نشان تجارت - اینستاگرام بار که صفحه اینستاگرام خود را باز میکنید سری به صفحه مشترک یا به اصطلاح اکسپلورر آن بزنید تا با هر نوع جستجو در هر زمینهای با سیلی از صفحات مختلف اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در موضوعات مختلف مواجه شوید. از موضوعاتی، چون سفر و پوشاک و خرید و هنر تا تعداد بالای اینفلوئنسرهایی که در حوزه غذاگردی و رستوران فعالیت میکنند، با انواع درآمدهای مختلف حضور دارند.
گاه درآمدها آنقدر نجومی است که برای برخی حتی غیرقابل باور است. یکی از همین اینفلوئنسرهای مشهور در حوزه تبلیغ رستورانها ادعا کرده بود که ماهیانه بیش از ۲۰۰ میلیون تومان درآمد دارد.
در مورد دیگری یکی از همین اینفلوئنسرها در لیست قیمتی که ارائه داده بود رقمی بین ۵ تا ۱۵ میلیون تومان برای هر پست طلب میکرد که اگر با میانگین هر پست ۱۰ میلیون تومان و ماهی ۲۵ پست تبلیغی رقم مورد اشاره را فرض کنیم در ماه به طور میانگین حدود ۲۵۰ میلیون تومان درآمد وی بوده و این در حالی است که همین شخص خاص گاهی هر روز و روزی تا دو پست تبلیغی در صفحه خود گذاشته است.
یکی از کاربران مشهور در این زمینه امیرفوود (امیرجابری) با یک میلیون و ۷۰۰ هزار فالور است که گفته میشود هزینه سفرهای لاکچری مختلف و همین طور زندگی لوکسی که تبلیغ میکند از درآمد اینستاگرامی وی تامین میشود. حال تصور کنید وقتی اینفلونسری با فالور زیر یک میلیون نفر مدعی درآمد ماهیانه تا ۲۰۰ میلیون تومان است، درآمد اینفلوئنسرهایی که بالای یک میلیون یا حتی دو میلیون فالور دارند چقدر میتواند باشد. یکی دیگر از این اشخاص که میتوان وی را یکی از اولینها دانست، مستر تیستر یا حمید سپیدنام است که درآمد هنگفت و زندگی مرفهای را با گرفتن تبلیغهای مختلف ساخته و نمایش این زندگی مرفه را از طریق دریچه همین اینستاگرام هر روز و هر ساعت در چشم دنبال کنندگان خود بزرگتر نشان میدهد.
یکی از چهرههای معروف فضای مجازی در سال ۱۳۹۸ نفری ٢٥٠هزار تومان میگیرد و یک ویدیوی تبریک تولد برای دوستان شما منتشر میکند. او این ویدیوها را فقط ٢٤ساعت روی صفحهاش میگذارد و البته روزانه حدود ١٠ ویدیو برای فالوورهایش تولید میکند. با این حساب او تقریبا روزانه ٢,٥میلیون تومان و ماهانه حدود ٧٥میلیون تومان درآمد دارد.
از سوی دیگر این اشخاص تقریبا هیچ کار مولد و سازندهای انجام نمیدهند، آنان بخشی از ارکان تولید نیستند و تنها یک لقب دارند (اینفلوئنسر هستند) و با آن کسب درآمد میکنند.
حال، اما پس از چندین سال کشمکش بر سر درآمدهای نجومی این آدمها به نظر میرسد بالاخره قرار شده است که این اشخاص نیز مالیات بپردازند. کشمکشی که از همان روزهای نخست باب شدن اصطلاح اینفلوئنسر در ایران آغاز شده است.
واژه influencer در لغت به معنی «تاثیرگذار» است. اما در دنیای شبکههای اجتماعی به کسانی گفته میشود که در یک یا چند شبکه اجتماعی شناخته شده باشند. اینفلوئنسرها در حقیقت سلبریتیهای شبکههای اجتماعی هستند در حالی که شاید خارج از آن شبکه اجتماعی زندگی کاملا عادی داشته باشند و آنچنان شناخته شده نباشند! در میان مردم اصلاحاتی مثل «شاخ» برای توصیف اینفلوئنسر استفاده میشود. اصطلاح اینستافیمس (instafamous) هم اشاره به اشخاص تاثیرگذار در شبکه اجتماعی اینستاگرام دارد.
