کد خبر: ۴۶۸۲۶
۱۳:۳۲ -۳۱ فروردين ۱۴۰۲
سیدجواد ذبیحی از نوحه‌خوانان مشهور ایرانی در دوران پهلوی بود که بعد از انقلاب در دادگاه به مرگ محکوم شد. اگرچه او از حکم مرگ نجات یافت، اما گروهی خودسر به نام شاهین انقلاب او را تکه تکه کردند و جسد او را در اطراف تهران رها کردند.

سیدجواد ذبیحی که بود

نشان تجارت - علیرضا نجفی: «امروز به شما می‌گویم که کسی نه در حرف و نه در عمل نمی‌تواند ادعا کند که بیش از من به خدا و ائمه اطهار نزدیک است. پس در عمل نیز هر چه لازم بوده در عمل انجام بدهم انجام داده‌ام. هر حرم مقدسی را که می‌شد تعمیر کردم، هرشب قبل خواب با خدای خود راز و نیاز کرده‌ام و دعا خوانده‌ام.» از سخنرانی محمدرضاشاه پهلوی هنگام اعطای سند مالکیت به کشاورزان قم

«من در تمامی آنچه انجام داده و می‌دهم، خود را عاملی برای اجرای مشیت الهی می‌بینم و فقط از ذات احدیتش مسئلت دارم همواره مرا در انجام مشیات کامله خویش به راه راست هدایت کند و از خطا دور بدارد.» محمدرضاشاه پهلوی از کتاب ماموریت برای وطنم

نگاه محمدرضا شاه پهلوی به دین

محمدرضاشاه پهلوی بر خلاف پدرش عقاید مذهبی شدیدی داشت و خود را نماینده خدا بر زمین می‌دانست. او در آذر ماه سال ۱۳۲۰، حدود دو ماه پس از رسدن به قدرت دستور داد آموزش قرآن و تعالیم اسلامی از دبستان آغاز شود و در طول سال‌های بعدی سلطنتش دست به اقدامات فراوانی زد که دینداری خود را به خودش و به مردم اثبات کند.

فهرست بلند و بالای اقدامات مذهبی وی در کتابی تحت عنوان «شاهنشاه و دینداری» در سال ۱۳۵۵ منتشر شده که گزارشی پانصد صفحه‌ای از این اقدامات است. یکی از این اقدامات راه انداختن برنامه‌های مذهبی در رادیو و تلویزیون بود. شاه در مصاحبه با روزنامه‌ای کویتی به نام «السیاسه» این اقدام را چنین بیان می‌کند: «به دستگاه‌های مذهبی دستور می‌دهیم که قرآن و تعالیم مذهبی را ارائه دهند تا مردم به اسلام تشویق شوند.»

باقر عاقلی گزارش کرده که برنامه‌های مذهبی رادیو از بهمن ماه سال ۱۳۲۰ به دستور شاه جوان آغاز شد. محمدرضاشاه در تاریخ مذکور دستور داده بود سخنرانی‌های مذهبی و تلاوت قرآن از رادیو پخش شود. شاه خود نیز در مراسم مذهبی شرکت می‌کرد و گاه این مراسم از رادیو و تلویزیون پخش می‌شدند. برای مثال در ایام محرم و شب‌های قدر در کاخ گلستان مراسم نوحه‌خوانی و سینه‌زنی با حضور شاه برگزار می‌شد. همچنین شاه در اعیاد مذهبی سخنرانی می‌کرد و از توجه خود به تعالیم اسلامی می‌گفت.

