نشان تجارت - این روزها درباره اهمیت هوش مصنوعی و تکنولوژیهای وابسته به آن زیاد میشنویم. شرکتهای مبتنی بر فناوری اغلب رشد سریعی را تجربه میکنند و نمودار رشد درآمد و مشتریان آنها با شیب بسیار بیشتری نسبت به نمودار هزینه آنها رشد میکند. در واقع این مقیاس پذیری سریع با افزایش خطی هزینهها مواجه نیست و این نقطه دقیقا محل جذابیت برای سرمایهگذاران است. از میان تکنولوژیهای جدید از قبیل بلاکچین، Web 3، اینترنت اشیا و... در حال حاضر نزدیکترین رویای قابل لمس هوش مصنوعی است. به طور کلی هوش مصنوعی به دو شکل کسبوکارها را درگیر میکند، تعدادی از کسبوکارها برای کاهش هزینه یا بازاریابی دقیقتر از هوش مصنوعی میگیرند و تعداد دیگری از کسبوکارها اساسا بر پایه محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی بنا شدهاند. برای مثال یک فروشگاه اینترنتی بزرگ میتواند به کمک هوش مصنوعی بهترین پیشنهادها را به مخاطبین خود ارائه دهد تا سود بیشتری را تجربه کند، اما این کسبوکار بدون هوش مصنوعی هم ماهیت اصلی خود که یک فروشگاه اینترنتی است را حفظ میکند. گونه دیگری از کسبوکارها مانند استارتاپ آلومینیوم دیتاست محصولات و سرویسهای مختلفی تولید میکنند که اساسا بدون هوش مصنوعی معنایی ندارند. پتانسیل این حوزه هم در بازارهای مجاور و هم برای ارائه خدمات به شرکتهای غیرفناور به قدری زیاد است که به تعبیر کارشناسان اقیانوس آبی پیشروی شرکتهای هوش مصنوعی دستکم تا پایان سال ۲۰۳۰ ادامه دارد. جای تعجبی ندارد که استارتاپ هنگ کنگی SenseTime که در حوزه رانندگی خودکار فعالیت میکند تنها هفت سال پس از شروع فعالیت اکنون بیش از ۷ میلیارد دلار ارزشگذاری شده است. در ایران نیز کسبوکارهای دیجیتال از اوایل دهه نود شمسی رشد سریعی را تجربه کردند و عمده استارتاپهای موفق ایرانی در حدود همین سالها یعنی بازه ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ تاسیس شدهاند. به گفته کارشناسان اقتصاد اوایل قرن ۱۵ ام شمسی میتواند سال جهش و تاسیس استارتاپهای مبتنیبر هوش مصنوعی باشد. تیمهای کوچک بعضا دانشجویی که به آرزوهای بزرگ وارد این حوزه میشوند برحسب توانمندی خود میتوانند به سهم بازار خوبی برسند، در واقع در سالهای آینده میزان تقاضا برای خدمات هوش مصنوعی به شکل فزایندهای زیاد خواهد شد و کسبوکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی عمدتا با بودجه محدود بازاریابی میتوانند به مشتریان خود دسترسی داشته باشند. همین امر نقطه جذابیت پررنگی برای سرمایهگذاران خطرپذیر خواهد بود. محمدعلی میلانی صدر عضو استارتاپ آلومینیوم دیتاست در یادداشتی درباره هوش مصنوعی چنین نوشته است: « مردم توقع زیادی از هوش مصنوعی دارند و این سبب میشود که سرمایهگذاران هم توقع زیادی از هوش مصنوعی داشته باشند و به سادگی وارد این حوزه نشوند، این سبب میشود که دائم در حال ساختن چیزهایی باشیم که عمیقا حس میکنیم کافی نیستند و این درنهایت سبب میشود دنیای بهتری داشته باشیم. تمام “خب که چی؟” هایی که مردم میگویند عامل اصلی نوآوری و سختکوشی شرکتهای هوش مصنوعی است.» امروزه شرکتهای مبتنی بر فناوری با شتاب فزایندهای در حال توسعه محصولات خود هستند و دائما بازارهای دیگر را رصد میکنند. در نهایت برای افزایش این شتاب نیاز به محرکهای تکنولوژی محوری دارند که در سطح بالاتری از تکنولوژی فعلی خودشان باشد، در اینجا خلا بسیار بزرگی وجود دارد که شرکتهای تازه تاسیس حوزه هوش مصنوعی بتوانند نیاز این مجموعهها را پاسخ دهند. به تعداد شرکتهایی که خدمات دیجیتال مارکتینگ ارائه میدهند نگاهی بیندازید، این پارادایم میتواند برای شرکتهایی که خدمات هوش مصنوعی ارائه میدهند تکرار شود. البته این شرکتها میتوانند تهدید مهمی برای محصولات دیگر هم باشند، برای مثال امروزه همه درباره ChatGPT محصول جدید شرکت OpenAI صحبت میکنند که میتواند رقیب جدی گوگل باشد. کار به جایی رسیده است که ماکروسافت قصد دارند با پیشنهادهای چند ده میلیارد دلاری تنها بخشی از سهام آن را تصاحب کند. در واقع شرکتهای لایه بالاتر تکنولوژی که در حوزههایی نظیر هوش مصنوعی و بلاکچین فعالیت دارند اساسا نمیتوانند کاری به شرکتهای فناور لایه پایینتر نداشته باشند، یا همکاری خواهند داشت و یا به رقابت میپردازند. حاصل این رقابت یا همکاری، هرچه که باشد کیک اقتصاد دیجیتال را به شکل چشمگیری بزرگ خواهد کرد، نمونه اصلی آن در حوزه منابع انسانی است که از این نظر با شغلهای جدیدی مواجه خواهیم بود، شغلهایی ممکن است دستخوش تغییرات جدی شوند و این امر سیاستگذاری را هم برای کسبوکارهای کوچک و متوسط تغییر میدهد و هم کسبوکارهای بزرگ ناگزیر به آن تن خواهند داد.