کد خبر: ۵۰۴۲۹
۱۰:۴۰ -۰۸ بهمن ۱۴۰۲
نوزدهمین حراج آثار هنری تهران
تاکنون سریال‌های «رقص روی شیشه» و «هیولا» تا «آقازاده» به‌طور علنی از راز‌های پنهان در دنیای حراج پرده‌برداری کرده و با شرح جزئیات پولشویی، فساد مالی و معاملات مشکوک، نقاب از بحران‌های این حوزه برداشتند. همین حاشیه‌ها سبب شد کاربران فضای مجازی از مسئولان ناشناخته این نهاد، درباره مکانیزم حضور تابلو‌هایی از سهراب سپهری، نحوه قیمت‌گذاری میلیاردی بر آثار تازه‌کاران، خریداران و درصدی که به فروشندگان اختصاص پیدا می‌کند، سؤال کنند.

رمزگشایی از حراج پایتخت، گران‌بهاسازی برای حراجِ هنر/ ۲۵۰ میلیارد تومان فروش حراج تهران با خریدارانی مجهول

نشان تجارت - روز گذشته، هتل پارسیان آزادی، میزبان پربحث‌ترین رویداد هنر‌های تجسمی بود. حراج تهران، درحالی نوزدهمین دوره خود را پشت سر گذاشت که در رسانه‌ها، تنها ویترین پرطمطراق آن تصویر و رونوشتی تکراری از آن مطرح شد و این مزایده باز هم در حاشیه امن بولتن‌های تبلیغاتی آرام گرفت؛ حراجی که سال‌هاست برگزاری آن با شائبه‌های مربوط به مدیریت محفلی، سازوکار انحصاری، ناگفته‌های مالی و شیوه قیمت‌گذاری آثار، پیوند خورده است، پیوندی که تنها با نگاهی اجمالی به دوره‌های گذشته این مزایده می‌تواند داده‌های جالب توجهی به دست دهد.

تابلوی سهراب، یک علامت سوال مصور!

۲۹ خرداد سال ۹۱ بود که حراج تهران در قالب یک نهاد خصوصی، با مدیریت علیرضا سمیع‌آذر آغاز به کار کرد. زمانی که نخستین چکش از طریق پیشخوان حراج روی میز خورد، کمتر کسی به ادامه‌دار بودن آن امیدوار بود. با این حال آن حراج، بالغ بر دو میلیارد تومان فروش داشت. (نرخ دلار: دو هزار و ۶۰۰ تومان)

همان‌روز‌ها مساله گردش مالی حراج تهران و درصدی که از عواید این فروش‌های میلیاردی به دست می‌آورد، مورد بحث قرار گرفت.
تا اینکه در سال ۹۲، شخص سمیع آذر به عنوان مدیر اجرایی این حراج، رسما اعلام کرد که ۱۵ درصد از عواید فروش حراج تهران سهم برگزارکنندگان است. البته به ادعای بانیان حراج، این درصد حالا به عدد ۱۰ کاهش یافته است. برای مثال در همین حراج اخیر که ۲۴۱ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تومان فروش داشت، ۱۰ درصد یعنی رقمی بیش از ۲۴ میلیارد تومان به جیب کسانی رفت که ناشناس هستند.

لازم به تاکید است که این رقم، منهای درآمد‌های غیررسمی است. به این ترتیب آثار هنری حراج تهران در دوره دوم، ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان (نرخ دلار: ۳ هزار و ۱۸۳ تومان)، دوره سوم، ۱۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان (نرخ دلار: ۳ هزار و ۲۰۰ تومان)، دوره چهارم ۲۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان (نرخ دلار: ۳ هزار و ۴۰۰ تومان)، دوره پنجم ۲۵ میلیارد (نرخ دلار: ۳ هزار و ۷۰۰ تومان) و در دوره ششم، ۱۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان (نرخ دلار: ۴ هزار تومان) به فروش رسیدند.

دوره هفتم این مزایده، اما با ۲۶ میلیارد فروش (نرخ دلار: ۴ هزار تومان)، به نام یکی از پرطرفدارترین هنرمندان معاصر ایران گره خورده است؛ سهراب سپهری.