سیدجواد ذبیحی نوحه خوان

 

بیوگرافی سیدجواد ذبیحی

یکی از نوحه‌خوانان این مراسم رسمی که در حضور شاه و خانواده‌اش انجام می‌شد، سیدجواد ذبیحی بود. او در سال ۱۳۰۹ در روستای «درکه» به دنیا آمده بود و بدون تحصیلات رسمی وارد کار روضه‌خوانی و مداحی شده بود. ذبیحی اما تفاوت مهمی با دیگر مداحان داشت و آن این بود که با موسیقیدانان حشر و نشر داشت و ردیف‌های آوازی در موسیقی ایرانی را می‌شناخت. همکاری وی در عالم موسیقی با افرادی، چون داوود پیرنیا، حسن کسائی، رضا ورزنده، جلیل شهناز، احمد عبادی، مرتضی محجوبی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حسین تهرانی، مهدی خالدی و فرهنگ شریف بود. البته اجرا‌های ذبیحی هیچگاه همراه با ساز نبود چرا که همخوانی با ساز را حرام می‌دانست. او به همراه ساز آواز نمی‌خواند، بلکه در ابتدا آن‌ها دقایقی بداهه‌نوازی می‌کردند و سپس ذبیحی یک آواز کامل را بدون ساز می‌خواند و در انتها بار دیگر هنرمندان به اجرای موسیقی‌سازی می‌پرداختند.

به گزارش رویداد۲۴ صدای ذبیحی علاوه بر مراسم رسمی مذهبی، در ماه رمضان نیز شنیده می‌شد و ربنای وی بسیار مشهور بود. برادر جواد ذبیحی نیز در مشهد مداح معروفی بود و در هیات‌های مذهبی مداحی می‌کرد. ذبیحی حتی در ظاهر نیز تفاوت بسیاری با مداحان و روحانیون داشت. وی عبا و سرپوش سرخ عثمانیان را می‌پوشید و صورت خود را می‌تراشید. شاید اگر کسی وی را نمی‌شناخت تصور می‌کرد یک روحانی یا مداح مصری یا ترکیه‌ای است.

با وقوع نزدیک شدن به وقوع انقلاب مراسم مذهبی هر چه بیشتر رنگ و بوی سیاسی می‌گرفتند و حتی موذن‌زاده اردبیلی که نوحه‌خوانی غی سیاسی بود در روضه‌هایش به تمجید از آیت‌الله خمینی پرداخت اما ذبیحی هیچگاه وارد سیاست نشد و به انقلابیون نپیوست. همین امر باعث شد او را پس از انقلاب طاغوتی بدانند. علاوه بر این مساله، ذبیحی از معدود نوحه‌خوانانی بود که در انتهای نوحه خود شاه و خاندان سلطنت را دعا می‌کرد.

اسدالله علم در خاطرات خود مدعی می‌شود که محمدرضاشاه از اینکه نوحه خوانان در انتهای مراسم مذهبی وی را دعا نمی‌کنند ناراحت بوده و علم به وی گفته است که دلیل این امر دوری مردم از هر آن کس و هر آن چیزی است که مهر شاهنشاه را بر دل دارد. در واقع در سال‌های آخر حکومت پهلوی، راز محبوبیت در میان مردم نفرت از شاه و خاندان سلطنتی بود و ذبیحی از بر خلاف اغلب روحانیون و نوحه خوانان از این قاعده تخطی کرده بود.

قتل سیدجواد ذبیحی

شرکت ذبیحی در مراسم مذهبی دربار و شاه باعث شده بود که به او لقب «بلبل شاه» بدهند. به همین دلیل هم بود که مذهبی‌های انقلابی و مخالف انقلاب، معمولاً او را به مجالس خود دعوت نمی‌کردند. ولی شماری از افراد مذهبی غیرانقلابی همواره خواهان صدایش بودند، همین مساله باعث شد که وی را پس از انقلاب دستگیر کرده و سپس به قتل رسانند.

ذبیحی پس از پیروزی انقلاب به همراه ۳۲ نفر دیگر از فعالان فرهنگی دوره پهلوی بازداشت شد. روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۵ فروردین سال ۱۳۵۸ خبر بازداشت وی را چنین گزارش کرده است: «سیدجواد ذبیحی خواننده اشعار مذهبی به اتهام خیانت به جامعه روحانیت و رابطه با دربار پهلوی و ساواک بازداشت شد. سیدجواد ذبیحی سال‌های متمادی یکی از معروفترین مداحان بود که در برنامه‌های مذهبی رادیو و تلویزیون فعالیت داشت و در برنامه‌های خود برای پایداری رژیم سلطنتی پهلوی و سلامت خاندان پهلوی دعا می‌کرد. در پرونده اتهامی دبیحی آمده است که هر سال همراه با کاروان ویژه درباریان برای عوام فریبی به مکه معظمه می‌رفت. سیدجواد ذبیحی در حالی که لباس مذهبی به تن داشت در مجالس عیش و عشرت شرکت می‌کرد و با استفاده از صدای خوشی که داشت تصنیف می‌خواند و جامعه روحانیت را به مسخره می‌گرفت.»

