نشان تجارت - ۶ بهمن ماه سال جاری در گزارشی با عنوان «افت فشار مخزن پارس جنوبی؛ آری یا خیر؟ / دو اظهارنظر متناقض در یکسال» به بررسی اظهارات ضد و نقیض مسئولین ذی ربط بهره برداری پارس جنوبی درباره افت فشار مخزن گاز پارس جنوبی طی یک سال گذشته پرداختیم. شرکت ملی نفت ایران درباره این گزارش توضیحاتی به این شرح ارائه داده است:
تولید طبیعی از میدان گازی پارس جنوبی همانند کلیه مخازن گازی دنیا بر اساس مکانیسم انبساط حجمی سیال است که در آن فشار مخزن همزمان با شروع تولید و متناسب با شرایط برداشت به مرور زمان افت میکند که این موضوع واقعیتی علمی و بدیهی و انکارناپذیر است، چنانچه در توضیحات مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در متن گزارش نیز صراحتاً اشاره شده است که افت فشار مخزن از همان روز نخست تولید آغاز شده است.
البته به نظر میرسد نگارنده اصولاً توجهی به توضیحات اعلام شده در متن همان خبر نکرده یا شناخت ابتدایی از مخازن و شرایط تولید آنها نداشته و بنابراین به گونهای آغاز افت فشار مخزن را کشف و اعلام نموده است! گویی که موضوعی است که به تازگی یا در سال جاری حادث شده یا اینکه مخزن تاکنون ملاحظه بهره بردار را نموده و جهت آغاز افت فشار خود، منتظر تأیید رسمی و اعتراف بهره بردار مانده است.
به هر حال در خصوص مباحث مطروحه اخیر، نکته مهمی مبنی بر تفکیک بین دو موضوع کاهش تولید و افت فشار قابل توجه است. تا زمانیکه حداقل فشار موجود در مخزن به حدی بالا باشد که میزان سیال تولیدی در سطح حداکثر طراحی ممکن، قابلیت انتقال به سکو، خط لوله دریایی و پالایشگاه خشکی را داشته باشد، تولید ثابت مانده و فشار به صورت تدریجی افت میکند که وضعیت مخزن پارس جنوبی از ابتدا تا به حال این گونه بوده است؛ بنابراین تولید و برداشت حداکثری از عمده سکوهای پارس جنوبی در سالهای گذشته (هم زمان با افت تدریجی فشار) انجام شده و در مجموع تولید کلی از میدان (با حفاری چاههای جدید و تکمیل و راه اندازی سکوها در سه سال اخیر) افزایش بسیار زیادی یافته و در سال ۱۳۹۹ نیز به حداکثر میزان خود رسیده و حفظ شده است.
شاهد این امر تحقق حداکثری میزان تولید تکلیفی و برنامهای و حتی فراتر از آن در میدان پارس جنوبی است به نحوی که در دو ماه گذشته بعضاً تا بیش از دو درصد نسبت به برنامه و تعهد، تولید بیشتری انجام شده و پیش بینی میشود در سال ۱۴۰۰ نیز با تأمین لولههای درون چاهی و تکمیل معدود چاههای باقیمانده به همراه شروع تولید از فاز ۱۱ به بیشترین رکورد تاریخی خود برسد؛ بنابراین عملاً نه تنها افت تولیدی اتفاق نیفتاده که منجر به کاهش گازرسانی شود بلکه تولید افزایش یافته است، بنابراین متناسب با رشد لجام گسیخته مصرف به خصوص در سطح خانگی و اداری و صنایع کوچک (با احتساب شرایط ویروس کرونا) نبوده و علاوه بر آنکه کل افزایش تولید مذکور را بلعیده بلکه به سایر مصرف کنندگان عمده (نظیر نیروگاهها) نیز فشار وارد کرده است.
در این شرایط، افزایش تولید از مخزن پارس جنوبی از سال ۱۴۰۱ به بعد نه تنها قابلیت حصول و تداوم ندارد بلکه به تدریج و با افت بیشتر فشار در مخزن طی سالهای بعد از آن و جهت امکان استمرار برداشت، نرخ تولید از مخزن به ناچار شروع به کاهش میکند.
براساس دادههای واقعی تولید در مخزن و ملاحظه سایر پارامترهای زمین شناسی و مدل سازی مخزنی و تطبیق تاریخچه، پیش بینی میشود افت فشار فعلی به تدریج (حدود ۴ سال دیگر) در نواحی حاشیهای میدان و متعاقباً در مرکز میدان اثر مشهود و جدی در میزان تولید دشته و منجر به کاهش محسوس و سالانه آن میشود که این موضوع از چند سال پیش به عنوان واقعیتی اجتناب ناپذیر در دستور کار وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران قرار گرفته و راهکارهای مختلفی جهت مقابله با آن و در واقع حفظ و نگهداشت تولید، بررسی و اقدام شده که من جمله میتوان به لحاظ تأسیسات فشارزایی در قرارداد فاز ۱۱ و مطالعات احداث آن در سایر سکوها، عقد قرارداد با سازندگان داخلی کمپرسورهای مربوطه، پیگیری حفر چاههای درون میدانی، مضاعف نمودن خطوط لوله، اکتشاف و توسعه نقاط خارج از مرزبندی فعلی و… و. اشاره کرد.