بازاریابی تأثیرگذار (یا اینفلوئنسر مارکتینگ) شاخهای از بازاریابی است که بر روی اشخاص خاصی از جامعه (یا استایل خاصی) متمرکز میشود. این نوع از بازاریابی، اشخاصی که بر روی خریداران بالقوه تأثیر میگذارند را تشخیص و به فعالیتهای بازاریابی حول این اینفلوئنسرها جهت میدهد. در واقع اینفلوئنسرها افرادی هستند که روی تعدادی از افراد، تأثیرگذار هستند.
هر کسب وکار و برند برای توسعه خود حساب ویژهای روی تبلیغات و پروموشن باز میکند و اگر شما بهترین کالا و خدمات را هم عرضه کنید؛ بدون آن که صدای خود را به مشتریان بالقوه برسانید محکوم به شکست هستید. تبلیغات اشکال مختلفی دارد. تبلیغات در تلگرام و تبلیغات در اینستاگرام و ثبت رایگان کانال تلگرام از جمله روشهای دیجیتال مارکتینگ هستند. هر برند بسته به شرایط و بودجه بندی خود پلن تبلیغاتی خاصی را برای خود در نظر میگیرد. استفاده از استوری در اینستاگرام یکی از راههای معمول برای تبلیغات است. در این مطلب قصد داریم اینفلوئنسر مارکتینگ را به عنوان یکی از جدیدترین روشهای تبلیغاتی معرفی کنیم.
اولین تاثیرگذاران بی نام و نشان در دنیای اینترنت حدود ده سال پیش و بر بستر سرویس یوتیوب اعلام وجود کردند. در اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی، درست زمانی که سرویس اشتراک گذاری ویدئو یوتیوب توسط گوگل خریداری شده بود. کسانی شروع به فعالیت جدی در یوتیوب کردند و توانستند توجه زیادی را به خود جلب کنند. به شکلی که افراد زیادی ویدئوهای آنها را میدیدند، به اشتراک میگذاشتند و منتظر انتشار ویدئوی بعدی آنها بودند.
اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی تاثیرگذار یکی از مدرنترین روشهای تبلیغاتی است.تبلیغات سنتی مثل تلویزیون و بیلبورد هزینههای بسیار زیادی دارند. دلیل این موضوع هم به زمانی بر میگردد که به جز این رسانهها، گزینه دیگری برای کسبوکارها وجود نداشت.
هزینه اجاره ماهیانه بیلبورد در یکی از اتوبانهای شهر تهران، چیزی بین ۲۷۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان است! این رقم برابر با سرمایه گذاری اولیه یک شتاب دهنده برای راه اندازی ۱۱ تا ۱۶ استارتاپ برابری میکند.
مشخص است که پرداخت هزینه چنین تبلیغاتی برای بسیاری از کسبوکارها مقدور نیست و تعداد اندکی میتوانند نام خود را بر روی بیلبوردهای شهر ببینند.
شروع حرکت اینفلوئنسرها اما از یوتیوب بود. حرکتی که به سرعت به دیگر شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر هم راه پیدا کرد.
در حال حاضر هر شبکه اجتماعی اینفلوئنسرهایی را در درون اکوسیستم خود پرورش داده است. اما در این میان با توجه به امکانات اینستاگرام که عکس محور و ویدیو محور بوده و امکان نوشتن متن نیز در آن وجود دارد یکی از اصلیترین بسترها برای تبلیغات شبکهای را باید این فضا دانست.
از سوی دیگر در حالی که کابران جهانی اینستاگرام مدت هاست از یک میلیارد نفر عبور کرده و بر اساس آخرین آمار حدود ۴۰ درصد ایرانیان یعنی رقمی حدودا بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون ایرانی در اینستاگرام حضور دارند، یکی از بهترین بسترها برای تبلیغ و معرفی محصولات و خدمات در اینستاگرام است.
با توجه به بستری که ذکر شد حالا دیگر میتوان نقش اینتفلوئنسرها را در این فضا همان نقش پیشین شرکتها و شبکههای تبلیغاتی ارزیابی کرد با این تفاوت که این بار ابزار آنان گوشی تلفن و اینترنت است و البته جذابیتی که بتوانند با ویدیوها و تصاویر خود ایجاد کنند.
در این میان به نظر میرسد که حالا، اما ان قدر جذابیت درآمدزایی افزایش یافته که بخش بزرگی از اینفلوئنسرها امکانات فیلمبرداری و تدوین مجهزتری نیز برای سفارش مشتریان خود آماده کرده اند.
