گزارش ورزش و جوان از یک سوءمدیریت ورزشی
اسراف بیتالمال و مدیران بیلیاقت
این روزها بازار نقل و انتقالات بسیار داغ است و تیمهای لیگ برتری برای حضور پرقدرت در لیگ هفدهم از مدتها پیش دست به کار شدهاند. مدیران باشگاهها از ۲۴ خرداد تا ۲۱ شهریور فرصت دارند تا نظرات و خواستههای سرمربیان تیم خود را جلب کنند و بیتردید تیمهایی که از قافله عقب بمانند باید پیشبینی روزهای سخت را در کوران مسابقات بکنند.
ورزش و جوان- این روزها بازار نقل و انتقالات بسیار داغ است و تیمهای لیگ برتری برای حضور پرقدرت در لیگ هفدهم از مدتها پیش دست به کار شدهاند. مدیران باشگاهها از ۲۴ خرداد تا ۲۱ شهریور فرصت دارند تا نظرات و خواستههای سرمربیان تیم خود را جلب کنند و بیتردید تیمهایی که از قافله عقب بمانند باید پیشبینی روزهای سخت را در کوران مسابقات بکنند.
اما موضوعی که در این بین نیاز به کالبدشکافی دارد خرید بازیکنان خارجی تیمها است، خریدهایی که در اکثر مواقع بینتیجه و دردسرساز بوده است. برای بررسی این معضل به چند نکته میتوان اشاره کرد:
۱- نقش دلالها. متاسفانه از وقتی پول وارد فوتبال شد و این رشته ورزشی نقش یک صنعت را بازی کرد پای دلالها به این عرصه باز شد. حدود دو دهه ای است که مبلغ قراردادهای بازیکنان به میزان قابل ملاحظه ای سیر صعودی خود را ادامه می دهد و در این بین دلالان در این بازارگرمی نقش بسزایی را ایفا می کنند. وقتی سرمایه گذاران به طور ویژه برای اداره فوتبال ورود پیدا کردند دلالان به فکر معرفی بازیکنان خارجی به مدیران و سرمربیان افتادند. هرچند نباید ورود همه بازیکنان خارجی به لیگ های فوتبال کشور را به حساب دلالان گذاشت ولی باید اقرار کرد که نقش این افراد غیرفوتبالی در ظهور و بروز این بازیکنان، پررنگ و تعیین کننده بوده است.
۲- چشم و همچشمی. در سال های اخیر بارها و بارها دیده ایم که مدیران باشگاه ها در کنار تامین نیازهای مربیان خود نگاهی هم به خریدهای دیگر تیم ها داشته اند. شاید یکی از عمده دلایل ورود بیرویه بازیکنان خارجی در لیگ های فوتبال کشور، همین "چشم و همچشمی" است.
۳- نبود نظارت کافی. عدم نظارت دقیق و کافی موضوعی است که می تواند هر دستگاهی را به فساد بکشاند. بعد از گذشت 16 دوره از لیگ برتر همچنان مشخص نیست که کدام نهادهای نظارتی و با چه متر اندازه گیری بر این معضل فوتبال نظارت دارند!
در شرایطی که در 10 سال اخیر کشور به لحاظ اقتصادی دوران سختی را سپری می کند این گونه بریز و بپاش ها و خروج ارز با شعار اقتصاد مقاومتی همخوانی ندارد. مطمئنا اگر مدیران سالم و پاکدست در راس کار باشند دلالان هرگز فرصت جولان دادن پیدا نمی کنند. متاسفانه در زمانی که مدیر و مربیان باشگاه دل در گرو کاسبان فوتبال دارند خیلی نمی توان به ریشهکن کردن این معضل دل بست و حداقل انتظاری که جامعه فوتبال از وزارت ورزش و جوانان و برخی دستگاه های صنعتی که درگیر تیمداری هستند دارند این است که برای جلوگیری از اسراف و صرفه جویی در هزینه ها مدیران خود را بازخواست کنند تا شاهد حیف و میل شدن سرمایه های کشور نباشیم.
سوالی که ذهن بسیاری از علاقهمندان و صاحبنظران فوتبالی را به خود جلب کرده اینست که این بازیکنان خارجی با کدام معیارهایی وارد لیگهای ما میشوند؟ با نگاهی گذار به ادوار مختلف لیگ برتر و حتی لیگ های پایینتر درمییابیم که تعداد بازیکنان خارجی که در تیم های مختلف توانستهاند موفق باشند و یا تجربه خود را به همتیمیهای خود منتقل کنند به انگشتان دو دست هم نمیرسند. حال با وجود استعدادهای درخشانی که در فوتبال پایه وجود دارد چرا باید برای منعفت تعداد قلیلی غیرفوتبالی سرنوشت آینده سازان فوتبال کشور را خراب کرد؟
اما این بیمسئولیتیها فقط به همین دلایل و بدسلیقگیها ختم نمی شود و امروز می توان با بررسی ادوار گذشته لیگ برتر، بازیکنان خارجی را پیدا کرد که حتی فرصت لازم برای بازی در تیمشان را هم به دست نیاوردند و سال بعد با کمترین دقایق حضور در مستطیل سبز تیم و حتی کشور را ترک کردند. از طرفی دیگر این غده سرطانی ریشههایی دیگر را دوانده که بطور مثال میتوان به شکایت این بازیکنان به فیفا پس از قطع همکاری با باشگاه اشاره کرد. شکایت هایی که گاهی منجر به نقره داغ شدن تیم ها شده است. در این راستا می توان به کسر امتیاز، محکوم شدن به جریمه های سنگین مالی و بسته شدن پنجره نقل و انتقالات اشاره کرد.
با کمی دقیق شدن میفهمیم که این انتقالات سنگین و بیاندیشه نه تنها منجر به اسراف هزینه شده بلکه باعث شده تا دل هزاران و حتی میلیون ها هوادار شکسته شود. هواداری که هیچ منفعتی در این بین ندارد هر لحظه استرس آن دارد که تیم محبوبش با کسر امتیاز مواجه نشود که از رقبا عقب بیافتد یا نگران آنست که بازیکنی که می تواند به تیمش کمک کند به دلیل بیلیاقتی مدیران باشگاه از آمدن به تیم محروم نشود. در شرایطی که مدیران پستطلب باید بدانند همیشه بدهکار هواداران هستند ولی میبینیم که باشگاه پرطرفدار پرسپولیس برای جبران بدهی مربی ناکام خارجی(مانوئل ژوزه) خود دست گدایی به سمت هوادارش دراز کرده است! خوب است که از آقایان پرسیده شود چه کسانی باید تاوان بیلیاقتی شما را بپردازند؟
انتظار همه علاقهمندان به فوتبال و حتی دیگر رشتههای ورزشی اینست که یک بار برای همیشه فدراسیونها و به طور خاص وزارت ورزش و جوانان به این موضوع ورود پیدا کنند و با نظارت کافی و سختگیرانه، ورزش کشور را از این اتفاق ناخوشایند دور نمایند.
محمد آیتی – سردبیر