نشان تجارت - در این مراسم که به جهت رعایت پروتکل های بهداشتی با حضور جمع محدودی از اعضای خانه دوست برگزار شد، از کتاب «غربت علم» رونمایی شد.
احمد راسخی لنگرودی نویسنده کتاب در این مراسم طی سخنانی، ضمن تشکر از سارا شریعت مدیر موسسه فرهنگی «خانه دوست» در برگزاری این مراسم، به انگیزه خود در چاپ کتاب «غربت علم» اشاره کرد و گفت: آنچه که در این مجموعه آمده، نقد و نظری است اجمالی بر نگاه های افراطی افراد و گروه های مختلف در مواجهه با علم و تکنولوژی در ادوار مختلف، از قرون وسطی تا عصر نوزایی علم و بعد از آن که در سالها پیش، پاره هایی از این مجموعه طی سلسله مقالاتی در روزنامه های کثیرالانتشار به چاپ رسیده بود و این مجموعه، شرح و بسط همان مقالات است.
راسخی لنگرودی در ادامه سخنان خود، افزود: آنچه که در این کتاب می آید مرثیهسرایی بر غربت علم نیست؛ گشت و گذاری است در تاریخ پُرتلاطم علم، و تاملی بیشتر در باب پرسشهایی چون: علم در تاریخ پُر نشیب و فراز خود با چه میدانهایی مواجه شد؟ چه مواضعی را از ناحیه گروههای مختلف در دامن خود تجربه کرد و چگونه حوادث تلخ و شیرین را پشت سر نهاد تا بدین حد و پایه رسید؟ از پسِ ستیزهگران و ستایشگران افراطی خود چگونه برآمد و سرانجام جایگاه واقعی خود را پیدا کرد؟
در مقدمه این کتاب که از سوی نشر قصیده سرا در بیش از ۲۵۰ صفحه به چاپ رسیده است، می خوانیم: علم در تاریخ خود با وجود آنهمه توجهات و کانون مراجعات، همواره در میان دو طایفه در غربت بوده و کمابیش همچنان است؛ طایفهای موسوم به علمستیزان و طایفهای موسوم به علمستایان. هر یک به نحوی حق علم را آنچنان که باید ادا نکردهاند؛ طایفهای به بهانههای مختلف به علم تاختهاند و مانع بر سر راه آن ایجاد کردهاند. در مقابل، طایفهای به بهانههایی دیگر، بیش از حد علم را ستوده، تا آنجا که به علممداری روی آوردهاند. این نیز مانع دیگری بر سر راه علم بوده است.
نویسنده که پیش از این نیز کتابهای متعددی را در حوزه های مختلفِ فلسفی، تاریخی و سیاسی از جمله: «اندیشه و سیاست»، «با سقراط در شهر گفتگو»، «سارتر در ایران»، «غرب و قومیت»، «شریعتی، از شک تا یقین»، «افق های ناکجاآباد»، «مهار قدرت»، «موج نفت»، و.... راهی بازار نشر داشته است، با این سرآغاز می کوشد به زبانی ساده به نقد و بررسی دو نوع مواجهه غیر اصولی در تاریخ با علم و تکنولوژی، نقش و جایگاه واقعی علم و نسبت آن را با انسان روشن ساخته و به نوعی غربت علم را، بهرغم شعاع وسیع اقبالها، آشکار سازد.
کتاب «غربت علم» در هفت فصل گرد آمده است. عناوین فصول هفتگانه عبارتند از: «قشری گرایی دینی»، «عالِمکُشی در قرون وسطی»، «عصر نوزایی علم»، «کعبه علم»، «ریشهیابی علم در نژاد غربی»، «معارضان علم»، و «جایگاه واقعی علم».
نویسنده نظرات خود را نسبت به جایگاه واقعی علم در آخرین فصل، در ذیل عناوینی چون: «مرثیه سرایی بر غربت علم؟»، «تلاشی بیهوده»، «علم و دین»، «علم یا علم مداری»، و «پرسش از تکنولوژی» تشریح نموده است.