آمارها در سال ۱۳۹۹ حاکی از آن بود که تنها در اینستاگرام، بیش از ۵۰ پیج بالای ۳میلیون دنبالکننده دارند و فالوورهای بیش از ۶۰۰پیج بالای یک میلیون دنبالکننده است. هزینه متداول درج هر ویدئوی کمپینهای تبلیغاتی شرکتهای مختلف در صفحات اینفلوئنسرهای اینستاگرام، مبلغی درحدود ۵ تا ۱۰۰میلیون است و هر کدام از اینفلوئنسرهای اینستاگرام، روزانه تعداد قابلتوجهی از چنین ویدئوها و استوریهای تبلیغاتی را در صفحات خود با مخاطبانشان به اشتراک میگذارند. برآوردهای مرکز پژوهشی بتا (پلتفرم تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی) نشان میدهد تنها درآمد حاصل از تبلیغ و اطلاعرسانی توسط اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در سال، مبلغی حدود هزار میلیارد تومان است. بهطوری که میتوان گفت مجموع درآمد ۶۰۰ اینفلوئنسر برتر اینستاگرام فارسی در یکسال چیزی درحدود درآمدی است که سازمان صداو سیما از تبلیغات بهدست میآورد.
نخستین بار «محمد مسیحی»، معاون درآمدهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی در آذر ماه سال ۱۳۹۸ به مهر گفته بود که اینفلوئنسرها هم از سال آینده مشمول پرداخت مالیات میشوند. او دراینباره توضیح داده بود که: «برای بحث شبکههای اجتماعی هیچ محدودیتی از بابت شمول مالیات نداریم و فعالان فضای مجازی مثل بقیه افرادی که در فضای واقعی فعالیت میکنند حتما مشمول مالیات میشوند.» وی هم چنین توضیح داده بود که: «در یکی دوسال گذشته برنامهای برای رسیدگی به فعالان فضای مجازی در دستور کار داشتیم و بخشی را هم مطالبه مالیات کردیم که بیشترآنها به نتیجه رسیده است و اکثر این افراد دارای پرونده مالیاتی و کد مالیاتی هستند.»
هر چند وعده محمدمسیحی باید در سال ۱۳۹۹ اجرایی میشد، اما مساله دریافت مالیات از فعالان حوزه تبلیغات در شبکههای اجتماعی یک سال بعد از این نیز اجرایی نشد.
وعده داده شده، اما در اسفند سال ۱۳۹۹ رنگ حقیقی تری به خود گرفت و مجلس طی مصوبهای اخذ مالیات از اینفلوئنسرهایی که دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده هستند را تصویب کرد.ای طرح در همان زمان با واکنشهای ضدونقیضی رو به رو شد، چرا که طرح شامل کانالهای شبکه اجتمای فیلتر شده ای، چون اینستاگرام نیز میشد.
از سوی دیگر مکانیزم در نظر گرفته شده برای پرداخت این مالیاتها خوداظهاری است و مجلس مصوب کرده که شخص اینفلوئنسر، نسبت به اعلام درآمدهای خود اقدام کند و سازمان امور مالیاتی با کسب رضایت از مودی، عدد مذکور را بهصورت شفاف اعلام کند.
در این طرح اینفلوئنسر رقمی را اعلام میکند که میداند در نهایت به صورت شفاف اعلام خواهد شد، اما آیا چنین روشی برای راستی آزمایی کافی است؟ آیا نباید در حالی که اداره مالیات به دقت در حال کنترل کردن حسابهای اشخاص و افراد از پزشک و مهندس و کارمند و کسبه است، تایید حسابهای اینفلوئنسرها را تنها بر عهده خوداظهاری آنان قرار داد؟ بد نیست در این میان نگاهی کنیم به انواع فرارهای مالیاتی، حتی در صورت خوداظهاری! کدام بیماری تاکنون توانسته از مراجعه به پزشکی که ویزیتش را فقط نقدی دریافت میکند، خودداری کند؟ کدام مراجعی با شرکتهایی که فرار مالیاتی دارند معامله نمیکند؟
این موارد از جمله مسائلی هستند که چندان روشن و مشخص نشده اند و مصوبه تصویب شده را ناکافی و ناکارآمد نشان میدهد.
مساله دریافت مالیات از اینفلوئنسرها که در اسفند سال ۱۳۹۹ تصویب شد، اما با همه کمی و کاستیها تا ۶ ماه بعد نیز چندان مورد توجه قرار گرفت. مرداد ماه سال جاری بود که رئیس سازمان امور مالیاتی در بخشنامهای، دستورالعمل اخذ مالیات از اینفلوئنسرهای دارای بیش از ۵۰۰ هزار فالوور را ابلاغ کرد.
