نشان تجارت - بازار سرمایه در آخرین روز معاملاتی هفته با روندی کاهشی همراه بود و به نظر میرسد پس از یک رشد کوتاه مدت دوباره در رکود فرو رفته است. این رشد که در دو هفته گذشته بازار شاهد آن بود تحت تاثیر خبر ارزیابی داراییها اتفاق افتاد و آن طور که «هومن عمیدی» تحلیلگر بازار سرمایه میگوید اگرچه این خبر پتانسیل رشد بازار را فراهم کرده، اما به واسطه ابهاماتی که دارد در حد خبردرمانی باقی مانده است.
بر این اساس در بازار روز چهارشنبه شاخص کل بورس تهران با افت ۰.۱۵ درصدی در سطح دو میلیون و ۱۵۸ هزار و ۹۲ واحدی متوقف شد. شاخص هموزن نیز امروز منفی شد و با کمی کاهش به سطح ۷۵۲ هزار و ۱۱۱ واحد رسید. در سمت دیگر بازار، شاخص کل فرابورس با کاهش ۰.۰۴ درصدی به سطح ۲۶ هزار و ۲۵۵ واحدی رسید.
هومن عمیدی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ درباره روند بازار سرمایه میگوید: شاخص در سطح ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی تثبیت شده است، ولی توانی برای رد کردن این شاخص ندارد. جریان نقدینگی موثر خاصی هم به بازار نیامده است. یک مدت صندوقها ابطال داشتند، پولها آمد و بازار امیدوار شد، ولی خب عرضههای حقوقیها اذیت کرد. از طرف دیگر نوع بازارگردانیها اشتباه و غلط است که متاسفانه هنوز مشکل داریم. الگوریتمها هنوز فعالند و تا یک مقدار تقاضا برای سهمها میآید با کمک الگوریتمها کل تقاضا را میدهند و از فردایش آن سهم منفی میشود.
به گفته او اگر بخواهیم یک روند مناسبی را برای بازارمان ایجاد کنیم باید کف قیمت صندوق بسته شود، یعنی بازارساز باید اجازه رشد دهد. مدتی بود که فروش بازارگردانها را بسته بودند و به بازار کمک شد و یک مقدار از شاخص ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد فاصله گرفت. بعد از یک هفته دوباره فعالش کردند. معلوم نیست با چه سیاستی این اتفاق بیفتد. اگر قرار است حمایت شود تا اطلاع ثانوی سمت فروش مسدود شود، بازارگردانها از شرکتها پول بگیرند و سهم بخرند و قسمت فروش را محدود کنند، اما اگر میخواهند یک روند فرسایشی و نوسانی مثل چیزی که تا الان بوده وجود داشته باشد عملا بازار رشد نخواهد کرد.
عمیدی با اشاره به اخبار تجدید ارزیابی داراییها که یک پتانسیل برای رشد بازار فراهم کرد تصریح میکند: اما این تجدید ارزیابیها یکسری شرایط مکمل نیاز دارد تا محقق شود. اول از همه سازمان بورس باید نسبت به شرایط شرکتها و امتیازاتی که با افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها محقق شده، محل آن را شفاف سازی کنند و ابهامات آن برطرف کند. اگر این ابهامات پاسخ داده شود، برای بازار سرمایه این نوع افزایشها جذاب خواهد بود و باید یک قطب زمانی مناسب نیز برای انجامش بگذارند. اما اگر نه فقط بخواهیم خبردرمانی کنیم و انتظار داشته باشیم رشد پایدار اتفاق بیفتد، این عملی نخواهد شد و کما اینکه تاکنون هم نشده است.
به باور این تحلیلگر بازار سهام، طبقه این تجدید ارزیابی داراییها، این که مشمول مالیات هست یا خیر و الزامات دیگری هم که نیاز دارد مهم است. مثلا در بحث بانکها تجدید ارزیابی داراییها یکی از پتانسیلهای خوب بانکهاست که این همه دارایی دارند، ولی بانک مرکزی یک پیش شرطی به نام افزایش سرمایه از محل «آورده» هم گذاشته است. خب اگر بانکی بتواند افزایش سرمایه آورده دهد خودش اتوماتیک مشکلش حل میشود، اما اینکه مشروطش میکنیم این یعنی سنگ انداختن.
