نشان تجارت - مذاکرات احیای برجام در وین ادامه دارد و سران پایتختهای ایران و گروه 1+5 امیدوار هستند امضای برجام دوباره زنده شود. از سرگیری دوباره مذاکرات، اما در ایران میان کارشناسان یک نگرانی را پیش کشیده، اینکه آیا دوباره سرنوشت ارزهای گمشده سالهای ۹۴ تا ۹۶ تکرار میشود؟ ارزهایی که حاصل برجام و از سرگیری روابط تجاری ایران با جهان بود، اما سرنوشت آنها در ایران هنوز نامعلوم است.
اقتصاد ایران طی سالهای اخیر دچار رکود تورمی شده که هر خانواده و فعال اقتصادی را در تنگنا فرو برده است. دولت و مسئولان ریشه اصلی مشکلات اقتصادی در ایران را به دلیل ترک یکجانبه آمریکا از برجام و وضع تحریمها علیه ایران میدانند، اما از سوی دیگر برخی کارشناسان معتقدند مشکلات ساختاری و ناکارآمدی داخلی ریشه اصلی این مشکلات است و نه آنطور که تمایل دارند عنوان گردد و تحریم را در قالب عامل اصلی مشکلات مطرح نمایند. ناکارآمدی که نه در روزهای بدون تحریم توان نجات اقتصاد ایران را دارد و نه در دوره تحریمها.
حالا با از سرگیری مذاکرات وین مهم است که تجربه برجام بررسی شده و ببینیم در دوسال بعد از برجام، دولت چه استفادهای از این فرصت کرد و اگر برجام دوباره احیا شود آیا قصه همان قصه سالهای ۹۴ تا ۹۶ خواهد بود؟
بیشتر بخوانید: ریزش قیمت ارز شتاب گرفت / هجوم فروشندگان به بازار دلار
به گفته کارشناسان، برجام ما را از یک حالت شکنندگی با هزینه مبادله سالانه بین ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار نجات داد، اما آن توهمی که در ذهن مسئولان کلیدی کشور وجود داشت و فکر میکردند برجام یک اکسیری است که به صورت خودبهخودی میآید همه مسائل ما را حلوفصل میکند، نبود؛ در حالی که برجام مطلقا چنین کارکردی برایش وجود نداشته است.
فرشاد مومنی، اقتصاددان جزو کسانی است که با تاکید بر تجربه برجام در سالهای ۹۴ تا ۹۶، اکنون نگران تکرار سرنوشت دوباره اقتصاد بدون تحریم در ایران است. او با بیان اینکه این انتقادات به معنای نفی ضرورت احیای برجام نیست، میگوید: «ما از این فرصتی که ایجاد شد برای چاق کردن مافیای واردات و مافیای رباخورها و دلالها استفاده کردیم، پس این اشکال از برجام نبود، این اشکال از ما بود که به اقتضائات بلاتکلیفی تن در دادهایم، و تا زمانی که این مساله وجود داشته باشد، اقتصاد ایران روی خوش نخواهد دید.»
این کارشناس اقتصادی یک سوال را مطرح میکند و با اشاره به غیرشفاف بودن عملکرد بانک مرکزی میگوید: «وقتی که تخصیصهای ارزی به صورت نصفه و نیمه در سال ۹۷ انتشار پیدا کرد و آن همه فساد و ناکارآمدی به صورت عریان در آن مشاهده شد، رییس بانک مرکزی چرا تخصیصهای پسابرجام یعنی سالهای ۹۴، ۹۵ و ۹۶ را شفاف نمیکند؟ تخصیصهای ارزی بعد از توافق برجام را شفاف کنید تا ببینیم که به چه کسانی تحت چه عنوانی و تحت چه هدفی دلار تخصیص پیدا کرده است. چه منافعی دارد که پنهانکاری میشود؟ چه کسی از این پنهانکاری سود میبرد؟»
نحوه و توزیع ارز در سالهای پس از برجام و در دورانی که درآمدهای ارزی دولت از فروش نفت و صادرات غیر نفتی به بالای صد میلیارد دلار نیز میرسید، یکی از نقاط مبهم اقتصاد ایران است.
طبق مطالعات دفتر پژوهشهای اقتصاد و توسعه اتاق بازرگانی مشهد، طی سالهای ۹۴ تا ۹۶ یعنی بعد از برجام، میزان درآمدهای ارزی کشور حاصل از صادرات نفت و گاز بالغ بر ۱۵۳ میلیارد دلار بوده و منابع ارزی حاصل از صادرات کالاهای غیرنفتی و خدمات به ۱۲۳ میلیارد دلار رسیده؛ یعنی طی این سه سال در مجموع دریافتیهای کشور معادل ۲۷۲ میلیارد دلار از محل صادرات نفت و گاز، کالا و خدمات از کشور بوده اما هنوز مشخص نیست از این میزان چقدر ارز به افراد مختلف تخصیص برای واردات داده شد و چقدر ارز از کشور خارج شد. ولی طبق مستندات رسمی معادل ۸/۲۴۵ میلیارد دلار برای واردات گاز و فرآوردههای نفتی، سایر کالاها و خدمات ارز داده شده است.
گفته میشود با وجود آنکه در این سالها و تا پیش از خروج یکجانبه ترامپ از برجام، اوضاع اقتصادی خوب توصیف شده بود، اما در سالهای ۹۴ تا ۹۶ خروج ارزی بیش از ۴۰ میلیارد دلار از کشور صورت پذیرفته است.