امیدعلی پارسا آئین نامه اجرایی اخذ مالیات از اینفلوئنسرهای دارای بیش از ۵۰۰ هزار فالوور را ابلاغ کرد که بر اساس بند ذ تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور، درآمد کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار فالوور از محل تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد است.
در بخشنامه رئیس سازمان امور مالیاتی آمده است: در اجرای بند ذ تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور که مقرر میدارد: درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار فالوور از محل تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود.
سازمان امور مالیاتی مکلف است ظرف دو ماه پس از الازم الاجرا شدن این بند، دستورالعمل اجرایی مربوط به اخذ مالیات از درآمدهای کاربران حرفهای رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات را تهیه کند و به تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی برساند.
نمایندگان مجلس ضربالاجل دو ماهه برای سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات از اینفلوئنسرها تعیین کردهاند، در این فرصت دوماهه قرار است برای کاربرانی که بیش از ۵۰۰ هزار دنبال کننده دارند، پرونده مالیاتی تشکیل شود. البته در این ضرب الاجل بیشتر به اینفلوئنسرهای تبلیغاتچی، اشاره شده است. اما در این طرح مساله سلبریتیها و سینماگرانی که در اینستاگرام نیز اینفلوئنسر شده اند و به انجام تبلیغات میپردازند چندان روشن نیست. این که مساله هنرمند بودن این اشخاص باید از مساله انجام تبلیغات به عنوان اینفلئونسر جدا شود.
حالا در حالی که ۲۵ مرداد سال ۱۴۰۰ مصوبه دریافت مالیات از اینفلئونسرها با اولتیماتوم دو ماهه ابلاغ شده و باید حداکثر تا نیمه آبان به طور کامل اجرایی میشده است، اما اکنون و در حالی که سه ماه از اولتیماتوم گذشته تقریبا هیچ اطلاعی درباره روند تشکیل پرونده و هم چنین روند دریافت مالیات داده نشده است.
از سوی دیگر در این سرزمین به نظر میرسد بهجز کارمندان دولت و کارگران، برای دیگر مشاغل، همیشه راهی برای فرار از پراخت مالیات وجود دارد.
اینفلوئنسرهای فضای مجازی نیز به نظر میرسد ترفندهای جدیدی برای فرار مالیاتی پیداکردهاند؛ برخی از این اینفلئونسرها تعداد فالوئرهای خود را کاهش داده و به ۴۹۰ هزار رسانده، پیجشان را خصوصی (پرایوت) میکنند و درخواست فالوی کسی را تایید نمیکنند تا تعداد فالوئرها بالاتر نرود. در ادامه، اما در صفحه اصلی خود اعلام میکنند پیج دوم را فالو آنان را برای پیگیری دنبال کنند! کسب وکارها هم برای تبلیغات به سراغ اینفلوئنسرهای کمتر از ۵۰۰ هزار فالوئر خواهند رفت که هر کدام چند پیج مختلف دارند.
این شاید یکی از سادهترین روشهایی است که تعدادی از اینفلوئنسرها در پیش گرفته اند و به نظر میرسد در ادامه با روشهای خلاقانه تری سعی خواهند کرد قانون را فریب بدهند و دور بزنند. اینجا ایران است و بالاخره هزار راه نرفته وجود داد و برای فرار از دادن مالیات آن هم وقتی که مبتنی بر خودظهاری است، هزار راه نرفته وجود دارد و تا زمانیکه سازمان امور مالیاتی خلاءهای قاونی را برطرف نکند و مانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته، قبض مالیات را مستقیما تحویل افراد حقیقی و حقوقی ندهد و برای آنها ضربالاجل تعیین نکند، راههای فرار نیز وجود دارد.
از سوی دیگر وقتی که بخش زیادی از بودجه در سال ۱۴۰۱ قرار است از طریق مالیات تامین شود و گفته میشود حتی حقوقهای بالای ۵ میلیون تومان مشمول مالیات خواهند شد این حق شهروندان است که بپرسند چطور کسی که ماهیانه ۵ میلیون تومان حقوق میگیرد باید مالیات بدهد، اما اینفلوئنسری که روزی ۵ میلیون تا ۱۰ میلیون درآمد دارد از مالیات میگریزد؟
البته، اما سوال مهمتر هم چنان همان است که آیا سازمان امور مالیاتی کشور که در گرفتن مالیات از پزشکان ناموفق ماند و بالاخره با طرح خوداظهاری مالیاتی میتواند از اینفلوئنسرها مالیات بگیرد؟