بهاسازی برای آثار، چرا و چگونه؟

سال ۵۱ بود که سهراب سپهری، یک نقاشی بدون نام کشید و آن را به مجموعه تنه درختان خود، اضافه کرد. اثری دلی که شاید از لحاظ تکنیک و کیفیت در رقابت با دیگر نقاشان مطرح معاصر، حرف چندانی برای گفتن نداشت. آن روز‌ها خود سهراب هم نمی‌دانست که نیم قرن بعد، نامش برند می‌شود و اثر دلی‌اش، راهی جدا از دل را طی و سر از پرحاشیه‌ترین رویداد هنر‌های تجسمی درمی‌آورد، رویدادی که حال در شمایل یک حراج به تمی مهم در جامعه هنر و اقتصاد بدل و آشِ مناسبات مالی‌اش آنقدر شور شده که توجه بسیاری از فیلمسازان در شبکه نمایش خانگی را نیز به خود جلب کرده است.

از سریال‌های «رقص روی شیشه» و «هیولا» تا «آقازاده» که به‌طور علنی از راز‌های پنهان در دنیای حراج پرده‌برداری کردند و با شرح جزئیات پولشویی، فساد مالی و معاملات مشکوک، نقاب از بحران‌های این حوزه برداشتند. همین حاشیه‌ها سبب شد کاربران فضای مجازی از مسئولان ناشناخته این نهاد، درباره مکانیزم حضور تابلو‌هایی از سهراب سپهری، نحوه قیمت‌گذاری میلیاردی بر آثار تازه‌کاران، خریداران و درصدی که به فروشندگان اختصاص پیدا می‌کند، سؤال کنند. سوالاتی که همچنان بی‌پاسخ باقی مانده و نشان‌دهنده این نکته هستند که موضوعات مرتبط با اثرات مشکوک در حراج تهران هنوز هم در پیش‌زمینه بررسی‌ها و گمانه‌زنی‌ها است. چالش‌هایی که در فرآیند حراج به وجود آمده‌اند، نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر و جامع‌تر دارند. اما مکانیزم‌هایی که مشکوک به‌نظر می‌رسند، به وضوح نشان‌دهنده بازی‌های قیمتی در حوزه هنر‌های تجسمی هستند.

به بیان ساده‌تر، یک مجموعه‌دار ممکن است اثری را که اتفاقا نمی‌خواهد به فروش برساند، به منظور ایجاد یک حباب قیمتی، به بازار عرضه کند. او ممکن است به دیگر مجموعه‌داران بگوید که این اثر بسیار ارزشمند است و باید سرمایه‌گذاری شود، چراکه ارزش آن در آینده چند برابر می‌شود! این بازی می‌تواند به گونه‌ای باشد که قیمت اثر به طور پیوسته افزایش پیدا کند، حتی امکان جدال‌های مصنوعی نیز وجود دارد، اما در نهایت، مجموعه‌دار اصلی ممکن است خودش اثر را خریداری کند.

به عنوان مثال، اگر یک اثر از سهراب ۵۰۰ میلیون تومان ارزش داشته باشد و در واقعیت هم هیچ معامله‌ای صورت نگیرد، یک حباب قیمتی ایجاد می‌شود تا قیمت آثار سهراب در سراسر دنیا افزایش یابد و به ۳ میلیارد تومان در دوره هفتم و ۲۲ میلیارد تومان دوره نوزدهم برسد! این قیمت‌های بالا در نهایت می‌تواند توجه سرمایه‌داران را به خود جلب کند و اذهان مردم را نیز به این ارقام نجومی در اخبار، عادت دهد!

با همین روند؛
دوره هشتم حراج با فروش ۱۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی (نرخ دلار: ۴ هزار تومان)
دوره نهم با فروش ۳۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی (نرخ دلار: ۱۰ هزارو ۷۰۰ تومان)
دوره دهم با فروش ۳۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی (نرخ دلار: ۱۰ هزارو ۷۰۰ تومان)
دوره یازدهم با فروش ۴۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی (نرخ دلار: ۱۲ هزار و ۶۰۰ تومان)
دوره دوازدهم با فروش ۳۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون (نرخ دلار: ۱۲ هزار و ۶۰۰ تومان)
دوره سیزدهم با فروش ۸۷ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان (نرخ دلار: ۱۷ هزار و ۱۰۰ تومان)
دوره چهاردهم با فروش ۴۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان (نرخ دلار: ۲۳ هزار تومان)
دوره پانزدهم با فروش ۱۵۸ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان (نرخ دلار: ۳۰ هزار تومان)
دوره شانزدهم با فروش ۷۸ میلیارد تومان، (نرخ دلار: ۲۷ هزار و ۲۰۰ تومان)
دوره هفدهم با فروش ۲۰۰ میلیاردی (نرخ دلار: ۵۰ هزار تومان)
دوره هجدهم با فروش ۶۱ میلیارد تومانی (نرخ دلار: ۵۰ هزار تومان)
و در دوره نوزدهم با فروش ۲۶۰ میلیارد تومانی (نرخ دلار: ۵۵ هزار تومان)

برگزار شد و پرش‌های معنادار فروش نهایی در این نوزده دوره، چندان به چشم نیامدند!

