کد خبر: ۲۵۱۸۷
۰۹:۲۷ -۳۰ اسفند ۱۳۹۹
موسی احمدزاده عضو هیات رئیسه اتقاق‌های بازرگانی ایران و استرالیا مطرح کرد

سلبریتی‌ها به مرور جای خود را در اقتصاد ایران باز کردند / ماندگاری اتئلاف سلبریتی‌ها و تولید کنندگان چقدر است؟

قدمت سال‌های روی آوردن ایرانیان به شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان‌ها شاید اندکی از انگشتان بیشتر دست بیشتر باشد؛ همین مدت کوتاه برای توسعه فعالیت اقتصادی اینفلونسر‌های ایرانی کافی بود؛ گروهی متشکل از چهره‌های تاثیرگذار اجتماعی به ویژه هنرمندان و ورزشکاران که حالا کوچکترین رفتارشان هم به الگو و ضدالگو برای سبک زندگی مردم ایران و هم به یک بیزنس تبدیل شده است.

پرداخت مالیات توسط سلبریتی ها

نشان تجارت از اواخر دهه ۷۰ به بعد بیلبرد‌های تبلیغاتی و صفحات نشریات به عرصه فعالیت سلبریتی‌هایی درآمدند که به اعتبار شهرت اجتماعی خود استفاده کالا و خدمات مختلفی را به مردم توصیه می‌کردند؛ همه گیری نرم افزار‌های پیام رسان و شبکه‌های اجتماعی، اما بعد تازه‌ای به این کسب و کار داد و باعث شکل گیری هویت جدیدی تحت عنوان اینفلونسر‌ها شد.

گواه این ادعا بازدید‌های بالا و حتی بحث برانگیزی است که بازتاب عادی‌ترین رفتار‌های اینفلونسر‌ها یا هما سلبریتی‌های ایرانی هر روز در رسانه‌های رسمی و غیر رسمی به همراه دارد؛ سوای واکنش‌های مثبت و منفی که جامعه و متولیانش تا به امروز نسبت به این اتفاق نشان داده اند حالا دیگر فعالیت اینفلونسری جایی برای خود در میان کسب و کار‌های رسمی و غیر رسمی ایران بازکرده است و طیف‌های مختلفی از عرضه کنندگان کالا و خدمات در بازار ایران به شیوه‌های گوناگون از اینفلونسر‌ها برای در اختیار گرفتن بازار فروش استفاده می‌کنند.

اما آیا با این وضعیت اقتصادی که کوچکترین ثباتی در آن وجود ندارد، ائتلاف تولیدکنندگان و اینفلونسر‌ها شانسی برای زنده ماندن و رشد دارد؟

موسی احمدزاده عضو هیات رئیسه اتقاق‌های بازرگانی ایران و استرالیا در این باره می‌گوید: مشارکت سلبریتی‌ها و اینفلونسر‌ها در معرفی و فروش یک کالا و خدمات یک تجربه جهانی است که در این چند سال در اقتصاد ایران به یک اتفاق تازه شباهت دارد؛ یک چهره شناخته شده اجتماعی اگر وجه مثبتی داشته باشد می‌تواند در فروش یک کالا و تبدیل شدن آن به برند نقش موثری داشته باشد؛ فرقی ندارد که این چهره هنرمند یا ورزشکار مهم این است که در زمان و مکان درست جامعه نظر مثبتی نسبت به او داشته باشد و این موقعیت برای شروع یک همکاری میان تولیدکنندگان و جامعه سلبریتی‌ها کافی است.

وی ادامه می‌دهد: در سال‌های اخیر سلبریتی‌ها به مرور جای خود را در اقتصاد ایران باز کردند؛ اگر در ابتدا وظیفه معرفی و توصیه یک مارک خاص از کالا و خدمات را برعهده داشتند حالا دیگر شاهد آن هستیم که به نام برخی از آن‌ها اجناس و کالا‌های مختلفی روانه بازار می‌شود؛ این اتفاق در حوزه‌هایی مثل پوشاک و لوازم آرایشی بهداشتی و حتی مراکز تفریحی به خوبی مشهود است.

