کد خبر: ۱۶۴۸۹
۰۰:۳۳ -۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۷
مریم اسداللهی‌سهی / فعال اجتماعی
رشد و گسترش شهرها کم‌کم فاصله میان آدمی را افزایش داد. درحالی‌که درب‌های منزلمان بر روی یکدیگر باز می‌شود و حریم امنمان به خطر می‌افتد و نازکی دیوار خانه، صداها را به گوشمان می‌رساند؛ اما در واقعیت همدیگر را در افقی دوردست می‌بینیم و خبری از حال هم نداریم و هرروز بی‌تفاوت‌تر از کنار هم می‌گذریم و «انبوه تنها» با شیب تندی در حال افزایش است. این مفهوم از غول هولناکی به نام «بی‌تفاوتی» در جامعه ما منتج می‌شود.

به نظر می‌رسد مار خوش‌خط‌وخال «دنیای مدرن»، توسعه شهرنشینی، افزایش رسانه‌های نوین و فضای مجازی و عدم آگاهی از نوع استفاده از آن‌ها از عوامل بی‌تفاوتی اجتماعی است. تغییر سبک زندگی، گسترش دایره حریم شخصی، فردگرایی، بی‌مسئولیتی نسبت به حرکت‌های جامعه، بی‌اعتمادی به ساختارهای اقتصادی و سیاسی، بی‌اعتمادی به مردم از سوی متولیان امر، تضعیف نهادهای مردمی، وضعیت دموکراسی در جامعه، تأثیرپذیری فرهنگ‌ها از هم گسترش بی‌حساب جمعیت، نفاق و دروغ‌گویی بر بی‌تفاوتی‌ها دامن می‌زند.

مشارکت اجتماعی و همدلی افراد نسبت به جامعه یکی از ابزارهای توسعه پایدار است که متاسفانه در جامعه ما به‌شدت رو به افول است. بی‌تفاوتی اجتماعی در کنار همدلی یا همان مشارکت معنا می‌شود. حالتی بی‌قیدی است که افراد نسب به سیر حرکت جامعه در زمینه‌های مختلف دارند. این کنش‌های اجتماعی افراد متضمن بقای جامعه است تا جایی که در حرکت به‌سوی توسعه پایدار، مشارکت اجتماعی افراد را ملاک عمل قرار داده‌اند.

شاید در همان رسانه‌های نوین و فضای مجازی در برهه‌هایی مردم حرکت‌های جمعی انجام دهند و از خود واکنش‌هایی نشان دهند؛ اما حرکت‌ها احساسی است که در همان‌جا می‌ماند و نتیجه‌ای جز برهم ریختگی نظم و تشویش اذهان ندارد. حرکت‌هایی که از منطق دور هستند و افراد در همان حرکت‌ها هم اعتقادی به مشارکت اجتماعی ندارند و همه قصور را بر گردن نهادها و سازمان‌های دولتی و حکومتی می‌اندازند و صرفاً از آنان توقع بهبود اوضاع را دارند. البته باید اشاره کرد که در هر دوره که فساد نظام‌های سیاسی و اداری فراگیر شده و فردگرایی در بین سیاستمداران به چشم آید، فرصت مشارکت هم از مردم گرفته و «اکثریت خاموشی» که به بی‌تفاوت و بی‌اعتنایی در سرنوشت جامعه خود رسیده‌اند، بروز و ظهور پیدا خواهد کرد. اکثریتی که به ناهنجاری‌ها، کج‌رفتاری‌ها، افول اخلاقی عمومی، ناراستی‌ها بی‌تفاوت است و دیگر مطالباتی جهت اصلاح و تغییر ندارد. مردمی که هر روز پیوند عاطفی آن‌ها دستخوش تغییرات است و همه برای هم چرتکه می‌اندازند. این را می‌توان از آمار افرادی که در سال گذشته برای مهاجرت و سرمایه‌گذاری در کشورهای دیگر اقدام کرده‌اند، دریافت.

مطالبه‌گر بودن مردم غنای فرهنگی آن جامعه را نشان می‌دهد که متاسفانه در ایران به علت آمیزش خرده‌فرهنگ‌ها، هر آنچه در چنته فرهنگی خود داشتیم به غارت برده شده است.

در آخر باید در گوشه ذهن به یاد داشته باشیم که مردم و جامعه مکمل هم در یک نظام به‌هم‌پیوسته هستند که حرکت و توقف هر کدام بر دیگری اثری مستقیم و با شدت بیشتری خواهد گذاشت. هرچقدر پیوند میان مردم و جامعه مستحکم‌تر گردد، اهداف مردم و اهداف جامعه زودتر محقق خواهد شد. مردم جز لاینفک این جامعه هستند که بدون حضور مثبت آنان در عرصه‌های مختلف دچار ضرر خواهیم شد.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
نبض بازار
گوناگون