با توجه به توضیحات فوق مجدداً تأکید میشود تاکنون افت تولید قابل توجهی در میدان پارس جنوبی که متأثر از افت فشار مخزن باشد (به استثنای بخشی از تولید یک سکوی واقع در حاشیهایترین نقطه میدان با خواص مخزنی ضعیف که آن هم در مجموع کمتر از نیم درصد کل تولید میدان است)، اتفاق نیفتاده و بنابراین ادعاهای مطروحه در این خصوص غیرکارشناسی و فاقد صحت است.
مضافاً در گزارش موصوف، بروز مشکلاتی بعضاً جزئی و گذرا در سکوها (نظیر وقوع نشتی در یک شیر و…) که اموری موقت و ذات طبیعی عملیات بهره برداری بوده و به فوریت نیز برطرف میشوند، به عنوان شاهد افت تولید (افت فشار) اشاره شده که دوباره حاکی از ناآشنایی نگارنده و صرفاً خلط مبحث و گمراه نمودن مخاطب است.
بدیهی است هیچ میزان افزایش تولید و یا برنامههای حفظ و نگهداشت آن در سالهای بعد، قادر به پاسخگویی به روند فعلی و شتابان مصرف نبوده و لازم است کلیه اقدامات و راهکارهای ممکن جهت کاهش و بهینه سازی مصرف گاز در دستور کار کلیه ارکان کشور قرار گیرد چرا که مخزن پارس جنوبی تکرار ناپذیر بوده و افت فشار و به تبع آن کاهش تولید در سالهای آتی، واقعیتی غیرقابل اجتناب است.
در این راستا از اصحاب محترم رسانه انتظار میرود به توضیحات ارائه شده توجه و عنایت کافی نموده و از درج مطالب ناصحیح و تشویش کننده اذهان عمومی اجتناب کنند تا سربازان کشور در جبهه تولید و توسعه بتوانند با تمرکز حداکثری بر وظایف خود و متناسب با مقدورات و شرایط موجود، بهترین و مناسبترین اقدامات ممکن و تمهیدات لازم را از منظر فنی و اجرایی، متناسب با نیازمندیهای میدان، اتخاذ و راهبری و هدایت کنند.
به نظر میرسد شرکت ملی نفت ایران در توضیحات خود ضمن تأیید گزارش خبرگزاری مهر درباره هشدار و انجام اقدامات لازم برای جبران افت فشار گاز پارس جنوبی که مدیرعامل شرکت بهره بردار پارس جنوبی خود بارها به آن اعتراف کرده است، تلاش کرد با خلط بحث از عملکرد وزارت متبوع خود دفاع کند که البته در مقام روابط عمومی، امری طبیعی است.
خبرگزاری مهر سال گذشته و امسال طی گزارشهای کارشناسی به آغاز افت فشار گاز مخزن پارس جنوبی اشاره کرده که مورد تأیید وزارت نفت هم هست و در توضیحات شرکت ملی نفت ایران نیز به آن اشاره شده مبنی بر اینکه در سال ۱۴۰۱ (یعنی یک سال پس از دولت تدبیر و امید!) به میزان قابل توجهی آغاز میشود. هر چند نمونه آمار تولید گاز در برخی فازهای پارس جنوبی که طبق اسناد موجود مطرح شد، نشان از کاهش تولید ۲۱ میلیون مترمکعبی تنها در فاز ۱۵ در ۲۹ دی ماه سال جاری و البته برخی دیگر از فازها دارد، اما شرکت ملی نفت ایران به علت این کاهش تولید آن هم به این میزان در یک روز اشارهای نکرده است.
از سویی دیگر لازم به تاکید است که آبده بودن سکوی ۱۲ C صرفاً جهت توصیف وضع این فاز که افت فشار آن مشهود و ملموس است، مطرح شده است. نکته اصلی مطرح شده در گزارش این خبرگزاری اقدامات لازم برای جبران افت فشار از طریق احداث سکو و کمپرسور برای جبران این افت فشار در سالهای آینده است. نکته تعجب آور در توضیحات شرکت ملی نفت ایران آن است که تأسیسات فشارزایی در قرارداد فاز ۱۱ و مطالعات احداث آن در سایر سکوها را که سالها در انتظار چشم آبیها بود و پس از کشمکشهای زیاد و ترک قرارداد توسط توتال، به تازگی در اختیار شرکت ایرانی قرار گرفته است، به عنوان اقدامات فشار افزایی یاد میشود حال آنکه توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به تازگی عملیاتی شده است.