نشان تجارت - قدرتمداران مستبد را چه اسباب و عواملي ميدانداری ميكند؟ اينان از كدام منبع جوشان حيات میگيرند و با كدام وزنهای سينه و بازو ستبر میدارند؟ چگونه ميتوان قدرت را مهار كرد تا در پهنه سياست ديگر شاهد چنين قدرتمنداني نبود؟ از چه راههايي ميتوان آنها را بر سر جاي خود نشاند تا ديگر در جهت تطاول و گردنكشي ميل نكنند؟ راههاي مهار قدرت كدام است؟ انواع مهار كداميناند؟
به عبارت ديگر چه راهكاري را میتوان برگزيد تا قدرت سر از استبداد باز نكند؟
اینها مجموعه پرسشهایی است كه در انديشه سياسي، پيوسته موضوع بحث قرار گرفته و بدان پرداخته ميشود. كتاب «مهار قدرت» در واقع پاسخی است به این پرسشها که به قلم احمد راسخیلنگرودی توسط نشر علم به چاپ رسیده است.
مولف بدون هیچگونه ادعایی، اذعان میدارد که کتاب «مهار قدرت» «پرداختی است سردستی از موضوعی بس مهم که در طول تاریخ، دغدغه انسان سیاسی را تشکیل میداده است. این موضوع بس مهم، چیزی نیست که در چند برگ از یک دفتر، بتوان تمامی ابعاد آن را مورد بررسی و تحقیق قرار داد، پهنهای وسیعتر از این مقدار میطلبد...» راسخیلنگرودی در نقش مولف، سطرهای این کتاب را تماماً به منزله یادداشتهایی میداند گردآمده در ذیل موضوع «مهار قدرت»، بیهیچ ادعایی.
در فصل نخستين اين كتاب ميخوانيم:
«ماشين قدرت، پرشتاب و در سرعت فزاينده است، قدرتمند يكريز میراند و ميتازد و ميخرامد. پيوسته نظر به توسعه دامنه خود را دارد. هيچ نوع نقد و نظارتي را بر اعمال خود نميشناسد. بالذات پويا و روزافزون است، ميدان پيدا كند بهسمت استبداد مطلق يا توتاليتريانيسم ميل مينمايد.
توسعهطلب و زيادهخواه است. همواره ميخواهد خود را بركشد، به پيش رود، مانع از ميان بركند. در جريان افزونخواهي جبار و ستمگر ميشود. از اينرو هيچگونه مخالفتي را برنميتابد و چون مخالفي در برابر خود ببيند بر ميزان سختگيري خود افزوده و سختگير و سختگيرتر ميشود، تا آنجا كه مخالف از ميان بركند.
ماشين قدرت به كم قانع نيست. سیریناپذیر است. در عرصه طلب حدی نمیشناسد. ميكوشد در همه جا سري باز كند. خودي نشان دهد و پيوسته جلوهگري كند. ورود به زاويه بستهاي هم برايش غنيمت است. به زواياي تاريك و به كنجها هم سرك ميكشد. وقت و بيوقت خود را بر كسان تحميل ميدارد. به وقت و جايش در پي شكار سينههاست. همواره سوداي آن را دارد كه چترانداز معركهها باشد. خود را بيمثال و بيبديل ميخواهد. حریفی بر سر راه خود مشاهده کند شکیب از کف میدهد؛ میشود سپندی بر روی آتش. ...
جنگجو و ستيزهخواه است. تشنه دخالتها و كشمكشها است. ميل به استيلا بر قواي مقابل تنها هدف ماشين قدرت را تشكيل ميدهد. همه چيز و همه جا را براي خود ميخواهد. اهل مصادره و قبضهكردن است. از توزيع قدرت گريزان است. رويي در توسعه خود دارد و رويي در مصادره ديگران. بسیار کامجو و لذتخواه است...»
در بخشهای آغازین این مجموعه در قالب عناوینی چون: «سیطره قدرت» و «سپهر قدرت» زیادهخواهی و افزونطلبی قدرت، میل پیوسته آدمیان به قدرت، محوربودن مفهوم قدرت در بسیاری از حوزههای علمی، نقش و اهمیت قدرت در روابط و مناسبات اجتماعی، مکانیزم قدرت، مورد بحث و نظر قرار میگیرد.
همچنین در قالب عناوینی چون: «قدرت در فرهنگ اساطیری»، «قدرت در اندیشههای فلسفی» و «فهمهای نوین از گفتمان قدرت»، ردپایی از مقوله قدرت در فرهنگ اساطیری و اندیشههای فلسفی متفکران و فیلسوفان بزرگی چون: افلاطون، توماس آکویینی، شوپنهاور، هگل، فیخته، توماس هابز، ماکیاولی، نیچه، برتراند راسل، پارسونز، رابرت دال، میشل فوکو و ماکس وبر بهطور گذرا گرفته میشود.
«قدرت سیاسی» و «خشونت سیاسی»، عناوین دیگری از این مجموعه را تشکیل میدهد. در این دو بخش، موضوعاتی چون: لزوم یا عدملزوم قدرت سیاسی در جوامع انسانی، مواضع صاحبنظران موافق و مخالف نسبت به لزوم قدرت سیاسی، رابطه خشونت سیاسی، ابزاری بودن ماهیت خشونت، و نیز روشهای سهگانه مصادر قدرت، اقناع، امتیاز و خشونت، تشریح میگردد.
عناوین انتهایی که در واقع اصلیترین بخش از کتاب را تشکیل میدهد، دیدگاههای آنارشیستی و بدگمان به موضوع مهار قدرت، الزامات و بایستههای مهار قدرت، نظریههای سهگانه مهار قدرت شامل: «نظریه مهار درونی قدرت» با رویکرد به مدینه فاضله افلاطون و فارابی، «نظریه مهار بیرونی قدرت» و «نظریه مهار دوجانبه قدرت»، و نیز اصول موثر و کارآمد مربوط به هر یک از نظریههای سهگانه در اجرایی ساختن پروژه مهار قدرت، مورد درنگ و تامل قرار میگیرد.