نشان تجارت - تصویر دقیقی از آنچه که باید باشد ارائه نمیدهند. محمدرضا عارف هفته گذشته با دفاع تمام قد از سیاست تکنرخی کردن ارز گفته بود این کار باید حتما اجرا شود. او گرچه پذیرفت که شاید مشکلاتی در زمان اجرای این سیاست وجود داشته باشد، اما گفت،دولت باید روزی برای حذف رانت در این بخش وارد عمل میشد. رئیسجمهور هم چند روز بعد به این نکته اشاره کرد که فضای تامین ارز برای عدهای تبدیل به رانت شده است.
اما نمایندگانی در مجلس ابتکار عمل را در دست گرفتهاند که از یک طیف خاص هستند و اینگونه وانمود میکنند که معیشت مردم لطماتی زیاد دیده است و استیضاح وزرای اقتصاد، نفت و رفاه را در دستور کار گذاشتهاند. تا اینجا ثبت حدود ۷۰ امضا برای استیضاح وزیر اقتصاد و ۲۰ امضا برای وزرای کار و رفاه در خبرها منتشر شده که نشان دیگری است از تلاش این نمایندگان برای فشار بر دولت چهاردهم.باید اینطور تحلیل کرد که موضوع نرخ ارز فعلا اقتصادی نیست و سیاسیتر از آن چیزی است آنها برای استیضاح وزرا دستاویز قرار دادهاند. با اینکه نوسان نرخ ارز و مدیریت دولت و نحوه و زمان اجرای بازار توافقی مورد ایراد همه اقتصاددانان و تحلیلگران است، اما طیف تندروی مجلس بر اساس آنچه سیاست محض است وارد عمل شده و تلاش میکند که با ایجاد فضای تردید بیشتر در افکارعمومی دولت را به سمت پاسخگویی و در نهایت تضعیف بکشاند. رویکرد دوگانه برخی نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری که از ابتدای دولت چهاردهم بنای مخالفتخوانی گذاشتهاند نشان میدهد باز هم منافع مردم به ابزار سیاسی تبدیل شده است.
با اینکه بسیاری گفتهاند به رغم مشکلاتی که در بازار ارز وجود دارد یا ناترازیهایی که در انرژی ایجاد شده است، فرصت چند ماهه کابینه چهاردهم آنقدر نبوده که بخواهیم استیضاح را کلید بزنیم، اصرار طیف تندروی مجلس این سوال را باقی میگذارد که چرا فضای سیاست و اقتصاد ایران منافع ملی را هیچگاه بر منافع گروهی ترجیح نمیدهد؟ این سوال به تنهایی موضوع مفصلی است که باید به آن پاسخ داد. اما چرایی اتفاقات در نرخ ارز و ناترازی انرژی را باید اینطور تحلیل کرد که عوامل متعدد و درهمتنیدهای اقتصاد ایران را وارد بحران کرده است. سیاست خارجی مستمر در تقابل با گشایشهای سیاسی و اقتصادی در کنار تحریمهای شکننده چنددههای بالاخره تاثیرات خود را روی زندگی روزمره نشان میدهد.
نباید فراموش کنیم که ایران سه سال گذشته را بدون مذاکره و رفع تحریم سپری کرده بود و دولت قبل بر این ادعا بود که کشور را بدون سیاست خارجی فعال برای رفع تحریم اداره خواهد کرد. نشانهها میگویند ناترازی در چهارماه اخیر ایجاد نشده و دولت سیزدهم و دولتهای گذشته، ذیل همین تحریم و انفعال سیاسی، بر افزایش مشکلات دامن زدند.از سوی دیگر جهش نرخ ارز از زمان احمدینژاد تاکنون به شکل کاملا معمولی در حال افزایش است. هر چه میگذرد توان سیاستهای پولی در قبال افزایش مشکلات کاهش مییابد و زمان این جهشها و نابسامانیهای بازار کوتاهتر و فواصل آن نزدیکتر میشود.
بنابراین دولت چهاردهم در این چهارماه کار مهم و اساسی انجام نداده که باید پاسخگوی مشکلاتی همچون ناترازی باشد. درباره نرخ ارز هم انتخاب زمان اجرای سیاستها از جمله موضوعاتی است که کابینه نیز به آن معترف است، اما تلاش برای حذف رانتها دولت را ناگزیر به اجرای زودرس آن کرده است. بنابراین صفآرایی مخالفان دولت برای استیضاح وزرای اقتصادی در شرایطی که منطقه آبستن حوادث است و آمدن ترامپ در بیستم ژانویه و اتفاقات بعد از آن قابل پیشبینی نیست، منطقی و عقلانی به نظر نمیرسد. همانگونه که زمان اجرای بازار ارز توافقی مناسب نبود، تلاش برای استیضاح و فشار بر دولت نیز در بدترین شرایط ممکن در حال انجام است. تضعیف دولت در وضعیت فعلی به نفع هیچکس نیست.
*روزنامه نگار
منبع: عصر رسانه