در ایالات متحده بازخوردهای اولیه را برداشت کند. این پیام و ضمیمه گفت‌وگوی آن با پیشینه تاریخی از سخنان رئیس‌جمهور منتخب آمریکا ابراز شد تا راستی‌آزمایی کند و زمان مانده تا تحلیف را به سود دیپلماسی بگرداند. در مورد ایران نیز چنین موضوعی در وهله اول رخ داده است.

صرفنظر از اینکه دیدار ایروانی و ماسک انجام شده یا نه، انتشار این خبر توانسته رویکرد مذاکراتی ایران را قبل از هرگونه اقدام ترامپ در زمینه تحریم یا فشارهای فزاینده در محک ارزیابی بگذارد. تاکنون تیم سیاسی ترامپ واکنش مستقیمی به خبر این دیدار به صراحت نداشته است و این عدم تایید و تکذیب، به تنهایی، می‌تواند نشانه‌ای باشد از تفاوت رویکرد فعلی ترامپ با گذشته. او بعد از پیروزی کمتر از ایران و اوکراین سخن گفته، در حالیکه تیم انتخابی او در حوزه‌های مختلف در تقابل با این سکوت مبهم، سیگنال‌های متفاوتی را داده‌اند.انتخاب وزیر خارجه، دفاع و سازمان امنیت ملی ایالات متحده که نگرش‌های تندرو در کابینه را به نمایش گذاشته در کنار سیگنال‌های مذاکره‌ای که به گوش می‌رسد بیان این نکته مهم است که ترامپ سعی دارد مذاکره از موضع مبتنی بر قدرت را به نمایش بگذارد که در نهایت دست بالا را در گفت‌وگو برای او ایجاد می‌کند.

با این وجود رویکرد ایران یا روسیه در قبال این سیاست کاملا منطقی و سیاست‌ورزانه به نظر می‌رسد. ایران با سیاست محک شرایط و امکان مذاکره در کنار پیشبرد سیاست‌های اصولی خود، گزینه‌های دیپلماسی را گشوده و در روزهای گذشته نیز مسئولان وزارت خارجه عنوان کرده‌اند که ایران برای مذاکره آمادگی دارد. بنابراین تهران در قبال واشنگتن به جای اتخاذ رفتارهای خوشبینانه یا بدبینانه « در سطح کلان» سعی دارد واقع‌بینی را بر اساس اتفاقات و تصمیم‌های ترامپ در مقاطع زمانی مختلف مورد نظر قرار دهد. هنری کسینجر گفته بود، مذاکره و گفت‌وگو در هر زمان و مکانی به نفع طرفین خواهد بود؛ حتی زمانی که مخاطرات نزدیک به یک جنگ تمام‌عیار منطقه و جهان را تهدید می‌کند. او که با دیپلماسی پینگ‌پنگی توانسته بود تقابل وخیم چین و ایالات متحده را به یک مفاهمه سیاسی و همزیستی سیاسی- اقتصادی تبدیل کند بر این نظر بود که هر گفت‌وگویی مابه‌‌ازایی دارد که در جهت حل مناقشات کمک خواهد کرد. با این وجود آمدن ترامپ همانقدر مهم است که سیاست خارجی کشورهای مقابل او در یک فرایند سیاسی تغییر خواهد کرد. این موضوع صرفنظر تصمیم‌های آمریکا در آینده، بطن سیاسی مواجهه یا مذاکره را دچار تغییر و تحول می‌کند. از این رو باید گفت کسانی که در قبال آمدن ترامپ پرهیز از هرگونه مذاکره یا دیپلماسی را تجویز می‌کنند، به اندازه کسانی که خوشبینانه مذاکره را راه‌حل نهایی مشکلات می‌دانند دچار خطای محاسباتی هستند. واقع‌بینی و تصمیم بر اساس شرایط با بسترسازی‌های دیپلماتیک، بهترین راه برای رویارویی با دنیای آمریکایی بعد از حضور ترامپ است.

*روزنامه نگار

منبع: عصر رسانه

ارسال نظرات
آخرین اخبار
گوناگون