رمزگشایی از حراج پایتخت

خریداران، غریبه‌های آشنای حراج!

در طول دوره‌های متعدد حراج پایتخت، عنوانی که همیشه در پس زمینه حضور داشته و توجه بسیاری را به خود جلب کرده، وجود خریداران بی‌چهره است. خریدارانی که قطعا طی این نوزده دوره توانسته‌اند به جمع مجموعه‌داران بزرگ آثار هنری بپیوندند. در اکثر حراج‌ها، بخش عمده‌ای از آثار توسط خریداران ناشناس به فروش می‌رود. این واقعیت، یک سوال مهم را در ذهن به وجود می‌آورد: آیا این خریداران واقعاً علاقه‌مند به هنر هستند و یا فقط به دنبال ایجاد حباب قیمتی هستند؟ این موضوع، بسیاری را به فکر فرو برده و اغلب به بحث‌های گسترده درباره شفافیت و عدالت در بازار‌های هنری منجر شده است.

اگرچه امری متداول است که هویت خریداران و مالکان آثار هنری مخفی نگه داشته شود، اما مساله اینجاست که در هیچ کجای دنیا، مالک روی اثر خودش چکش نمی‌زند! حتی اگر متوجه این بازی پشت پرده شوند، با فرد خاطی به خاطر تبانی برای ایجاد حباب قیمتی برخورد شدید می‌کنند. به طور کلی نام چند مجموعه‌دار بزرگ از جمله عباس ایروانی (هلدینگ عظام)، حمیدرضا هاشم‌نیا (سامسونگ)، اخوان (گروه صنعتی اخوان‌جم)، امیرمحمد تقی گنجی (مهرام)، گرامی (چای گلستان)، بهبهانی (پورشه)و دانیال‌زاده (فولاد) در حوزه تجسمی و بخصوص حراج تهران پرتکرار است.

نام‌هایی که در آن واحد ممکن است هم مالک باشند و هم خریدار! مثلا سام سرویس (سام الکترونیک) نمایندگی رسمی سامسونگ در ایران که اسپانسر حراج تهران هم هست گویا خریدار اکثر آثار رکوردشکن از لحاظ قیمت است. چنانچه در حراج چهار دوره پیش، اثر آیدین آغداشلو را نیز خرید. البته نام‌های پرحاشیه دیگری، چون مهدی جهانگیری و بانک گردشگری نیز پیرامون خرید‌های میلیاردی حراج تهران جولان می‌دهند و جالب توجه هستند.

حراج نوزدهم، حاشیه‌ای که بیش از ۲۵۰ میلیارد تومان چکش خورد

۲۴۱ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تومان؛ این رقمی است که در نوزدهمین دوره حراج تهران پای معامله تابلو‌هایی پرداخت شد که نه با ملاک‌ها و معیار‌های هنری، بلکه با شیوه معروف به اقتصاد سفته‌ای قیمت‌گذاری شدند؛ قیمت‌گذاری‌هایی که به نظر می‌رسد نه با ارزش‌گذاری منتقدان و کارشناسان نقاشی، بلکه با کل‌کل سرمایه‌داران تعیین می‌شود!

در نوزدهمین حراج تهران ۸۹ اثر از ۶۹ هنرمند، عرضه شد که ۸۲ اثر یعنی ۹۱ درصد آثار به فروش رسیدند. ضمن آن که رکورد این دوره حراج به تابلو بدون عنوان از مجموعه تنه‌درختان سهراب سپهری به قیمت ۲۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان (۲۲ میلیارد و ۴۴۰ میلیون تومان با احتساب درصد حراج‌گزار) اختصاص پیدا کرد.

پس از آن تابلو نقاشی خط «چه کسی می‌نگرد؟» حسین زنده‌رودی به قیمت ۱۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان (۱۵ میلیارد و ۶۲۰ میلیون تومان با احتساب درصد حراج‌گزار) در جایگاه دوم قرار گرفت.

اثر دیگری از مجموعه تنه‌درختان سهراب سپهری نیز با قیمت ۱۴ میلیارد (۱۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان با احتساب درصد حراج‌گزار) در جایگاه سوم ایستاد.

