نشان تجارت - هر روز تعداد فوتیها و بستری بیمارستانها اعلام میشد و برخی از اوقات چند صد نفر در کشور به دلیل درگیری با کرونا جان خود را از دست میدادند و هنوز تعدادی از خانوادهها لباس عزای عزیزان از دست رفته خود را از تن درنیاورده اند. حرف همه یکی بود و میگفتند که واکسن وارد کنید تا بیش از این مردم ایران به دلیل درگیری با این بیماری منحوس نمیرند. بسیاری از پزشکان و کارشناسان هشدار میدادند که ایران باید همپای جهان مردم خود را واکسینه کند. اگر امروز سیاسیون بحث واکسن را پیش گرفتهاند نباید تصور کنند که مردم روزهای تلخ مرگهای کرونایی را فراموش کردهاند.
هادی یزدانی پزشک و کارشناس از آن روزهای تلخ به فراز میگوید: «به نظر من دوباره مطرح شدن بحث واکسهای کرونا در عرضه تبلیغات و مناظرات باز کردن یک دمل چرکین بود که شامل تاریخ نمیشود. همه ما زنده بودیم و این روزها را دیدهایم و خیلی زمان از آن نگذشته که فراموشکار باشیم. درست است که فراموشی تاریخی یک از بیماریهای مزمن ملت ایران است، اما کرونا هنوز تاریخ نیست که ما بر فراموشکاری تاریخی ایرانیان حساب باز کنیم و واقعیتها را جور دیگری بازنمایی و بیان کنیم. کرونا بیماری ناشناختهای برای مردم، کارشناسان امر سلامت و پزشکان بود و مواجههای ناگهانی با وضعیتی داشتیم که دنیا آخرین بار آن را تقریبا صد سال قبل در بیماری آنفولانزای اسپانیایی معروف تجربه کرده بود. بعد از آن بیماری دنیا تجربهای از همهگیری و پاندمی نداشت. فرآیند تولید واکسنها مخصوصا در مواجه با ویروسها فرآیند سخت و پیچیدهای است. اما دنیا ظرف مدت کمتر از یک سال از شروع همهگیری توانست واکسنهای اولیه را کشف کند. این واکسنها انواع مختلفی داشت و با مکانیسمهای مختلفی بر ویروس اثر میگذاشت. اما همه میدانستیم واکسن بخشی از فرآیند پیشگیری است و جز پیشگیری راه دیگری برای مواجه با این بیماری وجود ندارد».
او ادامه داد: «اهمیت مسئله واکسن، اهمیت جان انسانها است. اما در داخل ایران گروههایی شکل گرفتند که به دلیل یکسری بحثهای اعتقادی میگویند ما نباید واکسن وارد کنیم، زیرا میدانیم که در واکسن غربیها چه چیزهایی وجود دارد. در همین راستا نامهای تحت عنوان نامه دو هزار و پانصد متخصص، پزشک و جامعه دانشگاهی امضا میشود که البته فقط ۱۹۳ امضا با اسم در آن مشخص است. ۱۹۳ نفر تحت عنوان دو هزار پانصد متخصص دانشگاهی ادعا میکنند که این واکسنها عوارض دارد و درخواست میکنند که معطل بمانیم تا نتایج تحقیقات شرکتهای داخلی مشخص شود و واکسن بسازند. در زمانی که افراد دارند میمیرند و در دنیا شرکتهای مختلف واکسن تولید میکنند یک تعللی در کشور برای واردات واکسن شکل میگیرد. نفر دوم امضاکننده این نامه آقای علیرضا زاکانی کاندیدای ریاست جمهوری است و امضای وزیر بهداشت فعلی نیز در این نامه وجود دارد.
به جای اینکه امضا کنندگان این نامه مورد بازخواست قرار بگیرند و در پیشگاه تاریخ و این ملت عذرخواهی کنند، الان طلبکار این مردم و افرادیاند که آن زمان عاجزانه درخواست میکردند واکسن وارد کشور شود. ما میتوانستیم مثل کشور امارات در آزمایشهای تحقیقاتی مشارکت داشته باشیم، اما با این استدلال که ملت ایران موش آزمایشگاهی کشورهای دیگر نیستند حتی جلوی این ماجرا را گرفتند. دکتر ظریف به درستی اشاره میکند که مگر میشود یک دولتی چند روز بعد از شروع کار خود واکسن وارد کشور کند؟ معلوم است که اقدامات لازم از قبل انجام شده بود. فقط عدهای تلاش کردند با تعلل این واکسن را دستاورد خود اعلام کنند».
یزدانی در آخر گفت: «ابتدای واردات واکسن خبر آمد که ۱۵۰هزار دوز واکسن فایزر خریداری شده است و ما هیچ وقت جزئیات موضوع را نفهمیدیم. ما نمیدانیم آن میزان حجم از دلاری که گرفتند تا واکسن تحویل سیستم درمانی بدهند چه تناسبی داشت با میزان واکسنی که تحویل دادند. نهادهای مختلف و سازمانهای گوناگون تحت عنوان واکسن منابع را گرفتند؛ هیج واکسنی را ارائه ندادند و یا واکسنهایی که تحویل دادند هیچ گونه نتایج بالینی نداشت. به جای اینکه این افراد بابت عملکرد خود شرمسار و پاسخگو باشند الان در جایگاه مطالبهگری قرار گرفتهاند. وقتی یک بیمار در حال خونریزی است نمیتوانیم بسیاری از اقدامات را معطل نگه داریم، زیرا در همان لحظه باید خونریزی متوقف شود. این افراد در کمال وقاحت و بیشرمی به جلو فرار میکنند و در برابر ناکارآمدی و شکست خود در مدیریت بحران در جایگاه پرسشگر قرار گرفتهاند».