این فعال حوزه کارآفرینی در ادامه می‌گوید: روانه شدن یک عطر یا پوشاک با نام یک هنرمند به بازار دلیلی بر داشتن تخصص صاحب عنوان در تولید و طراحی آن کالا نیست؛ در اصل سرمایه اجتماعی صاحب عنوان برند آنقدر کافی بوده تا جامعه دنبال کنندگان او به توصیه و سبک و سلیقه او در زمینه‌های مختلف توجه کنند و همین اتفاق به تنهایی می‌تواند یک تولید کننده خبره و خوش فکر را مجاب کند تا ریسک سرمایه گذاری کالا و محصول جدید را بپذیرد؛ اگر با دید عمیق به این مسئله نگاه کنیم در پس هر محصولی که به نام چهره‌های اجتماعی روانه بازار می‌شود یک سرمایه گذار و سازنده خبره که بازار مسلط است وجود دارد.

وی در عین حال خاطرنشان می‌کند: البته جامعه هدف هم در مواجهه با این تبلیغات هر روز هوشمندتر می‌شود؛ دور از ذهن که بخشی از چنین تبلیغاتی برپایه داد‌های غلط و غیر واقعی باشد؛ برای نسل حاضری که به زندگی بر بستر اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها عادت کرده اند کار سختی نیست که به کمک گروه‌های مرجع تخصصی از میان انبوه توصیه‌های تبلیغاتی سلبریتی‌ها ادعا‌های سره را ناسره تفکیک کنند و مورد سوء استفاده قرار نگیرند.

وی در عین حال در رابطه با آینده این سبک کسب و کار‌ها می‌افزاید: از بابت مشکلات دست و پاگیری که اقتصاد ایران از بیرون با آن روبروست تهدید چندانی وجود ندارد؛ تهید اصلی موانعی است که در داخل به وجود می‌آیند؛ مثلا تعارف نداریم تحریم‌های اقتصادی نقل و انتقال پول و واردات مواد اولیه را دشوار کرده اند، اما این مشکل به اندازه گرفتاری نیست که بخشنامه‌های خلق الساعه بانکی، مالیاتی، بیمه‌ای و گمرکی پیش پای تولید کنندگان و در نتیجه آینده همکاری مشترک آن با سلبریتی‌ها یا همان اینفوئلنسر‌ها می‌اندازد.

عضو هیات رئیسه اتاق‌های بازرگانی ایران با استرالیا و کانادا در عین حال می‌افزاید: سوای این داستان یک مشکل احتمالی دیگر هم پیش پای این ائتلاف مشترک اقتصادی وجود دارد؛ طراحی عمده کسب و کار‌ها در ایران کپی و رونوشت بدون دخل و تصرفی از نمونه‌های خارجی هستند؛ طراحی و حتی تبلیغ عمده محصولاتی که در بازار‌های مختلف ایران عرضه می‌شوند برپایه کپی برداری صورت گرفته از یک نمونه موفق خارجی مشابه یا غیر مشابه است؛ برای همین است که در ایران برند معتبر به معنای جهانی نداریم که تا نسل‌ها به فعالیتش ادامه بدهد؛ شاید چند نمونه معدود موفق داشته باشیم عمده برند‌های ایرانی تنها در محدوده بازار‌های داخل کشور شناخته شده اند و تازه اکثرشان بعد از کنارگیری موسسان اولیه می‌میرند و این اتفاقی است که در نهایت باعث می‌شود تا عمر مشارکت یک اینفلوئنسر در معرفی یک کالا یا خدمات چندان طولانی نشود.

منبع: اقتصاد24
ارسال نظرات
گوناگون