تابلو «مرگ و زندگی» از آیدین آغداشلو با قیمت ۱۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون در جایگاه چهارم و تابلو نقاشی‌خط «محبت» محمد احصایی با قیمت ۹ میلیارد تومان در جایگاه پنجم قرار گرفت.

اثری بدون عنوان از منیر شاهرودی فرمانفرماییان به قیمت ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان و اثری از فرامرز پیلارام ۸ میلیارد نیز در جایگاه‌های بعدی حراج نوزدهم ایستادند.

در این دوره از حراج تهران ۶۳ اثر با ارزش بیش از یک میلیارد تومان برآورد قیمت به مجموعه‌داران ایرانی پیشنهاد شد، که در نهایت ۵۷ اثر، بیش از هفتاد درصد از آثار فروخته شده در حراج نوزدهم با قیمت میلیاردی چکش خوردند.

همچنین نگاره‌ای از محمود فرشچیان ۷ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، مجسمه «نی‌لبک‌زن نشسته» بهمن محصص به مبلغ ۷ میلیارد و ۲۰۰ میلیون، تابلویی از مسعود عربشاهی ۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون، اثری از منوچهر یکتایی ۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون، مجسمه‌ای از مجموعه هیچ پرویز تناولی ۵ میلیارد، اثر دیگری از منیر شاهرودی فرمانفرماییان به قیمت ۵ میلیارد و نقاشی دیگری از مسعود عربشاهی ۵ میلیارد؛ ۱۴ اثری بودند که در حراج نوزدهم هر کدام بالای ۵ میلیارد تومان به فروش رسیدند.

چرا حراج تهران زیر ذره‌بین نمی‌رود؟

اما در نگاهی انتقادی به حراج تهران، ضعف‌های چشمگیری در این فعالیت فرهنگی و اقتصادی مشاهده می‌شود که نیازمند توجه از سوی برگزارکنندگان آن است. یکی از مسائل مهمی که برجسته شده است، عدم شفافیت در برگزاری حراج تهران است، مساله‌ای که باعث می‌شود جزئیات و روند این حراج به وضوح به اطلاع عموم نرسد. این امر می‌تواند به شکلی منفی بر تعامل بازار و جذب سرمایه‌گذاران تأثیر بگذارد.

مثلا انتخاب کارشناسان محدود و مجهول یکی از نقایص این حراج است. در حوزه بازار آثار هنری، تعداد زیادی از کارشناسان با تخصص‌های متنوع فعال هستند؛ اما حراج تهران از کارشناسان محدود و ناشناس استفاده می‌کند که موجب ایجاد شبهات و ابهامات درباره قیمت‌گذاری و ارزش واقعی آثار می‌شود. این نقطه ضعف باعث شده تا قیمت‌های آثار به‌طور غیرمعقولی افزایش یابد. با این حال مایه بسی شادی است که در یکی از بخش‌های هنر ایران، این مقدار پول بی‌زبان رد و بدل می‌شود!

اما فارغ از گمانه‌زنی‌های رسانه‌ها و خبرنگاران، سوال اینجاست که آیا قیمت‌ها در حراج تهران در آینده نیز حفظ می‌شوند؟ آیا آثار با همین قیمت به فروش می‌رسند؟ آیا مالکان آثار نهایی هستند یا این آثار بعد از فروش مجدداً به مالکان اصلی بازمی‌گردند؟ این پول‌های کلان که با فروش سالانه سینمای ایران برابری می‌کند، به حساب کجا یا به جیب چه کسانی می‌رود و خرج چه چیز‌هایی می‌شود و نقش دلالان در این حوزه چیست؟ در مواجهه با این انتقادات و شبهات، برگزارکنندگان حراج تهران باید شفافیت بیشتری را در روند برگزاری حراج ایجاد کنند. اطلاعات دقیق‌تر درباره کارشناسان، معاونت‌ها و مکانیزم‌های تصمیم‌گیری باید به صورت علنی اعلام شود تا اعتماد عمومی به این فرآیند افزایش یابد. همچنین، شفافیت بیشتر در مورد سرنوشت آثار و جریان مالی حراج، از جمله چگونگی استفاده از درآمد حاصل از فروش آثار، ضروری است. این اقدامات می‌توانند به حفظ اعتبار حراج تهران کمک و از ایجاد شبهات در مورد نقاط تاریک جلوگیری کند؛ که با این رویه شاید شادی این سود در بستر هنر، شیرین‌تر به کام نشیند!

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نبض بازار
گوناگون