قاتلان جواد ذبیحی

ذبیحی صد روز در زندان اوین بود و پس از این مدت از زندان آزاد شد. اما فقط چند ماه پس از آزادی، بدن قطعه‌قطعه شده وی را در بیابان‌های اطراف تهران پیدا کردند. قاتلین او خود خبر قتل را به روزنامه اطلاعات داده بودند و عکسی از بدن مثله شده او برای دفتر روزنامه ارسال کرده بودند. آنطور که در تصویر مشخص بود زبان وی را بریده بودند؛ زبانی که برای طاغوت خوانده بود و بدنش را تکه تکه کرده بودند.

قاتلین ذبیحی وی را به بهانه مداحی برای مراسم مذهبی از خانه‌اش خارج کرده و به قتل رسانده بودند.  اما انقلابیون تندرو دست‌بردار بلبل شاه نبودند. در واقع بسیاری از افراد مذهبی و حتی روحانیون بلندمرتبه نیز در آن سال‌ها قربانی خشونت انقلابیون شدند که ذبیحی یکی از ده‌ها نفری بود که به قتل رسید.

نام گروهی که وی را به قتل رسانده بود «گروه شاهین انقلاب اسلامی» عنوان شد. این گروه علاوه بر ذبیحی ۴ زن و مرد دیگر را به قتل رسانده بودند. شیوه قتل‌ها نیز بسیار وحشیانه بود و قاتلان پس از انجام قتل خود با کلانتری یا مطبوعات تماس می‌گرفتند و محل رها شدن جسد را اعلام می‌کردند. در محل قتل ۴ زن و مردی که این گروه به قتل رسانده بودند نامه‌ای پیدا شد که اعلام می‌کرد این افراد به جرم فساد و فحشا اعدام می‌شوند و گروه انقلابی شاهین خود حکم آن را صادر و اجرا کرده است.

محمدعلی ابطحی درباره این قبیل اقدامات می‌گوید: «جواد ذبیحی صدای خوبی داشت و همراه برادرش در رادیو اشعار مذهبی می‌خواند. وی بلافاصله بعد انقلاب دستگیر شد و بعد مدت کوتاهی آزاد شد. اما بعد از مدتی توسط نیرو‌های مذهبی انقلابی ربوده شده و در بیابان‌های اطراف تهران کشته شد. یادم هست در مشهد چند نفر از روحانیون طرفدار شاه یا مخالف مبارزات مورد کینه مضاعفی قرار داشتند که آن‌ها را نیز به بیابان‌های اطراف بردند و بلا‌های مختلف و از جمله قتل بر سر آنان آمد.»

فیلم دادگاه ذبیحی

دادگاه سیدجواد ذبیحی

در ایامی که ذبیحی در زندان بود، صادق خلخالی حکم اعدامش را صادر کرده بود، اما با تغییر ریاست دادگاه انقلاب حکم ذبیحی اجرا نشد و وی را آزاد کردند. دادگاه دوم سیدجواد ذبیحی به ریاست محمدی گیلانی در تهران برگزار شد و بار دیگر در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام دعاگویی شاه و مناجات‌خوانی در دوران پهلوی محاکمه شد. اگر چه در دادگاه نخست به اعدام محکوم شد، اما با تغییر رئیس دادگاه حکم تغییر کرد و او اعدام نشد اما چنانچه گفته شد این حکم برای انقلابیون خوشایند نبود و خودشان دست به کار شدند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ج ج
|
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۱/۳۱
0
0
اگر خوبی بود چرا بردنش زندان و اگر بد بود چرا سحرها صداشو میذارن؟
آخرین اخبار
نبض بازار
گوناگون