عمیدی در ادامه دیگر ابهامات موجود در تجدید ارزیابی دارایی را بررسی کرده و میافزاید: بحث معافیتهای مالیاتی نیز در برخی از سرفصلها وجود ندارد و در مواردی از این دست سازمان امور مالیاتی و وزارت اقتصاد باید درباره آن شفاف سازی کنند. متاسفانه این نهادها در این موارد سکوت میکنند و بعد که شرکتها وارد پروسه کار شدند و انجام دادند با یک وضعیت غیر قابل پیشبینی دست شرکتها را در پوست گردو میگذارند. این ابهامات باید قبلش معلوم شود، آثارش برای بازار سرمایه روشن شود و بعد شرکتها تصمیم بگیرند با سرفصلهایی که دارند ببینند کدامشان برایشان اقتصادی است.
مطلب بعدی که این کارشناس بورسی به آن اشاره میکند این است که کنفرانسهای برگزار شده فوق العاده بی کیفیت بوده و فقط برای رفع تکلیف است. وقتی سهامدار کنفرانس خبری ترتیب میدهد میخواهد جواب درست و قانع کننده و کامل بگیرد. اینکه با جوابهایی چون، در دست اقدام است؛ در حال بررسی است و هنوز مشخص نیست چند درصد تجدید ارزیابی خواهیم داشت و... روبرو میشود، واقعا برای بازار چیزی را معلوم نمیکند. این کنفرانسها ناکارآمد است و کمکی به رفع ابهامات بازار نکرده و بدتر موجب تشدید آن شده است، به این دلیل که قوانین نامشخص است.
به گفته هومن عمیدی، بازار سرمایه نسبت به بقیه بازارها جامانده است. این بازار بازدهی مدنظر را نداشته است. خیلیها متضرر شدند و از سال ۹۹ همین وضعیت کذایی وجود دارد.
او بر این باور است که وضعیت مجهولات بازار تکلیفش باید معلوم شود. به طور مثال نرخ بهره بالا به بازار فشار میآورد. بانک مرکزی باید یکسری متغیرهایی که قانونا به آن سپرده شده را تعیین کرده و حل کند. به طور مثال چرا نرخ تسعیر ارز برای ۶ ماهه اول سال مشخص نیست؟ واقعا بانک مرکزی که یک مجموعه عریض و طویل این کشور است در سه ماه گذشته هنوز نرخ تسعیر ارز ۶ ماهه را اعلام نکرده است. اینها ابهامات بازار را زیاد میکند. متغیرهایی که موثرند در تحلیل بازار را غیر شفاف میکند. در این فضا قطعا سرمایه گذاری شکل نمیگیرد. بر این اساس بسیاری از اتفاقاتی که در شرکتها میخواهد بیفتد، ماحصل این داستان است، حتی تجدید ارزیابی داراییها خصوصا داراییهای ارزی.
عمیدی با اشاره به تامین مالی از محل بورس به اقتصاد ۲۴ میگوید: مجوزهای سنگینی که سازمان بورس برای تخصیص صندوقها میدهد بر چه اساسی شکل میگیرد؟ بازار سرمایه به بازار صندوقها تبدیل شده است. واقعا برنامه کلانی برای سهام نداریم و دارند بازار را به این سمت میبرند که موازی بانکها برای تامین مالی شده است. اینجا قرار نیست فقط تامین مالی شکل بگیرد. حدود ۷۰۰ شرکت در این بازار پذیرفته شده و سهامشان باید معامله شود، اما رکودی که ایجاد کردند یک رکود فرسایشی شده است. بازار سرمایه برای تامین مالی، یک ابزار و یک بازوی کمکی است در کنار بانک مرکزی. بیشتر مشکل بازار این است که کسی که باید رگولاتور و تنظیم کننده بازار باشد، با تغییر و تحول در بورس، سرمایهها را دارد به صورت سپرده بانکی و اوراق درآمد ثابت سوق میدهد که این کار اشتباهی است.
با همه این مشکلات، این کارشناس بازار سرمایه در مورد آینده بورس خوشبین است. به گفته او بازار حتی با وجود همه این مشکلات محکوم به صعود است، چرا که ارزندگی عاملی است که همه متغیرها را زیر پا میگذارد و از طرف دیگر در بازارهای دیگر رکود داریم، ولی افت قیمت نداریم. اینجا هم رکود است هم افت قیمت. اینجا جایی است که به نظرم بازار باید برگردد، ولی آن عزمی که باید نقدینگی را به سمت بازار هدایت کند و آن اراده و برنامهای که باید برای شرکتها مشوق ایجاد کند و اوضاع حمایت از آنها را بهتر کند تا سرمایه گذاران بتوانند سرمایه گذاری کنند، آن را فعلا نمیبینم، ولی به نظرم این اتفاق میافتد و بازار رشد خوبی میکند.